واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رویارویی پزشكان و سينماگران مقابل چشم رؤياهاي شغلي كودكان!
دو قشر پزشک و سینماگر که مدعی مردم هستند و در عین حال بیشترین جدایی را از مردم دارند این روزها یکدیگر را به توپ توهین بستهاند...
نویسنده : محمدصادق عابدینی
ادعاي يك اشتباه پزشكي، مرگ بيمار و عواقب بعدي آن كه منجر شد تا دو گروه صنفي كه معمولاً با تفاخر و خود بزرگبيني، مردم را از بالا به پايين نگاه كنند، رودرروي هم بايستند و كار به دعوا و آبروريزي بكشد. حالا ديگر فرقي نميكند كه بچههاي مردم دوست داشته باشند بازيگر شوند يا پزشك، چون اين دو قشر به يك اندازه در اين روزها نسبت به هم فحاشي كرده و وجههاي را كه تا پيش از اين در جامعه داشتهاند، مخدوش كردهاند. دو قشري كه معمولاً پز روشنفكريشان گوش فلك را كر ميكند و بهرغم آنكه همه چيز خود را از مردم دارند، نگاه بسياري از آنان به مردم تحقيرآميز و دمدستي است.
خيليها را اشتباه پزشكي كشته كيارستمي را هم !
اشتباههاي پزشكي بخشي از پزشكي است، مثل اشتباه داور فوتبال كه ممكن است يك اشتباه كند و نتيجه بازي عوض شود، با اين تفاوت كه اشتباه پزشك ميتواند يك زندگي را به نقطه پايان برساند. در امريكا سالانه حدود 98 هزار نفر به خاطر خطاهاي پزشكي جان خود را از دست ميدهند. مانند اتفاقي كه گفته ميشود براي عباس كيارستمي و خيلي از افراد ديگر كه پرونده زندگيشان را دكترها بستهاند نه بيماريشان افتاده است! البته آماري از بيماراني كه دكترهاي ايراني آنها را روانه ديار باقي كردهاند، در دست نيست!
سال گذشته عباس كيارستمي براي بيماري پولیپ روده در بيمارستاني در تهران بستري ميشود. پزشك معالج به جاي آنكه خودش عمل را انجام دهد، كار را به فرزندش ميسپارد و اولين اشتباه صورت ميگيرد. فرزند جناب پزشك نيز گويا عمل را بدون انجام آزمايشهاي لازم انجام ميدهد و دومين اشتباه رخ ميدهد. پزشك براي تعطيلات از ايران خارج ميشود و عباس كيارستمي كه از دكتر شنيده بوده عملش موفقيت آميز بوده است، هر چه صبر ميكند نشانهاي از بهبود در خود نميبيند و از همين جا نگرانيها آغاز ميشود. روزها ميگذرد و كيارستمي براي ادامه روند درمان به فرانسه سفر ميكند ولي پيش از آنكه كاري از پيش برود، از دنيا ميرود. درگذشت عباس كيارستمي به مانند سنتي كه عوام به آن «مرده پرستي» ميگويند بازتابهاي زيادي پيدا ميكند و مرگ اين كارگردان تا چند روز بحث اول مردم ميشود و خيلي زود ردپاي اشتباه پزشكي در مرگ كارگردان فقيد سينماي ايران مشخص ميشود. از آن روز به بعد هنرمندان، پزشكان را به خاطر اشتباه مرگبارشان مورد شماتت قرار ميدهند و پزشكان نيز در موضع تدافعي قرار گرفته و انتقادها را به شكل بدتري پاسخ ميدهند.
هنرمندها: پزشكان اشتباه كردند
فرزند عباس كيارستمي در صفحه اجتماعياش درباره روند درمان پدرش مينويسد: «بهدليل درمان بسيار نامناسب صدمههايي غيرقابل برگشت ايجاد شد كه عمدتاً به دليل اشتباه پزشكان معالج بود. البته پزشكها حاضر نشدند قبول كنند كه اشتباه كردند. رئيس سازمان سينمايي در يادداشتي كه به مناسبت مرگ كيارستمي مينويسد، با نگارشي ديپلماتيك توپ را به زمين پزشكان مياندازد و ميگويد: «كيارستمي مرد ادب و احترام بود. به احترام او و به احترام وقار و متانتش با همان ادب و احترام پي ميگيريم پرونده پزشكياش را و اداي احترام ميكنيم به هزاران هزار پزشكي كه در جاي جاي ايران بزرگ زندگي ميآفرينند. پزشكاني كه هنرمندانه چون عباس كيارستمي مردم را، زندگي را، اميد را و لبخند را دوست دارند و صد البته جامعه پزشكي بيش از همه بر نخواهد تافت گناه نابخشودني بيتفاوتي را و يقين دارم جامعه پرتلاش پزشكي هم مانند همه ما بلكه بيشتر در انتظارند تا بدانند كه حقيقت چيست.» اين يادداشت واكنش بهمن، پسر عباس كيارستمي را در پي دارد. كيارستمي پسر در پاسخ به ايوبي يادداشتي را منتشر و در آن تأكيد ميكند: «آقاي ايوبي! اگر بپرسيد چطور قصورات پزشك معالجي كه تا آخرين روز بر روند درمان نظارت داشت و تا پاي آمبولانس هوايي عازم پاريس حاضر بود، تا امروز پوشيده ماند و صلاح ديده شد كه خود او به عنوان پزشك معالج بماند و جايگزين نشود، خواهم گفت به دليل تفاوت فاحشي كه ميان نظام پزشكي ما با نظام سينمايي ما وجود دارد. اساس كار نظام پزشكي ما بر معرفت است و اولين اولويت آن حفظ آبروي همكاران و بدنه نظام است. آنجا همه پشت همند و هواي هم را دارند. حتي اگر دست جراحي بلرزد و خطايي رخ دهد بايد براي حفظ جان بيمار و حفظ آبروي طبيب به يك ميزان كوشيد.»
در ميانه اين نامهنگاريهاي مؤدبانه، برگزاري مراسم يادبود كيارستمي باعث شد تا خشم داريوش مهرجويي از اشتباه پزشكي شعلهور شود و پزشكان را در نهايت خشم بنوازد. عدهاي از هنرمندان نيز در اعتراض به آنچه بر سر كيارستمي آمد در بيمارستان تجمع كردند.
يك پزشك: سنتي و صنعتي را مخلوط نكنيد!
يكي از پزشكان بيمارستان جم تهران پس از سخنان مهرجويي عكسي را از خود منتشر كرد كه متني را با اين عنوان در دست گرفته بود: «آقاي مهرجويي لطفاً مواد صنعتي را با سنتي مخلوط نكنيد!» توهين اين پزشك به كارگردان سينماي ايران، پاسخ مهرجويي و بازتابهاي زياد ديگري را در پي داشته است. بازيگران سينما در صفحات اجتماعيشان به آن پزشك حمله كردند و آن پزشك نيز پلاكاردهاي ديگري را منتشر كرد. دو قشر هنرمند و پزشك كه به عنوان قلههاي آرزوهاي ذهني كودكان به شمار ميروند پرستيژ و تفاخر هميشگي را كنار گذاشته و به يكديگر فحاشي ميكنند. سازمان نظام پزشكي كه پيش از اين اعلام كرده بود پرونده كيارستمي را پيگيري ميكند، ديروز در اطلاعيهاي اعلام كرد با استفاده از تمامي ظرفيتهاي قانوني و مدني خود در دفاع از جامعه پزشكي با هرگونه هتك حرمت برخورد خواهد كرد. مرگ عباس كيارستمي باعث شد تا هولناك بودن اشتباهات پزشكي بار ديگر مشخص شود و اينكه خيلي از بيماران مرحوم شده به دليل آنكه از شهرت كيارستمي برخوردار نبودهاند، هيچ وقت هيچ كس به دنبال اين نبوده كه ثابت كند مرگ بر اثر اشتباه بوده نه بيماري! مرگ كيارستمي نشان داد كه حتي پزشكان و هنرمندان كه الگوهاي جامعه در ميزان سواد و فرهنگ و اخلاق به شمار ميروند، در زمان بروز حوادث اينچنيني چقدر از ظرفيت پاييني برخوردارند و در نهايت اينكه تفاخر و برج عاجنشيني اين دو گروه نسبت به ديگر اقشار جامعه چيزي بيشتر از يك توهم نيست و تلنگرهايي مانند اتفاقات بعد از مرگ كيارستمي به راحتي ميتواند اين هاله قداست تقلبي را از بين ببرد. با اين اتفاقات ميتوانيم از معلمهاي زحمتكش مدارس بخواهيم در زنگ انشا اگر موضوع «درآينده ميخواهيد چه كاره شويد؟» باشد، به دانش آموزان توصيه كنند تا چنانچه ميخواهند پزشك شوند كمتر اشتباه كنند و اگر ميخواهند بازيگر شوند كمتر از كوره در بروند و وجاهت خود را حفظ كنند و در نهايت به همه توصيه كنند كه ادب مرد به ز دولت او است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]