تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):باعلما همنشینی کن تا سعادتمند شوی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816662358




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

12 اتهام به علی شریعتی


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: 12 اتهام به علی شریعتی
39 سال بعد از کوچ ابدی « دکتر» نسل انقلاب شاید وجه ایدیولوژیک و سیاسی او رنگ باخته باشد اما روح شاعرانه و در اصطلاح خود او «کویریات» فرو نمی‌میرد ...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در سال های اخیر این رسم در برخی رسانه ها و محافل درگرفته که در سالروز شخصیت های سیاسی که مورد تکریم همه جناح‌ها هم نیستند به جای ستایش، سرزنش شوند و نقدهایی را بر آنان وارد سازند.

با این نگاه است که در سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق گفته می شود «نفت، ملی نشد، دولتی شد».

 یا نوبت به دکتر حسین فاطمی که می رسد از او با عنوان روزنامه نگار – سیاستمداری رادیکال یاد می شود که اگر تند روی نمی کرد چه بسا کودتای 28 مرداد 1332 رخ نمی داد و جان خود او را نیز نمی ستاند.

دیگری نیز دکتر علی شریعتی است که امروز 29 خرداد سالروز کوچ اوست. 39 سال قبل در 29 خرداد 1356 خبر درگذشت شریعتی منتشر شد و نیروهای انقلابی به دیده تردید به آن نگریستند و از این رو معلم انقلاب را «شهید» خواندند و همه ساله در وصف او گفته و نوشته می شد.

در سال های اخیر اما با پاره ای اتهامات به علی شریعتی رو به روییم که برخی از این قرار است:

1- سلطنت طلبان او را متهم می کنند که به رغم عقاید سوسیالیستی برای شوراندن مردم علیه شاه، به استفاده ابزاری از مذهب روی آورد و صداقت باورها و شعارهای ایدیولوژیک او را زیر سؤال می برند.
    
 در این که شریعتی موتور انقلاب را دوباره روشن کرد تردیدی نیست اما به مذهب به عنوان یک امکان می نگریست نه این که بی صداقتی در آن مستتر باشد.

هادی غفاری در خاطره ای که در «عصر ایران» نقل کرد از حضور فرخ نگهدار از رهبران فداییان خلق در برخ از جلسات تفسیر قرآن خود در دهه 50 گفت و این که از او می پرسد: شما که ماتریالیست هستید. این بحث ها به چه کارتان می آید و پاسخ می شنود: مذهب است که می تواند مردم را علیه حکومت بشوراند و از این نظر برای ما اهمیت دارد.

2- پاره ای نیروهای سنتی او را حتی به رواج عقاید اهل سنت متهم می کردند و این اتهام را به کسی وارد می ساختند و بعضا هنوز وارد می کنند که شیفته امام علی و فاطمه (س) بود و «فاطمه، فاطمه است» او در اذهان مانده است. واعظ مشهور بازار – شیخ قاسم اسلامی – نماد این جریان بود. برخی از مراجع تقلید نیز باورهای شریعتی را محل مناقشه می دانستند.
  
3- اتهام دیگری که به شریعتی وارد می شد این بود که در آموزه های او رگه هایی از مارکسیسم وجود دارد. یرواند آبراهیمیان اما ریشه های برخورد متناقض شریعتی با مارکس را این گونه توضیح داده که او نه به مارکس جوان علاقه ای دارد که ضد دین بوده و نه به مارکس پا به سن گذاشته که مانند انگلس سیاست مدار شده بود اما مارکس میان سال که عالم اجتماعی و کاشف قوانین حرکت جامعه بود و مفهوم پراکسیس یا عمل انقلابی را فراگیر ساخت مورد توجه او بود.

4 - طرفه این که به عکس مورد بالا برخی نیز او را به ضدیت با کمونیسم متهم می کنند و علت مماشات اولیه رژیم شاه با او و حسینیه ارشاد را به همین خاطر می دانستند. شاه از جانب کمونیست ها احساس خطر می کرد و به یک بیماری ذهنی یا روانی برای او بدل شده بود و با این نگاه شریعتی متهم می شود که خواسته یا ناخواسته یک چند در خدمت هدف کمونیست ستیزی بوده است. در این که ظهور علی شریعتی موج گسترش مادی گرایی در ایران را در آغاز دهه 50 مهار کرد اما تردیدی نیست.

5-انگ دیگر را حمید زیارتی ( مشهور به سید حمید روحانی) به شریعتی زد که برای دوستداران او بسیار گران افتاد. این که با ساواک همکاری داشته است! بهانه شان هم این است که در برخی بازجویی ها بعضی از اصول انقلاب سفید را قابل قبول دانسته مانند سپاه دانش یا سپاه بهداشت و لابد انتظار داشتند شریعتی اینها را هم نفی کند.

 اتهام همکاری با ساواک اما به قدری سخیف و به تعبیر صادق هدایت «لایتچسبک» بود که خشم هواداران و دوستداران دکتر را برانگیخت. حمید زیارتی تنها هنگامی دست از این ادعا برداشت که شخص آیت الله خامنه ای در دیداری به صراحت و با عتاب گفتند: « این وصله ها به دکتر نمی چسبد.»

6- انتقاد یا اتهام دیگری که به او وارد می کنند این است که رفتار شریعتی آکادمیک نبود و بیشتر احساسی و هیجانی و شاعرانه و حتی پوپولیستی بود.
 
7 - اتهام اخیر را بیشتر هواداران دکتر سید جواد طباطبایی وارد می سازند و انگار نه انگار که آکادمیک ترین شخصیت ها و چهره هایی چون نوآم چامسکی نیز همواره در پوسته دانشگاهی خود نمی مانند و شریعتی مختلف الاضلاع بود و استادی دانشگاه تنها وجهه او به حساب نمی آمد.

8- تبدیل و تقلیل دین به ایدیولوژی نیز از رایج ترین انتقادات است و شاید اول بار از زبان دکتر عبدالکریم سروش مطرح شد. نظریه « دین فربه تر از ایدیولوژی» هم برای خروج روشنفکری دینی از نگاه ایدیولوژیک به دین ارایه شد. با این  نگاه شریعتی دین را که امری آسمانی بود در قالب مکتبی زمینی عرضه کرد. 

9- برخی از منتقدان نظریه ولایت فقیه نیزمعتقدند تأکید او بر ایدیولوژی به معنی نیاز حکومت به ایدیولوگ بود و با «امت و امامت» و « دموکراسی رأی ها و رأس ها» او را یکی از اولین مطرح کنندگان ولایت فقیه می دانند بی آن که این واژه ها را به کار برده باشد.

10 - احسان نراقی از این منظر انتقاد می کرد که شریعتی باب «اصلاحات» را بست و عملا به انقلاب فرامی خواند.او بر این باور بود که انقلابی شدن فضای جامعه راه را بر تأثیر نامه های نیروهایی که درصدد اصلاح بودند بست.


 11- دیگر این که او را مسوول هر اتفاقی می دانند که بعد از وی رخ داد. در حالی که به لحاظ منطقی علی شریعتی در قبال حوادث متعدد و رنگارنگ این 39 سال مسوولیتی ندارد و اگر افراد از شخص یا صنف یا عملکردی انتقاد دارند نمی توانند به او خرده بگیرند.

12 -اتهام دیگر این است که چرا مرگ طبیعی یا کته قلبی سال ها به صورت قتل و توطئه جلوه داده شده بود؟


 این در حالی است که اولا خود او در این قضیه مدخلیتی نداشته و ثانیا وقتی یک استاد دانشگاه، نویسنده و پزوهشگر را از تدریس و نطق و نوشتن محروم می کنند و به زندان می اندازند و بعد ناگزیر از دو سال خانه نشنینی می شود و سرانجام تصمیم به کوچ می گیرد و در غربت می میرد مسوولیت با حکومتی است که راه را بر او می بندد یا خود او؟


اگر اجازه داشت همچنان بنویسد و نطق کند و دیگران هم در فضایی آزاد او را نقد کنند دیگر به چنان اسطوره ای بدل نمی شد که مرگ او به مثابه شهادت جلوه کند و اسباب دردسر را برای رژیم فراهم سازد.


با این همه و با هر نقدی که بر او که همچنان برای نسل ما با واژه «دکتر» فرایاد می آید کمتر غباری بر او نشسته و همچنان محبوب است و در بیان این محبوبیت دو خاطره کفایت می کند:

- خاطره نخست از احسان فرزند دکتر شریعتی که در صفحه شخصی خود نوشته بود روزی به تاکسی می گوید «شریعتی» و سوار می شود و راننده به مسافر یادآور می شود: اسم این خیابان کورش کبیر بود ولی بعد از انقلاب نام یک معلم را روی آن گذاشتند به نام علی شریعتی.

احسان شریعتی اضافه کرده ناگهان دیدم پول همراهم نیست و نمی توانم تاکسی را برای درافت پول از کارت معطل نگاه دارم و خواستم نگاه دارد تا پیاده شوم. وقتی دلیل را نوضیح دادم راننده گفت: نه آقا! بنشینید. به جای پول برای دکتر شریعتی صلوات بفرستید که ما در سال انقلاب با اسم و عکس او تظاهرات می کردیم.

خاطره دیگر نیز از احسان نراقی نیست که از نویسنده این سطور پرسید: چرا دوستان روزنامه نگار شما با من مشکل دارند؟ گفتم: چون شما درباره شریعتی به تندی قضاوت می کنید و اصرار دارید که او به مرگ طبیعی درگذشته و حتی این اتهام که می خواستید در دوره زندان او را برای مصاحبه تلویزیونی آماده کنید ( موضوعی که دکتر محمد مهدی جعفری مطرح کرده است).

مورد آخر را تکذیب کرد و درباره شریعتی گفت: این منصفانه نیست. چون به نظر من شریعتی بود که زن ایرانی رابه جامعه آورد و در قبال دو گانه «زن عروسکی» که تبلیغ می شد و زن سنتی و مطبخی این مدل جدید را ابداع کرد و شریعتی بود که زمینه حضور گسترده زنان در جامعه مسلمان را فراهم کرد.

39 سال بعد از کوچ ابدی علی شریعتی شاید وجه ایدیولوژیک و سیاسی او رنگ باخته باشد اما روح شاعرانه و در اصطلاح خود او «کویریات» فرو نمی میرد و هر باوری که درباره او داشته باشیم نامی نیست که بتوان از آن گذشت و یادمان باشد روشنفکران سکولار نیز او را می ستودند و نمی توان با فاصله گرفتن از آن بگوییم ما نبودیم.

کما این که دکتر رضا براهنی درباره او چنین سروده بود:

«وقتی تمام مردم عالم را
مثل بُراده از تن آهن بریده اند
او سرفراز باد که آهن رباست او
وقتی که گاو طعنه به بلبل زند، خموش!
گل آن که گفت هیچ نپرسم چراست او
با هم غریبه ایم که ناساز می زنیم
آن نغمه زن کجاست؟ غمش آشناست او..»

غم علی شریعتی هم چنان آشناست. هر دیدگاهی درباره او و نقش او داشته باشیم...


تاریخ انتشار: ۱۳:۴۹ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - 18 June 2016





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن