تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 4 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزار داده و هر که او را خوشحا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

وکیل تبریز

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1801934405




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شکار دختران دانشجو در تلگـرام


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: وقتی با خوشحالی گوشی تلفن هوشمند خرید و تلگرام را روی آن نصب کرد، نمی‌دانست چه سرنوشت شومی برای خود رقم زده است؛ سرنوشتی تلخ که جبرانش خیلی سخت است. ناخواسته و عاشقانه وارد بازی‌ای شد که در آن آبرو و پس‌اندازش را باخت. هنوز باورش نمی‌شود حرف‌های پارسا دروغ بوده و فقط به دنبال فریبش بوده است. چند بار تصمیم گرفت برای رهایی از تهدیدهای پسر شیطان صفت خودکشی کند، اما دوستانش فهمیدند و مانع او شدند.



سرانجام تصمیم خود را گرفت و برای شکایت به پلیس مراجعه کرد. لیلا وقتی مقابل افسر تحقیق نشست در شکایتش گفت: دانشجو هستم و از یکی از شهرستان‌های اطراف به اینجا آمده‌ام. در خوابگاه زندگی می‌کنم و پدرو مادر بیچاره و ساده‌دل من فکر می‌کنند دخترشان را برای تحصیل فرستادند، ولی خبر ندارند چه گندی زده‌ام و مطمئنم اگر بفهمند سکته خواهند کرد. دختر سر به راهی بودم و کاری به کسی نداشتم و سرم توی درس و کتاب بود. چند هم اتاقی هم داشتم که سر و گوششان می‌جنبید. خیلی در گوشم خواندند که چرا تو اینقدر پاستوریزه‌ بوده و عضو هیچ شبکه‌ای نیستی! اوایل زیر بار نرفتم. حتی خواستم اتاقم را عوض کنم ولی چون وسط سال بود هیچ کس حاضر نشد جایش را با من عوض کند. بالاخره این دوستان نااهل پیروز شدند و مرا تسلیم کردند. شاید یکی از دلایلی که زیر بار حرفشان رفتم این بود که دیگر از متلک‌های آنها خسته شده بودم. این بود که یک گوشی هوشمند خریدم. خرید گوشی همانا و شروع بدبختی‌ام همان. کارم صبح تاشب شده بود وبگردی در سایت‌های مختلف تا این که در یکی از شبکه‌های اجتماعی با پارسا آشنا شدم. او خودش را اهل یکی از استان‌های غربی کشور معرفی کرد. لیلا به اینجای داستان زندگی‌اش که رسید، مکث کوتاهی کرد و ادامه داد: بعد از آشنایی کم‌کم صحبت‌هایش رنگ احساسی و عاشقانه به خود گرفت. او ادعا می‌کرد که نه یک دل، بلکه صد دل عاشقم شده و این احساس دوطرفه بود. تحمل این که روزی او را از دست بدهم نداشتم. یک روز پارسا ازمن خواست بهانه‌ای جور کنم و به دیدنش بروم، من هم بدون اطلاع والدینم به سمت شهر او راه افتادم فقط یکی از دوستانم را در جریان گذاشتم. پارسا در ترمینال منتظرم بود. از دیدنش احساس خوبی داشتم. او از من خواست همراهش به جشن تولد یکی از دوستانش بروم و قول داد که اتفاقی نمی‌افتد. وقتی به آنجا رسیدیم. آن طور که فکر می‌کردم نبود. عده‌ای دختر و پسر با سرو وضع نامناسب در حال رقص و پایکوبی بودند. پارسا مرا به آنها معرفی کرد و گفت برای استراحت به اتاق بروم. او با رویی باز خیلی تحویلم گرفت و شربتی برایم آورد. خوردن شربت همانا و... وقتی به خودم آمدم فهمیدم ساعت‌ها خواب بودم. فکر می‌کردم ماجرای شربت و بیهوشی فقط برای داستان‌هاست. از پارسا خبری نبود. احساس بدی به من دست داد. هر چه تماس می‌گرفتم جواب نمی‌داد تا این که برایم یک فیلم ارسال کرد و سپس جمله‌ای که وقتی شنیدم دنیا روی سرم خراب شد. آن فرد شیاد و کلاهبردار که خود را عاشق دلباخته‌ام معرفی کرده بود فقط کلاهبرداری هزار چهره بود. او از صحنه آزار و اذیتم فیلم گرفته بود. در پیامی که برایم فرستاده بود تأکید کرده بود اگر مبلغ پنج میلیون تومان برایش واریز نکنم آن فیلم را در شبکه‌های اجتماعی مختلف منتشر می‌کند. مثل دیوانه‌ها شده بودم. خودم را به درو دیوار می‌زدم. نمی‌دانستم باید چه کنم و چه خاکی بر سرم بریزم. اگر پدر و مادرم موضوع را می‌فهمیدند باید چه می‌کردم و برای آبروی بر باد رفته چه توجیهی داشتم. هر طور بود مبلغ درخواستی را تهیه کردم ولی کاش به همان یکبار ختم می‌شد. این شیطان دوباره از من اخاذی می‌کرد و به خرجش هم نمی‌رفت که هیچ پولی در بساط ندارم. چند بار تصمیم گرفتم خودکشی کنم که دوستانم مانعم شدند. پس از شکایت دختر جوان ماموران پلیس وارد عمل شده و رسیدگی به آن را در دستور کار قرار دادند. بررسی‌های پلیسی نشان داد حرف‌های لیلا صحت دارد و او ناخواسته در دام یک باند حرفه‌ای اخاذی گرفتار شده است. سرانجام اعضای این باند شناسایی و دستگیر شدند. تحقیقات از اعضای این باند نشان داد لیلا تنها قربانی آنها نبوده است. متهمان با پرسه‌زنی در شبکه‌های اجتماعی دختران جوان را شناسایی کرده و به بهانه دوستی یا ازدواج آنها را فریب می‌دادند. متهمان بیشتر طعمه‌های خود را از میان دختران دانشجویی که در خوابگاه زندگی می‌کردند شناسایی می‌کردند و با چربزبانی آنها را خام خود می‌کردند. ستوان‌یکم تاج نساء ایزانلو / ضمیمه تپش



چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 14:46





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن