واضح آرشیو وب فارسی:نی زار:
تابستانی که سپری کردم/نگاهی گذرا به مقوله فرهنگ دیروز و امروز سیستان
نـــــی زار : دهه شصت که دوران کودکی ونوجوانی ما در آن سپری شد پر از خاطرات تلخ و شیرین بود که هنوز هم بایاد آوریش آنرا آرزومندم ، هر چند عده ای ممکن است از این نسل به عنوان نسل سوخته یاد کنند ، نسلی که در اوج زندگی کودکانه شان سالهای سخت پس […]
نـــــی زار : دهه شصت که دوران کودکی ونوجوانی ما در آن سپری شد پر از خاطرات تلخ و شیرین بود که هنوز هم بایاد آوریش آنرا آرزومندم ، هر چند عده ای ممکن است از این نسل به عنوان نسل سوخته یاد کنند ، نسلی که در اوج زندگی کودکانه شان سالهای سخت پس از انقلاب را در یک جنگ طولانی سپری می کردند ، ولی از حق نباید گذشت که سختی های این دهه، مردم را نسبت به هم مهربان ،وفادار و یکرنگ ساخته بود و هنوز گرد مکر و نیرنگ و اختلاس و….بر رخسار مردم ننشسته بود ،همه یکدیگر را دوست داشتند و در هر موقعیتی که بودند سعی می کردند تا بهترین باشند. در این میان ارگانها و دستگاههای فرهنگی ،خصوصا در ایام تعطیلات تابستانی سنگ تمام می گذاشتند. این فرصت تاریخی مثل خیلی های دیگر در اختیار من نیز قرار گرفت ، یکی از موثرترین نهادهای فرهنگی تاثیر گذار در آن زمان کانون فکری کودکان و نوجوانان بود که با وجود نیروهای کاربلد در پرورش نهالهای فرهنگی وهنری سالهای بعد تاثیرات فراوانی داشتند ، نیروهایی همچون استاد آویزی که بنده به نوبه خود در زمینه نقاشی تاثیر فراوانی گرفتم ، کلاسهای قصه خوانی ، نمایش فیلم ، کاردستی ، سرود ، تئاتر ، اردوو….مجموعه پر نشاط و علاقمندی را به وجود آورد که خیلی زود ثمرات خود را به بار آورد ، تا جاییکه یکی از نقاشی های بچه ها( داود پورکرمی) در مسابقات بین المللی در ژاپن مقام آورد و سبب خوشحالی این مجموعه شد. ساعات قصه گویی که با استادی تمام اجرا می شد سبب پرواز افکار واندیشه ها می شد و به تصویر سازی می پرداختیم و عده ای نیز قلم به دست گرفته تصویر سازی خیالمان را بر دل سفید کاغذ می نگاشتیم و خود داستان نویس می شدیم، علاوه بر آثار آشکار این کانون پر نشاط ، آثار پنهان آن بالندگی بچه هایی بود که هر کدام از آنها اینک در هر زمینه کاری از بهترینها هستند . اقدامات تاثیر گذار فرهنگی و هنری در سایر دستگاهها با دقت و علاقمندی فراوان انجام می گرفت نهادهایی چون کانونهای تربیتی آموزش وپرورش ، اداره ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات ، مساجد و حتی ارگانهای نظامی همچون سپاه وارد کار شده بودند ، و شور ونشاط فرهنگی در شهر به عینه نمود داشت. در همین زمان بود که نمایش های معروفی همچون ،خنجر ، مظلوم پنجم در زابل ،آرش، شب بخیر سرهنگ، آب-باد-خاک و…در زاهدان ، جملگ در خاش و …..در سایر نقاط استان متولد شد و آوازه هنرمندان معروف امروزمان، همچون هدایتی، خداداد بیگی ، فخر براهویی، یادگاری و….در سطح استان بپا خواست ، همچنین سرودهای موفقی چون« ای بلند سرفراز ایران من »که در جشنواره دانش آموزی کشوری مقام آورد ، موزیسین های موفقی همچون برادران حسینی را به جامعه هنری زابل و استان معرفی کرد، کتابهای کتابخانه ها هم مملو از کتب خواندنی بود که از آثار مشهور وزیبای خارجی و آثار نویسندگان ایرانی جمع آوری شده بود و با روحیات ان مقطع زمانی مناسبت داشت ، کتابهای خواندنی همچون بینوایان ویکتور هوگو و داستانهای مهییج ژول ورن در کنار کتابهای ایرانی همچون قصه های مجید و کلیدر دولت آبادی و کتب شهید مطهری و شریعتی هر تشنه اهل معرفتی را سیراب می کرد. اما متاسفانه امروز در زمینه کتب مناسب نه کتابخانه های مدارس (که هنوز کتابهای چهل سال پیش را کهنه میکشند) جوابگوی نسل جدیدهستند و نه کتابخانه های دیگر(در بازید چند روز پیش همان چند نفر کتاب خوان هم نبود ، و معدود مراجعه کنندگان هم کسانی بودند که برای خواندن کتب درسی و کنکور و استفاده از سالن مطالعه مراجعه کرده بودند ) به نظرم مقوله فرهنگ و هنر انقدر مهم است که در تمام زندگی اثر گذار است ، افرد با تاسی از آن در جامعه موفق ترند و روحیه و هوش اجتماعی بالاتری دارند(تمام دانش آموزانم که سوا از کار تدریسم به مناسبتهای مختلف کارهای هنری همچون تئاتر داشتیم هم اینک در هر کار وعنوانی که هستند از بهترینها هستند و همگی متفق القولند علت آن همان برنامه های فوق برنامه وهنریمان است) ، نه تنها گره از کار خویش بلکه سبب باز شدن گره های جامعه خویش می شوند. لذا از متولیان در حوزه های فرهنگ و هنر در خواست می کنم تمام سعی و تلاش خود را بکنند تا هدایتی ها ، خدادادبیگی ها و حسینی های آینده مان در قلیان خانه ها اندیشه و آمالشان دود نشود و هدر نرود. محمد پودینه….۲۲خرداد۱۳۹۵
۲۵ خرد, ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نی زار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]