واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: محيط زيست؛ چشمانتظار اقدامات عملي
زهرا كيانبخت در سرمقاله شماره امروز روزنامه آفرینش نوشت: در چند سال اخير فعاليتهاي دوستداران و حاميان محيط زيست به شكلي بسيار پررنگتر از قبل در جامعه ما نمود يافته و در همين راستا، شمار انجياو ها و موسسات حامي محيط زيست رو به فزوني نهاده است. به همين ترتيب، اين روزها بسيار بيشتر از گذشته، در موقعيتهاي مختلف، با پيامها و شعارهاي محيط زيستي روبرو ميشويم. اين، موضوعي اميدواركننده و خوشايند است كه ميتواند در آيندهاي نه چندان دور، محيط زيست را در جامعه ما، به جايگاه و ارزش واقعياش برگرداند تا همگان در صيانت از آن، دلسوزانهتر و هوشمندانهتر عمل كنند.
اما يكي از مهمترين و تأثيرگذارترين مسائلي كه ميتواند روند رسيدن محيط زيست به جايگاه مطلوب خود را در جامعه ما تسريع كند، تصميماتي است كه مسئولان امر در اين زمينه اتخاذ ميكنند. سازمانها و تشكلهاي خودجوش و مردمنهاد، هر يك به نوبه خود در طول سالهاي اخير كوشيدهاند ضرورت حفظ و نگهداري صحيح از منابع زيستمحيطي را به جامعه، يادآور شوند و ميزان ضررهايي را كه جامعه ما از قِبَلِ بيتوجهي به محيط زيست متحمل ميشود، به حداقل برسانند، اما آيا تصميمگيريهاي مسئولان به گونهاي هست كه بتواند فرايند جدي گرفتن محيط زيست را در كشورمان سرعت ببخشد؟
به نظر ميرسد در پارهاي از موارد، در پيش گرفتن برخي سياستها ميتوانست روند تبديل شدن كشورمان را به يك كشور دوستدار محيط زيست بسيار سريعتر سازد. اين انتظار از مسئولان مربوطه وجود دارد كه همسو با تلاشهاي فعالان محيط زيست، موانع موجود در راه كمك به حفظ محيط زيست را از ميان بردارد. به عنوان يك نمونه بسيار كوچك در اين زمينه، بايد به مساله تفكيك زباله اشاره كرد كه در چندسال اخير، به عنوان يك مقوله بسيار مهم در زمينه نگهداري از محيط زيست، مطرح شده است. مسألهاي كه ميشود گفت به علت مانور دادن بسيار دوستداران محيط زيست بر روي آن، در ميان بسياري از اقشار جامعه ما هم تا حد خوبي فرهنگسازي شده است. اما آيا امكانات موجود در محلهها و مناطق مختلف شهري و روستايي ما به گونهاي هست كه اين موضوع، يعني تفكيك زباله، كه علاوه بر فوايد زيستمحيطي، منشأ عوايد اقتصادي هم هست، عملي شود؟
با وجود همه شعارها و پيامهاي جمعيتهاي محيط زيستي و حتي تبليغات نهادهاي دولتي در رابطه با اهميت تفكيك زباله، هنوز اين مساله در بسياري از استانهاي ما به طور عملي مورد اجرا قرار نميگيرد.
درواقع اگر خانواده، تشكل يا سازماني تصميم به اين امر گرفتند، مجبورند زبالههاي تفكيكشده را چه بسا به نقاط و محلات ديگري كه در آنها جايگاهي به عنوان جايگاه تفكيك زباله تعبيه شده است، منتقل كنند و طبيعي است كه به خاطر هزينههاي مادي و زماني كه اين امر برايشان در بر دارد، از آن صرفنظر و چشمپوشي ميكنند.
در همين رابطه، ميتوان به سخناني هم اشاره كرد كه از زبان برخي مسئولان در رسانهها منتشر شده است، مواردي از قبيل اينكه: با وجود توليد روزانه 50 ميليون کيلو زباله خانگي در کشور ما، تنها پنج درصد اين زبالهها بازيافت مي شود، يا: در تهران روزانه حدود 7000 تن پسماند خانگي توليد ميشود که از اين ميزان تنها 7 درصد آن تفکيک شده و بقيه آن، بدون استفاده در محيط زيست رها ميشود که منجر به آلودگي هوا و آبهاي زيرزميني و... ميشود.
چرا در حالي كه ما همواره در طول روز، با حجم گستردهاي از پيامها و تبليغات زيستمحيطي مبني بر اهميت و ضرورت تفكيك زباله، مواجه هستيم، اقدام عملي براي تحقق اين امر آن هم به صورت همهگير و گسترده، صورت نميگيرد؟ به نظر ميرسد در بسياري از موارد، ما به جاي آن كه شعارها و پيامهاي مختلف را از طريق بيلبوردها و بنرهاي مختلف در سطح شهر، به سمع مردم برسانيم، نيازمند آنيم كه زمينه تحقق آن را در جامعه فراهم كنيم. در اين صورت، شاهد خواهيم بود كه هر روز، بر شمار افرادي كه از تصميمات مثبت، استقبال ميكنند، افزوده خواهد شد. و الّا صرفا با اكتفا به شعار و پيام، بدون اين كه مقدمات عملي تحقق شعار فراهم شده باشد، نميشود توقع كسب نتيجه خوشبينانهاي را داشت.
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۴ - ۱۵ تير ۱۳۹۵ - 05 July 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]