تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827137736




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حرفهای تلخ دو سارق مسلحی که به بانک دستبرد زدند


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حرفهای تلخ دو سارق مسلحی که به بانک دستبرد زدند جامعه > حوادث - ایران نوشت: دو سارق مسلح نقابدار که به بانک‌های مشهد دستبرد می‌زدند در عملیات ویژه کارآگاهان پلیس دستگیر شدند.

سردار بهمن امیری مقدم -رئیس پلیس استان خراسان رضوی - با اعلام این خبر گفت: از سال گذشته پلیس در جریان دو سرقت مسلحانه از دو بانک در شهر مشهد قرار گرفت. پس از حضور کارآگاهان پلیس آگاهی در محل نخستین سرقت و انجام تحقیقات مشخص شد دو سارق مسلح نقاب دار پس از ورود به بانک و تهدید کارکنان موفق به سرقت شده‌اند. وی ادامه داد: پس از وقوع دومین سرقت کارآگاهان دریافتند شباهت زیادی میان دو سرقت وجود دارد بنابراین فرضیه ارتکاب سرقت‌ها از سوی یک باند قوت گرفت. این درحالی بود که متهمان پس از سرقت از مؤسسه افضل توس مشهد دیگر مرتکب سرقت نشدند. تا اینکه سرانجام کارآگاهان موفق شدند با ردیابی‌های گسترده، دو سارق مسلح بانک را روز جمعه شناسایی و دستگیر کنند. متهمان در بازجویی‌ها  به 4 سرقت مسلحانه از بانک‌ها و مؤسسات مالی شهر مشهد اعتراف کردند. وی در پایان گفت: تحقیقات بیشتر در مورد میزان پول‌های سرقت شده و سایر سرقت‌های مشابه از سوی دو متهم ادامه دارد.

گفت‌وگو با دزدان

اسمت چیه و چندسالته؟
مسعود 29 ساله هستم
تحصیلاتت چقدره؟
تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوندم
اعتیاد داری؟
بله شیشه مصرف می‌کنم و مشکل اعصاب و روان هم دارم. حتی یک بار در بیمارستان ابن سینا مشهد بستری شدم.
سابقه کیفری هم داری؟
بله یک بار به‌خاطر مزاحمت دستگیر شدم.
مجردی؟
نه ازدواج کردم و یک فرزند مریض هم دارم که صورتش ماه گرفتگی داره و دلم می‌خواست پولدار بشم تا عمل زیبایی کنه و از این وضعیت نجات پیدا کنه!
از زندگی‌ات  راضی هستی؟
من با همسرم مشکل دارم و حتی چند بار در زمان بارداری او را مورد ضرب و شتم قرار دادم ولی زندگی‌ام را دوست داشتم.
از زندگی‌ات بگو؟
باور کنید شاید اگه فرزند طلاق نبودم هیچکدوم از این اتفاق‌ها نمی‌افتاد. 3 ساله بودم که مادر و پدرم از هم جدا شدند و من تنها ماندم و وقتی فهمیدم  مادرم برای همیشه به خارج از کشور رفته همه وجودم را کینه گرفت و پر از خشم شدم. شــاید اگه این اتفاق برام نمی‌افتاد الان اینجا نبودم.
قبل از سرقت‌ها شاغل بودی؟
بله قبلاً در یک مکانیکی کار می‌کردم و پس از آن در یک شرکت مشغول به کار شدم ولی حقوقم را نمی‌دادند 5 ماه طلب داشتم و هردفعه که اعتراض می‌کردیم می‌گفتند برو شکایت کن. به همین خاطر روزها و شب‌های سختی را می‌گذراندیم تا اینکه با پیشنهاد یکی از همکارانم وسوسه شدم.
چــه پیشنــــــهادی؟ همکارت چی می‌گفت؟
یک روز که سرکار بودیم همکارم گفت بیا به خانه مصطفی یکی از فامیل‌هایمان برویم. آنها خانه مجردی داشتند و  من هم چون شرایط روحی مساعدی نداشتم همراهش رفتم. او گفت می‌توانیم فکرهایمان را روی هم بگذاریم و وام تهیه کنیم تا مخارج زندگی مان را دربیاوریم. اما وقتی آنجا رسیدیم، مصطفی گفت بریم از بانک دزدی کنیم. اول فکر کردم شوخی می‌کند ولی متوجه شدم خیلی جدی و مصمم است.  حتی رفت یک  کلت آورد و نشان‌مان داد که خیلی شوکه شدم ولی خب راهی نداشتم و با او موافقت کردم.وقتی از خانه بیرون آمدیم همکارم از این کار عصبانی شد و دائم می‌گفت با این فامیل من رفت و آمد نکن او بد بختت می‌کند ولی من گوشم از این حرف‌ها پر بود و حسابی وسوسه شده بودم. پیش خودم می‌گفتم یک بار دزدی می‌کنیم پول حسابی در می‌آوریم و بعد دیگر تمام اما...وقتی از اولین سرقت، پول کمی گیرمان آمد باز هم طمع بیشتر پول به جیب زدن در جان‌مان بود.
مصطفی  زمان سرقت چه می‌گفت. آیا خودتان دو نفر بودید؟
بله مصطفی مرا تشویق می‌کـــرد که به دزدی‌هایمان ادامه دهیم.او می‌گفت اگر قبل از دزدی شیشه مصرف کنیم شجاع می‌شویم و ترسی به دلمان نمی‌افتد. برای همین قبل از هر دزدی شیشه می‌کشیدیم  و دچار توهم هم می‌شدیم.
از سرقت‌ها بگو؟
در آخرین دزدی رفتم داخل مؤسسه مالی افضل طوس در خیابان علیمردانی. ولی متأسفانه هیچ پولی نبود و همه ترسیده بودند من هم تهدیدشان می‌کردم و تنها توانستم کیف رئیس بانک را بردارم. بعد از آن فرار کردم و همراه مصطفی یکی از چک‌های دزدیده شده را نقد کردیم و 3 میلیون و 200 نصیب‌مان شد. اما چون دیگر پولی در حساب نبود مابقی چک‌ها را برگشت زدیم. اما دزدی و مال حرام عاقبت خوشی ندارد.مسعود که از کارهایش  بسیار پشیمان است ادامه داد: من از همسر و فرزندم خجالت می‌کشم. من شوهر و پدر خوبی نبودم. ای کاش حرف همکارم را گوش می‌دادم آخر مرا چه به خانه مجردی و سرقت ازبانک. من متأهل بودم و باید بیشتر حواسم را جمع می‌کردم ولی بی‌پولی مرا مجبور به این کار کرد اما اشتباه کردم و پشیمانم.
حرف آخر؟
آرزو می‌کنم که‌ ای کاش همه این اتفاقات یک خواب و خیال باشد و وقتی از خواب بیدار می‌شوم ببینم همه چیز تنها یک کابوس بوده اما خودم سرنوشت خودم را تباه کردم.
گفت وگو با مصطفی-سارق 24 ساله
تحصیلاتت چقدره؟
سیکل دارم.
اعتیاد داری؟
شیشه مصرف می‌کردم.
با خانواده‌ات زندگی می‌کنی؟
نه از اونها جدا شدم.
برای چی ؟
به خاطر به ‌دست آوردن دختر مورد علاقه‌ام.
تعریف کن؟
وضعیت مالی پدرم بسیار  خوب است و شرایط خوبی داریم. پدرم دو مغازه دارد که یکی میوه فروشی است و دیگری الکترونیکی. ولی خب بعد از تصمیمی که برای زندگی‌ام گرفتم دیگر پیش آنها جایی نداشتم.
به چه علت؟
دختری را که من برای ازدواج انتخاب کردم مورد قبول خانواده‌ام نبود اما با هم عقد کردیم و همین باعث جدایی من از خانواده‌ام شد. بعد از آن کم کم مشکلات مالی و بی‌پولی برایم سخت شد و حسابی فشار آورد.  از طرفی نمی‌توانستم ببینم که همسرم عذاب می‌کشد. به همین خاطر وقتی مسعود به خانه ما آمد و فهمیدم او هم مشکل دارد با هم نقشه کشیدیم تا دزدی کنیم که هم من مخارج همسرم را فراهم کنم هم به پدرم ثابت کنم که بدون حمایتش می‌توانم پولدار شوم. ولی افسوس که اشتباه بزرگی کردم.
اسلحه  از کجا آوردی؟
یکی از دوستانم به من گفته بود فردی در منطقه فردوسی مشهد کلت فروشی دارد، چون تصمیم گرفته بودم  دزدی کنم به همین خاطر نزد او رفتــــــــم و در دو نوبت باپرداخت  6 میلیون تومان اسلحه را خریدم. ولی در سرقت‌ها من پشت موتور می‌نشستم.
از اسلحه  هم در سرقت‌هایت استفاده کردی؟
در یکی از سرقت‌ها که از بانک سینا بود، مردم مسعود را دنبال کردند تا دستگیرش کنند او هم برای اینکه به همه ثابت کند اسلحه قلابی نیست و واقعی است دو تیر هوایی شلیک کرد تا بتواند فرار کند.
مصطفی که سرش را پایین انداخته با تأسف می‌گوید: پشیمانم هیچ کدام از این کارها ارزش  نداشت که به‌خاطر آن زندگی خودم، همسرم و خانواده‌ام را خراب کنم. تصمیم اشتباه گرفتم و راه غلطی را رفتم ای کاش هیچگاه قدم در این راه نمی‌گذاشتم و الان به عنوان مجرم اینجا نبودم و در آرامش زندگی می‌کردم اما حیف که راهی ندارم و فقط پشیمانم.   23302

کلید واژه ها: سرقت مسلحانه - سرقت از بانک -




یکشنبه 23 خرداد 1395 - 04:47:03





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن