واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آمریکابه منظور نفوذ، نویسنده ومتفکر وارد ایران میکند
نویسنده : بهنام صدقي
شاید در طول جریان جنگ سرد میان اتحاد جماهیر شوروی و ایالت متحده آمریکا، کمتر کسی خیال میکرد که پایان این جنگ به از هم پاشیدگی شوروی قدرتمند ختم شود. جنگی که در سال 1940 آغاز شد و در لایه های پنهانی سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی ادامه پیدا کرد. هرچند که این جنگ به مبارزه علنی نظامی میان دو کشور تبدیل نشد اما در عرصههای مختلف دیگر به قدری شدید بود که دیگر به درگیری نظامی نیازی نبود.آمریکا در طی این جنگ شوروی را وارد رقابتی همه جانبه کرد، جنگی که ابتدای آن با بهانه ی آمریکا مبنی بر کنترل موثر هسته ای از سوی ایالت متحده بر شوروی آغاز شد. سرانجام شوروی در سال 1991 در برابر ضعف های فرهنگی اجتماعی کمر خم کرد و صحنه رقابت را به نفع آمریکا رها کرد.شاید آنچه که در این جنگ به اصطلاح سرد بیشتر از همه به پیروزی آمریکا در کنار جنگ تبلیغاتی کمک کرد، نفوذ گسترده سیستماتیک آن بود که منجر شد تا جماهیر شوروی از درون مانند موریانه خورده شود. غرض از ذکر این نمونه تاریخی آن بود که مسئله نفوذ از سوی دشمن خارجی، جنگ تازه و روش جدیدی نیست تا باعث شود كه ما در برخورد با آن مستاصل شویم بلکه مصادیق بارز فراوانی در طول تاریخ دارد.
در تاریخ اسلام نیز این نوع از مبارزه از سوی کفار و بدخواهان و دشمنان اسلام به وفور وجود دارد که از آن جمله میتوان به آیات پایانی سوره مبارکه توبه اشاره کرد:«وَ إِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ فَزَادَتهُْمْ إِيمَانًا وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ وَ أَمَّا الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتهُْمْ رِجْسًا إِلىَ رِجْسِهِمْ وَ مَاتُواْ وَ هُمْ كَفِرُون». آیه شریفه به این مطلب اشاره دارد که هر زمان آیه ای از بر پیامبر اکرم نازل میشد و آن حضرت آیه را بر مردم قرائت می کرد، همیشه اشخاص بدخواه و منافق در میان مسلمانان حضور داشتند و در دل مسلمانان شک و شبهه ایجاد میکردند و از طرفی نیز کسانی که شبهاتی در دلشان بود با همان وضع به آیات گوش می دادند. وقایع تاریخی گوناکون در اسلام به خوبی گویای این مطلب است که چگونه نفوذ منافقین و یا تفکرات آنان، غربت اسلام حقیقی را رقم زد و خسارات جبران ناپذیری را به وجود آورد. بنابراين از آنجا که مسئله نفوذ دشمن همیشه یکی از ترفندهای کارآمد در عرصه جنگ نرم بوده است، ما نباید دست و پای خود را گم کنیم و خیال کنیم که با یک عرصه جدیدی از مبارزه روبه رو هستیم و قادر به مقابله با آن نيستيم.البته شایان ذکر است که از طرفی نیز نباید به هیچ عنوان از این ترفند دشمن غافل بوده و همانگونه که آیات الله امام خامنه ای در سخنرانی های مختلف خود فرمودهاند باید مراقب نفوذ دشمن باشیم و برای مقابله با آن برنامه ریزی داشته باشیم. ******** عبدالمجيد خرقاني، استراتژيست جنگ نرم و كارشناس فرهنگي در همكلامي با «جوان» مي گويد: درباره نفوذ خوب است بدانیم که نفوذ غیر از ورود سخت وجاسوسی است. ورود سخت و جاسوسی از شاخه های جنگ سخت می باشد بر خلاف نفوذ که شیوه های جنگ نرم است. مقصود ما از نفوذ اين است که دشمن در تصمیم گیری، تفکرات و اندیشه ما بتواند به نفع خود تغییر ایجاد کند و خلاصه ما را در اتخاذ تصمیم و عمل درست ناتوان کند. تضعیف ارزش ها، شک در صحت و درستی آرمان ها، اعتقاد به ناکار آمدی ایده ها و تصمیم ها و یا شماتت و نادیده گرفتن هویت مستقل خود، همگی بخشی از پیامدهای نفوذ هستند. نفوذ فرهنگي به مثابه يك غده سرطاني بدخيم خرقاني مي گويد: حوزه این نوع از نفوذ گسترده و مختلف میباشد و تمام عرصه های اقتصادی فرهنگی و سیاسی را می تواند شامل شود. به عنوان مثال ممکن است دشمن از راههای مختلف مانند معرفی کردن خود به عنوان قدرت برتر و از این دست توجیهات، طوری به مسئول یا جوان ما القاء کند که تنها راه نجات شما در سازش با ما است. یا با نشان دادن خود به عنوان قدرت برتر اقتصادی و یا اعمال فشارهایی مانند تحریم، پایه های اقتصادی ما را سست و اعتقاد به اقتصاد مقاومتی را در ما از بین ببرد. عرصه نفوذ به هیچ عنوان محدود به شخص یا شخصیت خاصی نبوده و در هر پست یا مقامی ممکن است رخنه کند. مانند یک غده سرطانی بدخیم که اگر از همان روز اول جلوی آن گرفته نشود آسیبهای جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت. نفوذ فكري به اعتقاد وي، بهترین شیوه مقابله با نفوذ فکری دشمن نیز در ابتدا تکیه بر روح ایمان اعتقاد و توکل بر خداوند متعال است و بعد از آن طبق فرمايشاتمقام معظم رهبری، پیروی از نقشه راه امام راحل است که در واقع اصول و پایه های انقلاب اسلامی است. امام خمینی (ره) دائما بر این مساله تاکید داشتند که آمریکا هیچ گاه نظامی به ایران ارسال نمی کند. بنابراين از حمله آمریکا هیچ گاه نترسید، هر چند که قدرت آن را هم ندارد، بلکه آمریکا نویسنده و متفکر وارد ایران می کند و به دنبال نفوذ فکری و فرهنگي است. در اوایل انقلاب هنگامی كه نظام اسلامی در حال شکل گیری بود اشخاصی دائما این تفکر را در میان مسئولین ومردم القا می کردند که ایران تاب و توان ایستادگی در مقابل آمریکا را ندارد و یااینکه عده ای اصرار بر این داشتند که نام حکومت ایران باید با پسوند جمهوری سوسیالیست و یا دموکرات و از این قبیل نام ها شناخته شود. اما در مقابل امامخمینی (ره) و یاران انقلابی او در مقابل تمامی همجمه های فکری دشمن ایستادند. این سخن امام خمینی که میفرمودند: (اسلام خودش حکومت دارد) در واقع برای مقابله و رد این تفکر نفوذی بود که به مسئولین القا میکرد که راهی جز آنچه که غرب مدرن رفته است وجود ندارد. كار فرهنگي! وي معتقد است: در عرصه های فرهنگی برخی از ارزشهای اسلامی در متن زندگی یک ایرانی نادیده گرفته میشود و یا آنکه در دانشگاه از لحاظ علمی و اخلاقی، اضمحلال دین را مشاهده می کنیم. همگی این موارد بخشی از پروژه دشمن در راستای نفوذ است. هر چند که کم کاری خودمان را نیز نباید نادیده گرفت. دلیل چنین آسیب هایی از یک طرف بدنه آسیب پذیری داخلی ما است که در اثر نبود کار صحیح و انقلابی در برخی قسمتها به وجود آمده است و از طرفی نیز برنامه حساب شده دشمن است که حتی در خانههای ما نیز با وسیله ای به نام ماهواره، نفوذ خود را ترتیب می دهد. هنگامی که رابرت مورداک یهودی به صراحت از هدف خود جهت به راه انداختن شبکه های ماهواره ای مبنی بر به لجن کشیدن مادر ایرانی خبر میدهد و هیچ ترسی هم در این راه ندارد آیا جایز است که ما با خیال راحت در گوشه ای بنشینیم و تنها به چند برنامه ساده مذهبی در رسانه ملی بسنده کنیم و نام آن را هم کار فرهنگی (!) بگذاریم؟ صد البته که در خوب بودن این برنامه ها شکی نیست ولی باید نیروهای انقلابی ما در بین جوانان و مسئولین اقدامی جامع و اساسی را در دستور کار خود قرار دهند. البته که ما در این شکی نداریم که وعده الهی تخلف ناپذیر است و روزی کلمه حق بر باطل پیروز و چیره می شود. چندی پیش در دانشگاه الزهراء، جشنی در میان برخی از دختران و پسران دانشجو تحت عنوان جشن هالویین برگزار شد. جدای از آن كه آیا این سبک از جشن و شادی خوب یا بد است و ریشه آن چیست باید اعتراف کرد که متأسفانه برخی از جوانان ما از این مدل تفریحات غربی پیروی کامل و جانانه میکنند و هیچ به آثار آن و نقشه دشمن نگاه نمی کنند و این جز بی تفاوتی و شماتت بر هویت و خود توسط تفکرات نفوذی بیگانه نیست. هنگامی که پایه های اعتقادی یک جوان سست شود طبیعی است که با کوچکترین تلنگر و شبهه فرو خواهد ریخت و نباید هم توقعی جز این داشته باشیم. همین طور چندی پیش شاهد بودیم که اردوهای مختلط در برخی از دانشگاه ها صورت گرفت. نکته ناراحت کننده اینجاست که در پی این عمل تا هنگامی که مقام معظم رهبری واکنش نشان نداده بود، هیچ موضعی از جانب مسئولان ذی ربط دیده نمی شد و هنگامی که ایشان واکنش نشان دادند تازه مواضع انقلابی خود را نشان داد! از طرفی نیز ظاهرا دولت تدبیر و امید دغدغه و برنامه ی اساسی برای مساله فرهنگ ندارد. نبود برنامه اي جامع در عرصه فرهنگي اين استراتژيست در خاتمه تاكيد مي كند: با کمال تاسف باید گفت که دستگاه فرهنگی ما نیز در قبال چنین اتفاقاتی موضعی جدی را اتخاذ نمی کنند و یا اگر هم برخوردی دارند، برخوردي سلبی است که در لحظه آخر مانند پلیس با این جوانان رفتار میشود. البته چاره ای جز این هم وجود ندارد. آن هم بعد از تاکیدات مکرر رهبری. متاسفانه در عرصه فرهنگی برنامه ای جامع در دستگاه های اجرایی و فرهنگي ما به چشم نمی خورد.البته انقلاب هنوز در میانه راه خود است و مسیري طولانی در پیش دارد و باید از تمامی این تجربه ها به خوبی استفاده شود.ان شالله در آینده مسئولین ما با توکل بر خدا و تکیه بر نیروی انقلابی جوان برنامه ریزی و تصمیمات خوبی را در راستای مقابله با نفوذ دشمن داشته باشند.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]