واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «برادر» را بهخاطر ريخت بد داستانياش نپذيرفتم
سريالهاي ماه رمضان هم دارند تمام ميشوند مثل خود ماه مبارك. سريالهايي كه امسال خيلي به چشم نيامدند...
نویسنده : محسن غلامي
سريالهاي ماه رمضان هم دارند تمام ميشوند مثل خود ماه مبارك. سريالهايي كه امسال خيلي به چشم نيامدند، هرچند مردم پاي سفره افطار، تلويزيون جلوي رويشان روشن است و حتماً اينها را در حد چند قسمت ديدهاند. ولي واقعاً چقدر كارشان متفاوت بود؟ قصد نقد نداريم و واگذار ميكنيم به خود هنريها. پس سراغ برخي ميرويم كه از بازيگران قديمياند و اين روزها البته همچنان تلويزيون را طور ديگري دنبال ميكنند، حتي اگر به مقدار تماشاي چندساعتي از سريالها باشد.
از اين چهرهها زياد داريم مثل پروانه معصومي كه اتفاقاً سعي ميكند هر نقشي را نپذيرد. اين بازيگر خوشاخلاق و پر كار گذشته، گپ كوتاهي با «جوان» ميزند و از حال و هواي مجموعههاي نمايشي رمضان95 ميگويد.
چندسالي هست كه شما را كمتر روي آنتن ميبينيم مثل همين ماه رمضان!
اتفاقاً پيشنهاد بازي در يكي از سريالهاي امسال به من شد.
كدام سريال؟
همين سريال «برادر» كه شبكه 2دارد پخش ميكند، اما خب نپذيرفتم و پس زدم.
دليل خاصي داشت؟ از اين بابت ميپرسم كه بالاخره گرچه نقدهايي به آن وارد شده، اما امسال مردم چندان قدرت انتخاب ندارند و مجبورند نهايتاً همين دو سریال را ببينند.
از فيلمنامه و پرداخت قصهاش خوشم نيامد. وقتي «برادر» پيشنهاد شد، متنش را خواندم، اما از تيم توليد عذرخواهي كردم. نميخواستم بازي كنم چون قصه را دوست نداشتم.
الان چطور؟ باز هم سر تصميمتان هستيد؟ البته اگر بيننده سريالها باشيد.
برخي قسمتها را ميبينم. بله! خوشحالم كه بازي نكردم. البته الان دقيقاً نميدانم كدام نقش بود، گرچه يكي دو تا نقش فقط به من ميخورد.
شايد سوژه فيلمنامه خيلي به دلتان ننشسته. چون تيم كار چندان هم بدك نيستند.
خب مسلماً داستانش روي موضوع مهمي دست گذاشته كه در جامعه نيز هست مثل همين برنجهاي وارداتي، اما پرداخت داستان خوب نيست و حتي به نظرم خيلي بد است.
راجع به بازيگر و تيمشان چطور؟
حسين ياري بازيگر خيلي خوبي است و در «برادر» هم گليمش را از آب بيرون ميكشد، اما كارگردان انگار نتوانسته بازي برخي را كنترل كند.
البته گويا جواد افشار به همين چند بازيگر خاص اعتماد دارد! چون اكثراً در كار قبلياش هم بودند. نگفتيد مثلاً كدام بازيگر؟
من خيلي دنبال نكردهام و گاهي سر سفره افطار، برخي قسمتها را پراكنده ميديدم. يكي مثل پوريا پورسرخ بازيگر خوبي است، ولي برخي از حركات تكراري او را نميفهمم. اصلاً در واقعيت چقدر كسي اين حركات سر و گردن را دارد. براي همين است كه ميگويم گاهي بازيگران سريال كنترل نشدهاند و خب اين وظيفه كارگردان است.
«پادري» فكر ميكنم قضيهاش متفاوت باشد چون جنسش چيز ديگري است.
بيشتر اين سريال را ديدم. «پادري» به نظرم بازيگران خوبي دارد و بازيشان هم خوب است. ولي قصه به قولي آبكي است. كاراكترهايش دور هم ميچرخند و ادا درميآورند.
يعني كشدار شده!
اصلاً انگار فيلم كمدي دهه 1920 را روي آنتن الان ميبينم. بامزه هستند براي خنداندن مثل نقشآفريني مثبتي كه بازيگران دارند، اما قصه الكي كش پيدا ميكند. خب اين آب بستن به سريال است. ولي طفلكيها باز هم دمشان گرم؛ اين يكي بهتر است.
من البته بايد اين را ابتدا سؤال ميكردم، از حال روز خودتان چه خبر؟
خدا را شكر. همچنان در روستا زندگي ميكنم، همان خانهاي كه در شمال دارم.
ولي همچنان بيننده تلويزيون هستيد.
شايد واقعيتي هست كه امروز خيليها ماهواره ميبينند، مثل همين روستايي كه من نيز در آن هستم، اما من كه همچنان ماهواره ندارم و سراغش نميروم. همين شبكههاي داخلي را ميچرخم و ميبينم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]