تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن غبطه مى خورد و حسد نمى ورزد، و منافق حسد مى ورزد و غبطه نمى خورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830614132




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا سوگواری کیارستمی مصداق مُرده پرستی نبود؟


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: چرا سوگواری کیارستمی مصداق مُرده پرستی نبود؟
اگر هم روحیات خودمان را نقد می کنیم و انگ «مرده پرستی» و اصل « هیچ زنده ای خوب نیست و هیچ مرده ای بد نیست» را جاری می دانیم این فقره را واقعا باید مستثنا کنیم چرا که یاد هنرمند فقید هیچ نشانه ای از مُرده پرستی نداشت...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اندوهِ انبوهِ جامعه در پی مرگ ناگهانی عباس کیارستمی- عکاس، نقاش، فیلم‌ساز و هنر‌مند جهانی ایران - در قیاس با خاص بودن فیلم های او سبب شده برخی دوباره این انگاره را مطرح کنند که ایرانیان « مُرده پرست» اند. به این معنی که در «حیات» قدر نمی‌دانند و در «ممات» گرامی می‌دارند.

اما آیا این گزاره درست است یا اگر هم درست باشد درباره زنده یاد عباس کیارستمی نیز صدق می‌کند؟

این گفتار در پی آن است تا نشان دهد اگر هم در پاره ای موارد صادق باشد (هر چند لفظ "مرده پرستی" اغراق آمیز است و منظور توجه بیشتر به مرده به نسبت دوران زندگی است) اما قطعا در این فقره صدق نمی‌کند و سوگ جهانی ترین هنرمند ایرانی واقعی نه مرده پرستی که از سر ناباوری و این واقعیت بود که «مرگ به قامت خدنگ او نمی‌آمد.»

وقتی فردی مادر کهن‌سال خود را رها کرده و چندان که باید و شاید به او سر نمی‌زند و حتی همسایگان می‌شنوند که زیر لب گله می‌کند و می نالد اما تا سر بر زمین می‌گذارد، پسر مراسم پُرشکوه و پُرهزینه ای برای او برگزار می‌کند و آه و ناله سر می‌دهد می توان گفت مرده پرستی است و این سخن سعدی شیرازی را فرایاد آورد که :

چو بر خاکم بخواهی بوسه دادن

رُخم را بوسه ده کاکنون همانیم

و فرزند را که سنگ مزار را عرق بوسه می‌کند دست کم در دل سرزنش کنیم که روی مادر را نبوسیدی و حال این سنگ سرد را می بوسی؟!

یا اگر رشته مهر با دوستی پیوسته را گسسته باشیم و قهر آن قدر ادامه یابد که او چشم از جهان بربندد و به یاد او بیفیتم چه بسا نه احترام که مِرده پرستی باشد.




چرا سوگواری کیارستمی مصداق مُرده پرستی نبود؟



معینی کرمانشاهی می‌گوید: زنده کُش بوده و با مُرده پرستی شادیم/ این گواهی است که ما طالب گوریم هنوز...

مردمانی که یکشنبه داغِ بیستم تیر نود و پنج خورشیدی خیابان حجاب و مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را مالامال از جمعیت کردند اما با کیارستمی قهر نبودند که با پیکر او آشتی کرده باشند.

اگر برخی بعضی از فیلم های او را نمی‌پسندیدند نیز باز نشان بی‌مهری نبود. چرا که خود او می‌گفت «من در سینما بازی‌گوشی می‌کنم» و حرفه و دل‌مشغولی اصلی‌ام «عکاسی» است.

در داخل نیز اگرچه گاه با موانعی همراه بود اما با اصل کار او مشکل نداشتند. رییس کنونی سازمان سینمایی وزارت ارشاد سال‌ها در فرانسه بوده و با او دوستی و مراوده داشته یا با این که نابازیگران را ترجیح می داد اما بازیگران و کارگردانان حرفه ای هم او را بسیار دوست می‌داشتند.

گفت و گوها و تصاویر او روی جلد مجلات سینمایی و فرهنگی می‌نشست و مردم کاملا او را می‌شناختد البته احتمالا به استثنای آن آقای دکتر که گویا نشناخت و درمان را به فرزند سپرد و باقی قضایا...

کیارستمی البته تنهایی را دوست داشت اما درِ خانه اش به روی همه باز بود. با این حال آیا همه دوستداران می توانند به خانه هنرمند مراجعه کنند تا بگوییم در دوران حیات او را تنها گذاشتند و تا مُرد سراغش رفتند؟!

در دهه های 30 و 40 خورشیدی کافه نادری پاتوق روشنفکران و نویسندگان بود و علاقه مندان جلال آل احمد و شاعران و دیگر چهره های شاخص می توانستند با آنان دیدار و گفت و گو کنند. اما آیا پاتوق و مجال گپ و گفت خارج از مراسم رسمی یا رونمایی یک کتاب در روزگار م هم فراهم بود که کیارستمی تنها مانده باشد؟

قیاس اصلی اما به خاطر خاص بودن فیلم های اوست و این ادعا که آن استقبال کنندگان تناسبی با این بدرقه کنندگان ندارند حال آن که اولا کیارستمی تنها فیلم‌ساز نبود و جنبه‌های هنری دیگر او هم مورد توجه قرار داشت ثانیا ممکن است همه فیلم‌های کسی را دوست نداشته باشی اما شیفته سلوک و منش فردی او و شیوه نگاه او به زندگی باشی.

کما این که بیست و اندی سال قبل احمد شاملو به اتفاق محمود دولت آبادی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به تماشای فیلم « خانه دوست کجاست» می نشینند و به گفتن «خیلی ممنون» بسنده می‌کند و معلوم است که از این نوع نگاه پاستوریزه به دنیا لذت نمی برد یا کیارستمی در یکی از واپسین مصاحبه ها به ماهنامه تجربه می گوید» « با اشعار سال های آخر شاملو حال نمی کند وبه خاطر همین از آنها استفاده نکرده است» اما هر دو یکدیگر را دوست داشتند و نگاه مدرن هم را می ستودند.

مردم به کارگردان بی احترامی نکرده بودند تا حضورشان مصداق مرده پرستی باشد. هر جا که می رفت قدر می دید.

مراسم تشییع جنازه عباس کیارستمی را می توان یکی از باشکوه ترین و منظم ترین آیین هایی از این دست در سال های اخیر دانست. چه از حیث نظم و ترتیب، چه همکاری دستگاه های مختلف، چه آماده سازی محیط و چه مراعات مردم از تقاضای عکس سلفی با هنرمندان سوگوار و شوکه شده. سال ها پیش محمد قائد به طعنه گفته بود که در ایران «تشویق جنازه» جای «تشییع جنازه» را گرفته است! این مراسن اما واقعا یک بدرقه باشکوه بود و مردم حضوری فعال و پرشور داشتند.

سوء تفاهم نشود! این گفتار در پی آن نیست که توجه بیشتر به مردگان به نسبت زندگان و اصطلاحا « مُرده پرستی» را در کُلیّت آن نفی کند. به تعبیر شاعر:

تا مرا روح و روان در تن بود/ موقع سردی بازارم بود/ مُردنم معرکه ای برپا کرد/ دکِّه ی مرده پرستی وا کرد...

در این فقره خاص اما آنچه دیدیم یک سر احترام و تکریم بود به انسانی که انسان را پاس می داشت و عاشق زندگی بود و به مرگ نمی پرداخت و با درنگ و تأنی کار می کرد اما به ناگه به زندگی باخت و به احتمال زیاد قربانی خطایی شد که گویا در عالم پزشکی در هر ده سال یک بار اتفاق می افتد و همین هم بیشتر مردم را اندوه گین ساخته است.

پس اگر هم روحیات خودمان را نقد می کنیم و انگ «مرده پرستی» و اصل « هیچ زنده ای خوب نیست و هیچ مرده ای بد نیست» را جاری می دانیم این فقره را واقعا باید مستثنا کنیم چرا که یاد هنرمند فقید هیچ نشانه ای از مُرده پرستی نداشت...




تاریخ انتشار: ۰۹:۵۶ - ۲۲ تير ۱۳۹۵ - 12 July 2016





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن