واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: به این آمار و ارقام یک بار دیگر دقت کنید: ـ ایرانیان ۳۰ درصد مواد غذایی مصرفی خود را دور می ریزند. ـ با این مقدار دورریز غذایی می توان ۱۵ میلیون نفر را سیر کرد. ـ هزینه ی این غذای دور ریخته شده سالانه بین ۵ تا ۸ میلیارد دلار است.۱ اسراف و تبذیر دو واژه ای هستند که در قرآن با نکوهش جدی از آن یاد شده است. تفاوتی ظریف میان معنی این دو واژه است: اسراف به معنی مصرف بیش از حدّ و شأن و زیاده روی است و تبذیر به معنی مصرف در غیر شأن و دورریخت است. کسی که روی سیری می خورد و یا ملزومات زندگی فراتر از شأن و یا توان مالی خود برخود فرا می آورد مُسرف است و امّا آن کس که نخورده دور می ریزد و یا مصرف نکرده انبار می کند، به صرف آن که داشته باشد و نه برداشته، مبذّر است. درقرآن مبذّرین برادران شیطان لقب گرفته اند و مسرفان و زیاده روان به انواع عذاب و مجازات وعید شده. اکنون نگاهی به زندگی روزمرّه ی خود بیفکنیم: برخی مان با شیطان هم برادر شده ایم و هم خواهر! تبذیر و اسراف، هر دو را جابه جا در زندگی حاکم کرده ایم؛ این را می گویند یک خانواده ی سالم شیطانی ! در مسالمت، شیطانی می کنیم و در عمل به کسانی که رحمانی می زیند پوزخند تمسخر و یا تبختر می زنیم. ملال انگیز است و خسته کننده اگر دوباره آمار و ارقام را به میان آوریم که مثلاً در مصرف انرژی های طبیعی و یا فرآوری شده ۳ برابر و گاه تا ۵ برابر متوسطّ مصرف جهانی رتبه داریم وقس علیهذا، که از بس شنیده ایم و نُچ نچ کرده ایم. به این قلم آمار و این قسم ارقام خو کرده ایم و در عمل همان کار دیگر می کنیم. اصلاً ما در شنیدن و سپس اعجاب کردن و نهایتاً کار خود نمودن تک ایم، شهره ایم، یک ایم؛ جالب تر آن که به یمن حیات دوزیستی که اخیراً بدان متحوّل و متکامل شده ایم، یعنی فضای مجازی علاوه بر اندک فضای حقیقی، در باز نشر بسیار مجدّانه ی این آمار و ارقام هم کم نمی گذاریم! همه می خواهیم دیگران را هم آگاه کنیم، هم ارشاد و هم وادار! چه شود! شده است دیگر؛ دیگر می خواستیم چه بشود؟ و امّا مشکل کجاست؟ مگر می توان بر مقوله ای این چنینی سراغ یک مشکل رفت؟ و البته سراغ همه ی ریشه های مشکل رفتن نیز کار حقیر نیست. در عین حال می توان در این آسیب شناسی همان کلمه ی کلّی همیشگی را که در عین وزانت دیگر خسته کننده شده است بر زبان آورد: فرهنگ! و چه واژه ی خوبی! یک کلمه می گوییم و همه ی دیگر مشکلات را در چاه ویل آن می فکنیم و البته پس از آن می رویم سراغ ادامه ی کارمان، استمرار رویّه مان، تثبیت خصلت هامان و… حال بیاییم اندکی عمل گرایانه سخن بگوییم. فرهنگ در این مقوله ی اسراف و تبذیر، یعنی چه؟ نیاز به مباحث فلسفی نیست، فعلاً هم میزگرد نمی خواهد، روی زمین هم می توان آن را دید و باور کرد: فرهنگ سازی در مقابله با اسراف و تبذیر یعنی: ـ شروع از سوی واعظان، مدّعیان، مرادان و اقطاب دینی و اجتماعی مردم،که النّاس علی دین ملوکهم. خوی شاهان در رعیّت جا کند چرخ اخضرخاک را مینا کند ـ فرهنگ یعنی عمل و اقدام مناسب بعد از حرف و سخن مناسب. تناسب میان حرف و عمل، یکی از بزرگ ترین فرهنگ سازی هاست. اگر همسایه در رعایت نظافت جلوی خانه اش منتظر همسایه بماند، مصداق دور و تسلسل است که فلاسفه کشف کرده اند (!) که باطل است. ـ فرهنگ یعنی عمل خانگی والدین در انضباط درآمد و هزینه. ـ فرهنگ یعنی جایگزینی ادبیّات رضایت به جای آه و واویلای شکایت. باز هم خسته کننده شد و تکراری، بگذارید به مهمانی برویم، شاید تنوعی در کارآید: ـ فرهنگ یعنی در مهمانی ها چند برابر آنچه را می خوریم و دیگر جا نداریم، برسر سفره، باقی نبینیم. سعدی علیه الرحمه گوید: …. پیران، تا عرق کنند و جوانان، تا طبق برگیرند! این تازه می شود اسراف. تبذیرش همان دورریزش است. ـ فرهنگ یعنی آنچه نباید می شد و شد و آنچه باید می ماند و نپایید: همان بحث شیرین ازدواج و پیامد تلخ طلاق که یوم الخمیس ماضیه ذکر جمیلش رفت. چه تداعی خوبی شد. مراسم جشن ها در ازدواج ها چه بست خانه های از پای بست ویران، که بر نقاشی سر ایوان دل مشغول داشته اند. مهارت آموزی و تربیت سازی برای زندگی مشترک، همه را وابنه، بچسب به منوی شام و کلاس تالار تا مبادا زبانم لال از همسایه عقب مانی! ـ و فرهنگ یعنی، وانهادن سلسله ی نزاعات و مشاجرات از سوی سررشته داران و سلسه جنبانان در امور سیاسی و قدرتی و نظر لطف و عنایتی افکندن به شاهدان و ناظران فرهنگ پذیر. ۱ ـ سازمان خواربار جهانی، نقل: اخبار ۲۰:۳۰ سیما، شنبه ۹ر۳ر۹۵
پنجشنبه ، ۱۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]