واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آخرين جزئيات قتل مرد ميانسال در برج مسكوني
تحقيقات درباره قتل مردي ميانسال در يكي از برجهاي مسكوني سعادتآباد با حرفهاي همسر مقتول وارد مرحله تازهاي شد.
تحقيقات درباره قتل مردي ميانسال در يكي از برجهاي مسكوني سعادتآباد با حرفهاي همسر مقتول وارد مرحله تازهاي شد. وي مدعي شد پسر دايي شوهرش كه معتاد به مواد مخدر است، دست به قتل زده است.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 6 صبح روز شنبه 25 ارديبهشت ماه بود كه مأموران پليس از قتل مرد 54 سالهاي در خانهاش در برج مسكوني در حوالي سعادتآباد با خبر و راهي محل شدند. مأموران وقتي در محل حادثه در طبقه 13 واحد 131 اين برج مسكوني حاضر شدند، با جسد مردي به نام فرزاد روي تختخواب اتاقش روبهرو شدند كه با اصابت چاقويي به قلبش به قتل رسيده بود. پس از اعلام اين خبر بود كه قاضي حسين پور، بازپرس ويژه قتل دادسراي جنايي تهران همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل به تحقيق پرداختند. نخستين بررسيها نشان داد مقتول مدتي قبل از همسرش جدا شده و همراه همسر دوم و مادر زنش در اين خانه زندگي ميكرده است. همچنين مشخص شد شب حادثه پسر دايي مقتول مهمان آنها بوده و شب را همانجا خوابيده و صبح روز حادثه پس از قتل از محل گريخته است. همسر مقتول در نخستين بازجوييها مدعي شد پسر دايي مقتول همسرش را به قتل رسانده است. مأموران در گام بعدي به حرفهاي همسر مقتول مشكوك شدند و وي را براي بازجويي فني بازداشت كردند.
صبح ديروز همسر مقتول براي بازجويي به دادسراي جنايي منتقل شد. وي به قاضي پرونده گفت: چند سال قبل فرزاد از همسرش جدا شد. وقتي با او آشنا شدم به من پيشنهاد ازدواج داد و من هم قبول كردم. از آنجايي كه مادرم بيمار بود، او را براي زندگي پيش خودمان آورديم. وي ادامه داد: 10 روزي بود پسر دايي شوهرم به نام سيروس مهمان ما بود. او معتاد بود و كاري نداشت به همين دليل شوهرم براي او دنبال كار بود. شب حادثه او و شوهرم در اتاق خواب بودند و من و مادرم در پذيرايي خواب بوديم. ساعت 5 و 15 دقيقه صبح بود كه صدايي به گوشم رسيد. كنجكاو شدم و به اتاق شوهرم رفتم كه ديدم سيروس روي فرزاد نشسته است. شوكه شدم و به طرفش رفتم كه سيروس گفت حال شوهرم خراب شده است و از من خواست براي او آب قند ببرم. من بلافاصله به آشپزخانه رفتم و ليوان آب قندي درست كردم و دوباره به اتاق خواب آمدم. وقتي نزديك شدم اين بار ديدم كه شوهرم خوني و لباسهاي سيروس هم خوني شده است.
وحشت كردم خواستم فرياد بكشم كه ناگهان گلويم را با دستانش گرفت و فشار داد. در حالي كه نفسم بند آمده بود، انگشتش را گاز گرفتم و دستانش از گلويم رها شد. پس از اين اسلحهاي از جيبش بيرون آورد و تهديد كرد هيچ حركتي نكنم. هنوز همسرم زنده بود و فقط از او خواستم اجاره بدهد با اورژانس تماس بگيرم تا جان همسرم را نجات دهم، اما او گفت پس از اينكه از خانه خارج شد به اورژانس زنگ بزنم. سيروس مرا تهديد كرد تا جاي پولها و جواهرات را به او نشان دهم به او گفتم نميدانم كه پس از اين انگشتر و النگوي مرا گرفت و از خانه خارج شد. در همين لحظه با داد و فرياد از همسايهها كمك خواستم و بلافاصله موضوع را به اداره پليس و اورژانس خبر دادم، اما وقتي تيم پزشكي رسيد، شوهرم فوت كرده بود. در پايان همسر مقتول با دستور قاضي حسين پور آزاد شد. كارآگاهان در تلاشند تا هرچه زودتر سيروس را شناسايي و بازداشت كنند تا زواياي پنهان اين حادثه برملا شود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]