واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دايرهالمعارف مصرف مواد در یک فیلم سینمایی
زماني كه رضا عطاران خبر از آن داد كه بناست يك كمدي- وحشت به نام «دراكولا در تهران» بسازد بسياري پيش خود گمان ميكردند اينكه كارگرداني كه همه اين سالها به عنوان سازنده و بازيگر كمديهاي سرخوشانه به شمار ميرفت به سراغ ژانري چون وحشت برود، خواهد توانست نتيجهاي بديع نه فقط در كارنامه عطاران كه در سينماي ايران به جاي بگذارد
نویسنده : هادي صداقتنژاد
زماني كه رضا عطاران خبر از آن داد كه بناست يك كمدي- وحشت به نام «دراكولا در تهران» بسازد بسياري پيش خود گمان ميكردند اينكه كارگرداني كه همه اين سالها به عنوان سازنده و بازيگر كمديهاي سرخوشانه به شمار ميرفت به سراغ ژانري چون وحشت برود، خواهد توانست نتيجهاي بديع نه فقط در كارنامه عطاران كه در سينماي ايران به جاي بگذارد. به هر حال سينماي ايران تجربيات چنداني در خود ژانر وحشت هم ندارد چه برسد به توليد كمدي- وحشت كه يك جور تلفيق ژانري به شمار ميرود.
با اين حال تماشاي «دراكولا» نه تنها بدعت به نظر نميرسد كه براي عطاران بازگشتي است به تصويرسازي زندگي ولنگارانهاي كه در «بزنگاه» از يك معتاد ارائه داده بود.
به نظر ميرسد رضا عطاران با همان نگاهي كه به شخصيت يك معتاد در «بزنگاه» داشت فيلمنامه «دراكولا» را نوشته و فقط تنها كاري كه انجام داده است اينكه در كنار قرار دادن شخصيتهاي مختلف اجتماع در برابر اين معتاد، يك خونآشام را هم به داستان وارد كرده است؛ خونآشامي كه بيش از آن كه ابزار توليد وحشت براي فيلم باشد به كاريكاتوري از دراكولاهايي شبيه ميشود كه در هارورهاي درجه يك ديدهايم.
بازگشت به «بزنگاه...»
«دراكولا» البته به دليل موقعيتهاي خاصي كه عطاران به عنوان بازيگر اصلي فيلم خودش با بداهههايش خلق ميكند ميتواند اثري سرخوشانه و مفرح قلمداد شود كه البته فروش هم ميكند ولي در كارنامه سينمايي عطاران هيچ حركت رو به جلويي محسوب نميشود.
عطاران هشت سال قبل در سريال رمضاني «بزنگاه» تصويري از يك معتاد و رفتارهايش ارائه داده بود كه عليرغم انتقادبرانگيز بودن توانسته بود در مديوم تلويزيون هم كه شده نوعي تازگي داشته باشد. به هر حال تا پيش از «بزنگاه» سالها بود كه كارگردانان مختلف كاراكترهاي معتاد را به گونهاي تيپيكال و با تقليد از «آتقي» سريال «آينه عبرت» در آثارشان ايجاد ميكردند و همين كه عطاران كوشيده بود تا حد زيادي آن ساختار تيپيكال كاملاً ابلهانه را بشكند بدعت به شمار ميرفت.
اما «دراكولا» جز بازنشر همان كاراكتر چيز ديگري براي مخاطب ندارد. «دراكولا» ميتوانست با تأكيد بيشتر بر كنتراستي كه حضور يك دراكولا در جغرافياي ايران ايجاد ميكند موقعيتهاي كمدي بيشتري را پيش روي مخاطب بگذارد نه آن كه مرتب تأكيد شود بر اعتياد شخصيتهاي مختلف كه از يك پزشك گرفته تا كارگر افغاني و پيك موتوري يك سوپرماركت درگير آن هستند.
تأثيرپذيري از سينماي جشنوارهاي؟
اينكه رضا عطاران سعي زيادي كرده تيپهاي مختلف اجتماع را معتاد نشان دهد نميتواند اقدامي فكرنشده باشد يعني انگار عمداً او سعي كرده تمامي تيپهايي كه پيش روي كاراكتر اصلي قرار ميگيرند را معتاد نشان دهد و اين ماجرا تا جايي پيش ميرود كه حتي مشاور يك دبستان كه محلي براي تحصيل كودكان است هم يك معتاد حرفهاي نشان داده ميشود.
حتي اگر فرض كنيم گستردگي اعتياد در جامعه امروز به مراتب بيشتر شده و اگر بپذيريم مخدرهاي صنعتي به وفور در جامعه در دسترس است باز هم كارگرداني كه بناست تصويري واقعگرايانه و نه كاملاً انتزاعي از جامعه ارائه دهد بايد در كنار تمامي تيپهاي معتاد لااقل يك شخصيت سالم قرار دهد تا منطق باورپذيري اثر بيشتر شود.
با اين حال عطاران اين كار را نكرده و به جايش همه را از دم گرفتار اعتياد نشان داده است؛ اين ميتواند نوعي تأثيرپذيري باشد از سبك سينماي جشنوارهاي كه در آن همه چيز اين مرز و بوم غوطهور در چركي و نيستي نشان داده ميشود. البته كه شايد تأثيرپذيري عطاران كاملاً غيرمستقيم و برآمده از فيلم ديدن باشد ولي آنچه در خلال شوخيهاي فيلم به صورتي اغراق شده خود را نشان ميدهد همين تأثيرپذيري است.
آموزش روشهاي استعمال مواد مخدر؟
«دراكولا» در تصويرسازي روشهاي استعمال مواد مخدر هم بدجوري اغراقآميز عمل كرده است. در اين تصويرسازي عطاران سعي زيادي كرده كه روشهاي مختلف استعمال مواد مخدر را ارائه كند و در اين مسير آن قدر زيادهروي كرده كه ميتوان فيلم را به يك دايرهالمعارف استعمال مخدر تشبيه كرد؛ البته كه در اين دايرهالمعارف مميزي ورود كرده و شرايط طوري پيش رفته كه با ديالوگهاي مختلف اين روشها به مخاطب عرضه شود و نه با تصويرسازي صريح اما به هر حال حتي در اين زمينه هم فيلم خيلي اغراقآميز به نظر ميرسد.
از آن سو سوءاستفادههايي كه در برخي مؤسسات ترك اعتياد از معتادان صورت ميگيرد بسيار گذري و كوتاه تصويرسازي شده است در صورتي كه اتفاقاً تأكيد بر اين سوءاستفادهها كه اغلب هم آبشخورشان تيزرهاي تبليغاتي شبكههاي ماهوارهاي است هم وجه آسيبشناسانه فيلم را بيشتر ميكرد و همزدگي مخاطب نسبت به اغراق صورت گرفته در تصويرسازي روشهاي استعمال مواد را كمتر مينمود.
چرا «دراكولا» بدون درجهبندي سني اكران شده؟
«دراكولا»ي عطاران را بايد از جمله فيلمهايي دانست كه مميزي به كمك آن آمده است يعني حتي اگر در نظر بگيريم كه 13 دقيقه از همين نسخه فعلي هم حذف شده است و باز هم محصولي پر از اغراق پيش رويمان است بايد دست مريزاد بگوييم به اداره نظارت كه كوشيده لااقل حجم رفتار و گفتاري كه مروج استعمال دخانيات و سفر به هپروت(!) در نتيجه استعمال است را كاهش دهد اما نكته اينجاست كه حتي همين مميزي هم نميتواند فيلم را مناسب حال مخاطبي كند كه با خانوادهاش به تماشاي فيلم مينشيند. اداره نظارت حداقل كاري كه ميكرد بايد اين فيلم را با درجهبندي سني روي پرده ميفرستاد. در نظر بگيريد كودكي را كه بيخبر از همه جا و صرفاً به واسطه تماشاي فضاي سرخوشانه «دراكولا» به مواد مخدر علاقهمند ميشود! پاك كردن اين تصور مثبت از ذهن اين كودك ممكن است سالها زمان ببرد و حتي به قيمت اعتياد او منجر شود.
آيا «دراكولا» اگر در امريكا ساخته ميشد با اين حجم از نماهاي نامناسب براي كودكان و نوجوانان، بدون درجهبندي روي پرده ميرفت؟ مطمئناً خير. پس دليل انفعال اداره نظارت در اين باره چه بوده؟ شايد حواس پرتي اعضا به خاطر درگيري در ماجراهاي «50 كيلو آلبالو» و «ارادتمند نازنين بهاره تينا»!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]