واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: پاسخ به یک سوال از سوی محمد معتمدی محمد معتمدی با اشاره به استفاده از دست در آواز عنوان کرده است؛ در اكثر كشور های شرقی، در بین خوانندگان موسیقی های مقامی و سنتی، به نوعی این استایل مشاهده می شود. حتی در آذربایجان گاهی خواننده ساز ˝دایره˝ را كنار گوش خود قرار می دهد.
۱۳۹۵ شنبه ۱۲ تير ساعت 12:36
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا؛ در ادامه این یادداشت آمده است؛ مهم ترین دلیل استفاده از این استایل "مانیتورینگ" خوب و طبیعی صداست.. انسان وقتی حرف می زند یا می خواند صدای خود را از گوش میانی و از درون بدنش می شنود و هرگز آنگونه كه دیگران صدای ما را می شنوند خودمان نمی شنویم. بعنوان مثال همه ما وقتی صدای ضبط شدهء خود را می شنویم حس خوبی نسبت به آن نداریم و احساس می كنیم صدایمان غیر طبیعی ضبط شده است. خواننده هنگامی كه دست خود را كنار گوش می گذارد هم صدای خود را بهتر و واقعی تر می شنود و هم از شنیدن صدای طبیعی خود انرژی بیشتری می گیرد و توان و انرژی خود را كنترل كرده و دیرتر خسته می شود. ولی چرا قاریان قرآن معمولاً با این استایل می خوانند؟؟ اجرای صوت و لحن قرائت قرآن، به لحاظ علم موسیقی در دستگاه های موسیقی كلاسیك عرب انجام می شود. همانگونه كه ما به موسیقی اصیلمان "ردیف" یا "موسیقی سنتی" می گوییم نام موسیقی اصیل و كلاسیك عرب "طَرَب" یا "مقامات عرب" می باشد. سعدی می فرماید: اُشتُر به شعر عرب در حالت است و طَرَب گر ذوق نیست تو را كژ طبع و جانوری تمام اساتید قرائت قرآن، مسلط به اغنیهء موسیقی طرب نیز هستند. مثل مرحوم عبدالباسط كه نوازندهء عود و استاد بزرگ موسیقی اصیل عرب بودند. طبق آیهء شریفهء "وَ رَتِّل القرآنَ تَرتیلا" خداوند امر فرموده كه قرآن را با موسیقی و لحن زیبا بخوانید(*). از این رو اعراب پس از نزول قرآن بهترین و غنی ترین و اصیل ترین موسیقی خود را كه همان موسیقی "طرب" می باشد به خدمت قرآن و اجرای دستور الهی در آوردند. (*این آیهء شریفه تنها موردی است كه در قرآن بصورت مستقیم به صوت و موسیقی اشاره شده و اتفاقاً در همین تنها مورد، برای استفادهء صحیح از موسیقی فعل امر به كار برده شده و خبری از نهی نیست!) بنا براین، این استایل قرن ها پیش از اینكه استایل قاریان محترم قرآن باشد استایل خوانندگان و مغنیان موسیقی اصیل و باستانی عربی بوده است. نكتهء جالب این است كه قاریان برجستهء مصری، گاهی تلاوت هایشان بیش از یك ساعت به طول می انجامد و با اینكه در طول این یك ساعت، بدون كمك ساز، در تمامی مقام های موسیقی عرب گردش می كنند و در پایان به همان مقام اول بر می گردند ولی ذره ای تغییر كوك ندارند. این به دلیل آن است كه آنها با تمركز و به درستی به صدا و كوك خود گوش می سپارند. این در حالی است كه بسیاری از خوانندگان امروزی حتی با كمك گرفتن از ساز هم قادر به ثابت نگه داشتن كوك خود حتی برای دقایقی كوتاه نیستند. در ایران قدیم نیز این استایل در بین بسیاری از خوانندگان وجود داشته است. سعدی علیه الرحمه می فرماید: یكی را دست حسرت بر بناگوش یكی با آنكه می خواهد در آغوش زبانگ رود و آوای سرودم دگر جای نصیحت نیست در گوش دست حسرت بر بناگوش نهادن در فرهنگ و ادبیات كهن، كنایه از افسوس و دریغ خوردن است. موسیقی و ادبیات شرق معمولاً مبتنی بر یك هجران و حسرت ازلی بوده و در اكثر آواز های شرقی نیز مدام با واژه هایی نظیر: ای آمان، داد بیداد، وای، خدای من و امثالهم مواجه می شویم كه حكایت از همین حسرت و هجران همیشگی دارد. نماد و ترجمان بیرونی این حسرت و افسوس، دست حسرت بر بناگوش نهادن بوده كه در طول قرن ها به یك سنت و نماد تبدیل شده است. ولی ما ایرانیان این سنت را به مرور در پیچ و خم گذر از تاریخ جا گذاشتیم، اما در كشور های دیگر كه شاید زیر مجموعه های فرهنگی ایران بزرگ بودند مثل آسیای میانه هنوز این سنت حفظ شده است. درست مثل زبان فارسی دری كه هرچند خاستگاهش سرزمین ایران و تمدن پارس است اما امروزه برای شنیدن زبان درست اجدادی خود، آنگونه كه حافظ و سعدی در زندگی روزمره خود سخن می گفته اند، باید به كشور هایی مثل تاجیكستان یا افغانستان سفر كنیم. با مهر-محمد معتمدی یازدهم تیر ماه یك هزار و سیصد و نود و پنج خورشیدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]