واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چگونه ميتوان «طبقه حساس» ساخت و از اخلاق سخن گفت؟
تبريزي از طرح مسائل منافي عفت، كلام و اخلاق گلايه كرده است و اين روش را نمادي از آزادي از نوع غربياش دانسته است، موضعي كه اتفاقاً ستوده و قابل تقدير است؛ ...
نویسنده : هادي صداقتنژاد
«افخمي فكر ميكند ميتواند با مطرح كردن مسائل «منافي عفت، كلام و اخلاق» برنامهاش را پربيننده كند. فكر ميكند اين آزادي است! در صورتي كه اين آزادي از نوع غربي است.»
اين جملات برآمده از بخشي از تازهترين گفتوگوي كمال تبريزي است و در ادامه گفتوگوهايي از او كه با محوريت واكنش نسبت به نقد فيلمش در يك برنامه تلويزيوني صورت ميگيرد.
رطب خوردگي از «پاداش» تا «طبقه حساس» !
تبريزي از طرح مسائل منافي عفت، كلام و اخلاق گلايه كرده است و اين روش را نمادي از آزادي از نوع غربياش دانسته است، موضعي كه اتفاقاً ستوده و قابل تقدير است؛ در همه اين سالها منتقدان برخي آثار همه حرفشان همين بوده كه «عفت و اخلاق» در آثار هنري رعايت شود با اين حال در خصوص آنچه تبريزي از آن دلخور است يعني «طرح مسائل منافي اخلاق»؛ به نظر ميرسد خود وي در آثار مختلفش و بخصوص آن دسته از آثارش كه زمينه طنز دارد پيشرو بوده است. اگر آثارش را مرور كنيم كم كاراكتر و ديالوگ نميبينيم كه منافي عفت عمومي باشند. از «پاداش...» بگيريد كه در آن به صراحت برخي مناسك مذهبي را دست انداخته بود تا «طبقه حساس» كه در آن وراي شوخيهاي اروتيك حتي آداب اسلام درباره مردگان را هم به چالش كشيده بود و از آن بدتر سعي كرده بود تا ميتواند كاراكتر مرد داستان خود كه نمادي بر مرد مسلمان است را شخصيتي ابله نشان دهد، آثار متأخر تبريزي پر بودهاند از مفاهيم ضداخلاق. هر كه يادش برود تبريزي ديگر نبايد فراموش كرده باشد در «طعم شيرين خيال»شان به صراحت يكي از مفاهيم استراتژيك سالهاي اخير مملكت ما كه دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي است زير سؤال رفته بود. كمي به عقبتر هم كه برويم به «هميشه پاي يك زن در ميان است» و «خيابانهاي آرام» برخورد ميكنيم كه در اولي تا حد ممكن از طعنهها و اشارات اروتيك براي جلب نظر استفاده شده بود و در دومي بخشي از تاريخ سياسي كشور به صراحت زير سؤال برده شده بود. اگر بيشتر هم به عقب برويم و سوابقي كه اين كارگردان در سينماي دفاع مقدس دارد را مرور كنيم به فيلمي به نام «در مسلخ عشق» ميرسيم كه به جاي آن كه تصويرگر صادقانه جنگ باشد چنان تصوير اگزوتيك و تيرهاي از آن روزگار را به نمايش ميگذارد كه باعث ميشود حتي همان نمايشهاي معدود جشنوارهاي اثر هم با انتقاد صريح مواجه شود. آخرين فيلم اكران شده اين كارگردان هم «دونده زمين» است؛ محصولي كه تا ميتواند از زشتيهاي ايران ميگويد و ميكوشد ايرانيان را مردماني نشان دهد كه به بدويترين شكل ممكن زندگي ميكنند و اين يك غيرايراني است كه بايد به كمك آنها آمده و آنها را نجات دهد.
يك سوزن هم به خودتان بزنيد
طبيعي است كه اگر از تبريزي بخواهيد درباره چنين مصاديق بيعفتي در آثارش سخن بگويد او سعي ميكند با تكيه بر كليدواژه نقد اجتماعي- سياسي از زيربار پاسخگويي برهد اما كيست كه نداند كمترين ربطي ميان نقد و ولنگاري وجود ندارد؟ چنين تصويرسازيهاي اغراقآميز و البته تمسخر مرتب الگوهاي اخلاقي و عرفهاي متداول هموطنان توسط كارگرداني كه مرتب هم سعي كرده خود را روشنفكر بنامد چه معنايي دارد جز دچار شدن به همان رفتار خلاف عرفي كه وي ديگران را به آن متهم ميكند؟ اين كارگردان اگر بر مدار انصاف پيش ميرفت و ميكوشيد به همان اندازه كه طرف مقابل را نقد ميكند نيم نگاهي هم به كارنامه خويش داشته باشد و به اصطلاح سوزني هم به خودش بزند آن گاه قطعاً دست به عصاتر سخن ميگفت و عمل ميكرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]