واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مرد مرموز به دومين قتل هم اقرار كرد
مرد جنايتكار كه اسفندماه سال گذشته زن مورد علاقهاش را به قتل رسانده بود، به قتل پسر وي هم اقرار كرد. متهم 37 ساله كه بهروز نام دارد، بعد از وقوع حادثه به شهرستان بوكان گريخت، اما 28 ارديبهشتماه در حالي كه براي ادامه كار راهي تهران شده بود، بازداشت شد. اولين گزارش حادثه روز پنجشنبه 30 ارديبهشت ماه در اين صفحه چاپ شد.
به گزارش خبرنگار ما، بامداد 27 اسفندماه سال گذشته بود كه خبر كشف جسد مدير يك شركت خدماتي كه زني 49ساله بود، به قاضي سعيد احمدبيگي بازپرس ويژه قتل به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي گزارش شد. با حضور تيم جنايي در محل كه طبقه سوم ساختماني در خيابان انقلاب بود، مشخص شد كه مريم با دو ضربه چاقو هدف قرار گرفته و دستمالي هم به دور گردنش پيچيده شده است. گزارش پزشكي قانوني بعد از معاينه جسد هم نشان داد كه دو روز از مرگ اين زن گذشته است. دختر مريم در اولين تحقيقات گفت مادرم همراه برادرم اين شركت را اداره ميكرد. البته برادرم ميلاد كه 20 ساله بود، يك سال قبل به صورت قاچاق از كشور خارج شد و ديگر از او خبري ندارم.
تيم جنايي در بررسيهاي تخصصي اطمينان پيدا كرد كه قتل از طرف فردي آشنا صورت گرفته است.
در شاخه دیگری از بررسیها شوهر سابق مریم به تیم جنایی گفت: مدتی قبل پسرم میلاد درحالی که 350 میلیون تومان پول همراه داشت، همراه مردی به نام بهروز راهی شهرستان بوکان شد و دیگر به خانه بازنگشت ما هم برای یافتن او از پلیس درخواست کمک کرده بودیم تا اینکه متوجه شدم مریم هم کشته شده است.
کارآگاهان در تحقيقات بيشتر به مرد 37 سالهای به نام بهروز كه كارهاي مريم را انجام ميداد، مظنون شدند. در بررسيهاي بعد مشخص شد كه او بعد از حادثه خوابگاهش را ترك كرده است. اين مرد 28 ارديبهشتماه در حالي كه براي كار خدماتي وارد خانهاي در شمال تهران شده بود، بازداشت شد و خيلي زود به قتل مريم اقرار كرد. بهروز گفت: من هفت سال قبل در اين شركت مشغول كار شدم. از آنجا كه پسر مريم به مصرف مواد اعتياد پيدا كرده بود، خودم را به مريم نزديك كردم و اطمينان او را جلب كردم. سال قبل ميلاد، پسر مريم به صورت غيرقانوني از كشور خارج شد و رابطه من با مريم نزديكتر شد. بهروز در توضيح شب حادثه هم گفت:آن شب به دعوت مريم به شركت رفتم. وقتي از او درخواست رابطه كردم، عصباني شد و درخواستم را رد كرد. همين موضوع سبب مشاجره شد. با چاقو دو ضربه به او زدم و بعد دستمالي به دور گردنش پيچيدم كه فوت شد. بعد از قتل مقداري پول از شركت سرقت كردم و به بوكان گريختم.
با اقرار متهم، كارآگاهان احتمال دادند كه بهروز در ماجراي ناپديد شدن پسر مريم و سرقت پولهای او هم دخالت داشته باشد، به خاطر همين اين مرد تحت بازجويي فني قرار گرفت تا اينكه دو روز قبل به قتل ميلاد هم اقرار كرد.
او در شرح ماجرا گفت: سال 87 وقتي به عنوان كارگر به استخدام شركت خدماتي درآمدم، مريم و پسرش ميلاد آنجا را اداره ميكردند. در طول اين سالها توانستم رضايت مريم و ميلاد را جلب كنم. اوايل سال گذشته بود كه ميلاد به مصرف شيشه اعتياد زيادي پيدا كرد. او آن زمان عاشق زن بيوهاي شده بود و ميخواست با او ازدواج كند، اما مادر ميلاد مخالف اين وصلت بود. اعتياد شديد ميلاد سبب شد تا او را در كمپ بستري كنيم. دو هفته بعد در حالي كه وضعيت بهتري داشت به شركت برگشت و دوباره مشغول كار شد. مدتي كه گذشت ميلاد يك خودروي وانت خريد و آن را به من داد تا با آن كار كنم. بعد به پيشنهاد ميلاد براي قاچاق كالا به بوكان ميرفتم. اجناس را به تهران ميآوردم و بعد از فروش سود آن را بين خودمان تقسيم ميكرديم. يك بار مأموران بار قاچاق را توقيف كردند. آن روز ميلاد به خاطر وضعيتي كه داشت در كمپ بستري بود. با مريم تماس گرفتم و ماجرا را شرح دادم. او قبول كرد كه خسارت من را پرداخت كند به شرط اينكه سود فروش كالاهاي قاچاق را با او تقسيم كنم كه قبول كردم.
بهروز ادامه داد: بهمن ماه سال قبل بود كه ميلاد با چند نفر از كارگران خدماتي داخل شركت درگير شد. بين آنها دعواي سختي اتفاق افتاد به طوري كه ميلاد يكي از آنها را به شدت زخمي كرد. آن كارگر عليه ميلاد شكايت كرد و حكم جلب گرفت. ميلاد هم از ترس فرار كرد. به پيشنهاد من راهي بوكان شد. او گفت ميخواهد به صورت غيرقانوني از كشور خارج شود و من داشتم شرايط آن را بررسي ميكردم.
متهم در شرح حادثه مدعی شد: 16 بهمن ماه سال قبل، يك شب قبل از حادثه ميلاد داشت داخل حياط سيگار ميكشيد. من هم روي راه پله با تلفن همراهم حرف ميزدم. البته ميلاد متوجه حضور من نبود. همان لحظه دختر 15 سالهام داشت كيسه زباله را به كوچه ميبرد كه ميلاد به او نظر بدي كرد. رفتار او سبب شد كه تصميم به انتقام بگيرم. آن شب را منتظر ماندم و صبح روز بعد او را به بهانه شكار به دشتهاي حوالي شهرستان سقز بردم. در محل خلوتي ناگهان اسلحه كشيدم و او را با شليك گلوله به سرش به قتل رساندم. بعد از حادثه ترسيدم. جسد را رها كردم و از محل دور شدم. اسلحه را داخل رودخانه انداختم و راهي خانه شدم. چند روز بعد هم به تهران آمدم و به مادر ميلاد گفتم كه پسرش را به صورت قاچاق راهي عراق كردم. متهم گفت: من از 350 میلیون تومان پول خبر ندارم.
بعد از اقرار بهروز به دومين قتل بود كه هماهنگيهاي لازم با كارآگاهان پليس آگاهي شهرستان سقز انجام شد. تحقيقات نشان داد كه مأموران پليس آن شهر جسد پسر ناشناسي را با شلوار شش جيب، لباس ورزشي و كفش كتاني سفيد در آن محل كشف كردهاند. علت فوت وي هم اصابت گلوله به سر اعلام شده بود.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: با توجه به اعتراف صريح بهروز به ارتكاب دومين جنايت، تحقيقات بيشتر در اين باره در جريان است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]