واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: در آستانه پنجاه وچهارمین سالگرد قیام مقدس ۱۵خرداد هستیم؛ یکی از مهمترین پرسش هایی که همواره درباره این روز مطرح می شود این است که قیام آفرینان 15خرداد چه کسانی بودند؟ امام(ره) و امت مجموعه ای جدا نشدنی بودند که در کنار هم هویت تازه ای به اسلام ناب محمدی دادند، اسلامی که در تبلیغات و تهاجم مکتب های غربی در حال فراموشی بود، با تعامل امام و امت بعد از چند قرن احیا شد. استکبار جهانی بعد از فوت آیت الله بروجردی چنین تصور کرد که جهان اسلام از مرجع تشیع بی بهره مانده و از این نظر گمان می کردند انتخاب مجتهد موجب اختلاف نظر در عالم تشیع خواهد شد که عملاً می تواند به تفکر شیعی و بسط و گسترش آن ضربه بزند. بنابراین فرصت را برای ضربه زدن به اسلام بخصوص مکتب تشیع مغتنم شمرده تا اسلام را از رسمیت بیندازند. آن گونه که در دوران حکومت رضا شاه سعی کردند اسلام را با زور سرنیزه از میان بردارند و از آنجا که الگویی که در ترکیه پیاده کرده بودند در ایران ناکارآمد بود و مردم با مقاومت و شهادت همچنان بر اصول دینی خود ثابت قدم بودند بنابراین محمدرضا شاه را برسر کار آوردند تا با گسترش فرهنگ غرب و اندیشه های لیبرالیستی مردم را از اسلام دور کند. مهرماه ۱۳۴۱ حذف سوگند به قرآن مجید و تعهد به موازین اسلامی در حالی تصویب شد که نشان می داد رژیم پهلوی شمشیر خود را علیه دین اسلام از رو بسته است. در این زمان است که آیت الله خمینی احساس می کند هدف رژیم پهلوی نابودی اسلام ناب محمدی است و به صحنه می آید. ۱۶ مهر ۱۳۴۱ بیت آیت الله عظمی حائری بنیانگذارحوزه علمیه قم میزبان علمای اسلامی و بخشی از روحانیون مبارز شد. در آن روز جمله تاریخی امام خمینی(ره) جرقه مبارزه با رژیم پهلوی را در رسیدن به پیروزی انقلاب اسلامی در ذهن همه علمای انقلابی روشن کرد که «اگر ما می خواهیم اسلام و ایران از اضمحلال نجات پیدا کنند باید این خاندان پهلوی را از قدرت به زیر کشید، چرا که استعمار انگلیس خاندان پهلوی را در ایران به قدرت رساند تا به دست آنها اسلام را از بین ببرد و هم ایران را به روز سیاه می کشاند». بدین ترتیب حضرت امام آغازگر نهضتی شد که منجر به سقوط رژیم ستم شاهی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد. آیت الله شریعتمداری که آن روز در آن جلسه حضور داشتند در برابر خواست امام متحیر شده و از ایشان می پرسند ما که در جیبمان بمب نداریم که با آن در برابر خاندان پهلوی بایستیم. امام خمینی(ره) در پاسخ ایشان می فرمایند: ما قدرتی به مراتب قوی تر از بمب داریم و آن بصیرت مردمی است که با اتکا به خواست اسلامی خود در برابر رژیم ضداسلامی و طاغوتی شاه ایستادگی خواهند کرد. لذا امام خمینی(ره) همان جا برنامه جامع همراهی امت را با حرکت انقلابی به سایر علما ارایه می کنند. امام(ره) برای آگاهی و افزایش بینش مردم سه برنامه اساسی را به جامعه روحانیت ارایه می دهد مبنی بر اینکه تلگراف های علما، دربار و دولت چاپ شود تا در اختیار مردم قرار بگیرد، دوم اینکه مراجع با مردم بصورت مستقیم دست به روشنگری بزنند تا مردم متوجه خطراتی که اسلام را تهدید می کند، بشوند. سومین پیشنهاد اینکه علما برای آگاهی دهی به مردم در سنگر مسجد بسیج شوند. امام(ره) از هر فرصتی برای بودن با مردم استفاده می کردند تا با روشنگری ها و افشاگری های خود مردم را نسبت به وضعیت موجود آگاه کنند. رژیم شاه که از حرکت های اعتراضی امام(ره) به وحشت افتاده بود با چند شیوه سعی کرد تا موجب توقف حرکت های اعترضی امام خمینی(ره) شود؛ اولین راه تطمیع امام(ره) بود که اگر شما در برابر تصویب طرح ولایتی و ایالتی سکوت کنید در پیشبرد برنامه های حوزه علمیه از هیچ کمک مالی دریغ نخواهیم کرد. اما امام اعتنایی به این موضوع نکرد. رژیم در برنامه دوم خود شایعه ای منتشر کرد مبنی براینکه امام(ره) را احضار نموده اند و در سومین حرکت به تحقیر و اهانت به امام(ره) متوسل شدند. امام(ره) در حالی که می دانست رژیم در پی خشم و اعتراضش به تحقیر وی دست زده است در یک سخنرانی فرمودند ما که بالاتر از مقام شاخص امیرالمؤمنین نیستیم که خاندان اموی در منابرشان سال ها این بزرگوار را سب می کردند، بنابراین ما در راه احیای اسلام ناب محمدی باید خود را برای هرگونه سختی و تحقیر و تهدیدی آماده کنیم. رژیم در نهایت چاره ای جز سرکوب امام ندید. دوم فروردین۱۳۴۲ با حمله به مدرسه فیضیه قم درصدد ایجاد وحشت برآمد تا ازاین طریق زمینه های عقب نشینی امام(ره) و سایر علما را فراهم کند. اما امام(ره) نه تنها عقب نشینی نکرد بلکه با هوشیاری و روشن بینی لبه تیز حمله را متوجه شاه نموده و در اعلامیه تاریخی خود، شاه دوستی را به معنای غارتگری و آدم کشی عنوان کرده، و شاه را رسوا کردند. رژیم شاه که قادر به تطمیع حضرت امام و کنترل حرکت های اعتراضی ایشان نبود، از ساواک خواست تا خط موازی را در پیش بگیرد. خط موازی در سیاست سعی دارد تا حرکت مردمی و الهی را منحرف کند. از این رو برای منحرف کردن نهضت حضرت امام(ره) از مسیر متعالی تعریف شده از وعاظ و خطبا خواستند که در سخنرانی های خود از سه موضوع حرف نزنند؛ اول اینکه علیه شاه سخنی گفته نشود، علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود و دائما تکرار نکنند که اسلام در خطر است. مسلماً اگر این توطئه افشا نمی شد مسیر نهضت منحرف می شد. شاید در ظاهر تظاهرات و انتقاداتی به رژیم پهلوی صورت می گرفت، اما هدف اصلی امام(ره) که سرنگونی شاه بود در لابه لای موضوعات درخواستی ساواک از علما از بین می رفت و اسرائیل براحتی می توانست بیش از پیش در ایران نفوذ کند. از این رو امام(ره) با افشاگری در روز 13 خرداد سال 1342 در یک سخنرانی با حمله بسیار شدیدی به شاه گفتند که «ای شاه! که چهل و پنج سال از عمرت گذشته هرچه به تو دیکته می کنند به زبان نیار». رژیم شاه که در متوقف کردن حضرت امام(ره) ناکام مانده بود در شب ۱۵خرداد ۴۲ با حمله به بیت امام ایشان را دستگیر کردند، ملت وفادار ایران که در مکتب امام(ره) درس حسینی و عاشورایی آموخته بودند با آگاهی واعتقاد به راهی که در آن قدم گذاشته بودند برای شهادت و فداکاری آماده بودند، بنابراین در روز ۱۵خرداد ۴۲ به صحنه آمدند و حماسه ای را آفریدند که در تاریخ ثبت شده است. کسانی که در ۱۵خرداد به صحنه آمدند از چند ویژگی برخوردار بودند؛ پیروی از ولی فقیه و ولایت، دفاع از اسلام و حمایت از حسین زمان، شناخت اسلام راستین و سازش ناپذیری که منجر به افشای حرکت های ضددینی و انسانی رژیم شاه شد تا زمینه را برای انقلاب اسلامی فراهم کند. امروز کسانی که در صحنه هستند پیروان قیام ۱۵خرداد هستند. بنابراین آنچه که موجب تداوم انقلاب می شود تکرار ویژگی هایی است که امام و ملت انقلابی بدان پایبند بودند. بی تردید بی توجهی به این ویژگی ها دشمن را به طمع انداخته و زمینه های نفوذ دشمن را فراهم می کند.
پنجشنبه ، ۱۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]