تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تی‌وی وال: ایده‌ای نوین برای دکوراسیون داخلی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1812817301
اقرار به قتل در لانه فساد
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اقرار به قتل در لانه فساد
مرد افغان پس از قتل در پاتوق خلافكاران به كشورش گريخت و در حالي كه فكر مي‌كرد آب‌ها از آسياب افتاده با هويتي تازه به تهران بازگشت، اما مأموران موفق شدند او را بازداشت كنند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 18 پنجم مهرماه سال گذشته بود كه قاضی مدیرروستا بازپرس ويژ قتل تهران از حادثه خونين در يكي از ساختمان‌هاي خيابان كارون با خبر و همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حاضر شد.
محل حادثه ساختماني سه طبقه بود و در راه پله طبقه اول جسد مردي 45 ساله به نام كمال با اصابت جسم سخت به سرش كشته و رها شده بود. تيم جنايي در طبقه اول ساختمان هم پيكر نيمه جان زني 42 ساله به نام مريم را كشف و به بيمارستان منتقل كردند.
تلاش پزشكان براي نجات مريم به كار گرفته شد و او از مرگ حتمي فاصله گرفت. او وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، مدعي شد حافظه‌اش را از دست داده و چيزي از ماجرا را به ياد ندارد.
وقتي كارآگاهان براي تحقيق قدم به داخل ساختمان گذاشتند، ساكنان گفتند كه كمال و مريم خود را زن و شوهر معرفي كرده بودند. آنها طبقه اول ساختمان را به عنوان دفتر كاريابي احداث كردند و افراد زيادي هم به ساختمان رفت و آمد داشتند.
در حالي كه بررسي‌ها در جريان بود، مردي به اداره پليس مراجعه كرد و گفت: چند روزي است كه همسرش مريم به طور مرموزي ناپديد شده است. مشخصاتي كه اين مرد در اختيار پليس گذاشت با نشاني‌هاي مريم مطابقت داشت. او با حضور در بيمارستان همسرش را شناسايي كرد. بنابراين مشخص شد كه مريم و كمال به دروغ خود را زن و شوهر معرفي كرده بودند. با بر ملا شدن اين ماجرا، مريم دوباره بازجويي شد، اما همچنان قفل سكوت به دهان زد و مدعي شد كه در جريان حادثه حافظه‌اش را از دست داده است.
در شاخه ديگري از بررسي‌ها، كارآگاهان با بررسي دوباره محل حادثه، دفترچه‌اي پيدا كردند كه نام افراد بسياري در آن ثبت شده بود و هر كدام از اين افراد مبالغي را به كمال و مريم پرداخت مي‌كردند. با مشخص شدن اين بخش از ماجرا بود كه مريم سرانجام قفل سكوت را شكست و ماجراي قتل را شرح داد. او گفت مدتي قبل بود كه با همدستي كمال خانه‌اي را اجاره كرديم. البته مدعي شده بوديم كه بنگاه كاريابي است، اما در آنجا خريد و فروش مواد و روابط نامشروع را انجام مي‌داديم. وقتي مشتريان وارد مي‌شدند، نامشان را ثبت مي‌كرديم و در قبال خدماتي كه دريافت مي‌كردند از آنها پول مي‌گرفتيم و بين خودمان تقسيم مي‌كرديم. به شوهرم هم گفته بودم كه براي پرستاري از يك زن سالمند استخدام شده‌ام.
كارآگاهان در بررسي‌هاي بيشتر متوجه شدند كه عامل حادثه مردي افغان به نام وكيل22 ساله است كه بعد از حادثه از محل زندگي‌اش در كرج به صورت غيرقانوني به افغانستان گريخته است. مأموران پليس در بازرسي از خانه وكيل، گوشي تلفن همراه مريم را كشف كردند.
در حالي كه هشت ماه از وقوع حادثه گذشته بود، كارآگاهان متوجه شدند وكيل به صورت غيرقانوني و با هويتي تازه وارد كشور و در ساختماني در حال ساخت در سعادت آباد مشغول كار شده است. بعد از انجام بررسي‌ها كارآگاهان صبح روز جمعه 24 ارديبهشت ماه متهم را بازداشت كردند.
او در اولين بازجويي‌ها به جرمش اقرار كرد و در شرح ماجرا گفت: مدتي قبل از حادثه متوجه شده بودم كه مريم و كمال خانه فساد راه انداخته‌اند. يك بار براي تحقيق به آنجا رفتم و از فعاليت آنها اطمينان پيدا كردم. روز حادثه همراه یکی از دوستانم بابت طلبي كه داشتم به آنجا رفته بودم. دوستم بیرون ساختمان منتظر ماند و من وارد شدم، مريم گفت كه فعلاً پولي براي پرداخت ندارد و خواست آنجا را ترك كنم. سر اين موضوع مشاجره كرديم. عصباني شدم و با چكشي كه همراهم بود، ضربه‌اي به او زدم كه روي زمين افتاد. در راه پله بودم، كمال را ديدم كه از در وارد شد. وقتي به پاگرد طبقه اول رسيد با چكش چند ضربه هم به او زدم و همراه دوستم از آنجا فرار كردم.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: كمال براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]
-
حوادث
پربازدیدترینها