محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831035112
با گریه و التماس به سوریه رفت
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
در گفتگوی تفصیلی با صفوره ستاری مطرح شد؛
با گریه و التماس به سوریه رفت مادر شهید احمد اعطایی میگوید: با سختی و تلاش زیاد توانست به سوریه برود. بعد از شهادت، فرماندهاش برای ما تعریف کرد که احمد با گریه و التماس، اجازه رفتن گرفته بود. در جریان یک عملیات در سوریه ۴ کیلومتر را با پای شکسته بازگشت.
به گزارش فرهنگ نیوز، خیلی از بچه مسلمانها میدانند در بوسیدن دست و پای پدر و مادر رازهای فراوانی وجود دارد. اما شکستن غرور جوانی و مبارزه با تکبری که اسم آن را عزت نفس میگذارند، مانع میشود که بتوانند از امتیازات این کار شایسته استفاده ببرند. این که خود را مقابل قامت خمیده پدر و مادر بشکنی و بر روی دست و پایشان خم بشوی، روح بزرگی میخواهد. روح بزرگی که شهید احمد اعطایی به خوبی آن را درون خود پرورش داده بود. او اصلا ابایی نداشت که مقابل دیگران در برابر پدر و مادر زانو بزند، روی دست و پایشان بیفتد و پاهای پیر آنها را بوسه باران کند. مادرش میگوید: «معتقد بود دست و پای مادر را باید بوسید، چرا که برکت نازل میشود. شب ازدواجش، جلوی درب منزل، در حالی که همه همسایهها و فامیل ایستاده بودند، احمد روی زمین نشست و دست و پای من و پدرش را بوسید و از این کار اصلا خجالت نکشید.» کسی چه میداند؟ شاید همین رفتارهای به ظاهر کوچک اما پر رمز و راز، او را به قله رستگاری و عاقبت به خیری با شهادت در راه صیانت از حریم اهل بیت(ع) و مزار مطهر عقیله بین هاشم(ع) رساند.
اهل تساهل و تسامح نبود که بگوید به خاطر تفکرات مخالف، سکوت میکنم و از ارزشها نمیگویم. سر هر مسألهای هم که کوتاه میآمد سر موضوع ولایت و رهبری کوتاه نمیآمد. ولایت فقیه را با هیچ مصلحت اندیشی معامله نمیکرد. همسرش میگوید: «به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود که یک تابلو درست کرده و جلوی ورودی منزل نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود:"هر که دارد بر ولایت بدگمان، حق ندارد پا گذارد در این مکان" و میگفت: "کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت(ع) و همه اینها به هم وصل هستند."»
پاسدار بسیجی شهید مدافع حرم«احمد اعطایی» متولد 7 شهریور 1364 و ساکن محله فلاح تهران و دانشجوی مهندسی برق بود. او داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار میشود که در 21 آبان ماه 94 و آخرین روز ماه محرم الحرام، همراه با سه تن دیگر از دوستانش«سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به شهادت میرسد. از این شهید والامقام دو پسر 4 و یک و نیم ساله به یادگار مانده است. گفتگوی تفصیلی صفوره ستاری مادر شهید اعطایی با تسنیم را در ادامه میخوانید:
*چند فرزند دارید؟ آحمد آقا فرزند چندم شما است؟
یک دختر و 3 پسر دارم. احمد فرزند سوم خانواده است که در 7 شهریور سال 64 به دنیا آمد و در 21 آبان ماه مصادف با آخرین روز محرم به همراه سه همرزم دیگرش در سوریه، به شهادت رسید.
از کودکی در مسجد مداحی میکرد
* کودکی احمد آقا چگونه بود؟
بسیاری از خاطرات کودکی احمد را فراموش کرده ام ولی همان قدر بگویم که بازیگوش اما درس خوان بود. از همان بچگی با خواهرش که از او بزرگتر بود به مسجد محل که به نام مسجد امام حسن عسگری(ع) است، میرفتند. عضو بسیج بود و در واقع در مسجد بزرگ شد. قبل از این که به سن تکلیف برسد، نماز خواندن و روزه گرفتن را شروع کرده بود ولی مداومت نداشت. اما بعد از به تکلیف رسیدن، همیشه نمازهایش را میخواند و هیچ وقت، نمازش قضا نشد. همیشه به خواهرش میگفت:«من هر چه دارم از تو دارم». احمد از همان سن کم، در مسجد محلمان مداحی میکرد. اولین مرتبهای هم که مداحی کرد، روزی بود که مداح مسجد نیامده بود و احمد به جای او مداحی کرد. صدای خوبی داشت و عاشقانه هم مداحی میکرد.
میدانم شهید میشوم، عکس من را هم کنار شهیدان بگذارید
* از فعالیتها و کارهایی که انجام میداد، راضی بودید؟
از این که احمد در مسجد و بسیج، فعالیت میکرد خیلی راضی بودم و میدانستم عاقبت به خیرمیشود. پسرم از همین مسجد اعزام شد و پیکرش را هم به این مسجد آوردند و از آنجا تشییع کردند. در مسجد محل خیلی فعالیت داشت، این اواخر برق کاری مسجد محلمان را نوسازی کرد. خادم مسجد برایمان تعریف کرد که قرار بود یک تابلوی بزرگ از عکس شهدای دوران دفاع مقدس محل را در مسجد، نصب و رونمایی کنند. احمد روز آخری که قرار بود به سوریه برود به خادم مسجد، گفته بود: «میدانم شهید میشوم، عکس من را هم کنار این شهیدان بگذارید» که الان، عکس احمد بالای عکس همه این شهیدان، قرار دارد.
*چقدر درس خوانده بود؟
احمد دیپلم برق داشت و دانشجوی مهندسی برق بود. تا اتمام درسش چند ترم بیشتر نمانده بود که شهید شد.
با لباس دامادی روی زمین نشست و دست و پای مادر و پدرش را بوسید
* از خصوصیات اخلاقی شهید بگویید. کدام یک از ویژگیهای رفتاریاش بارز بود؟
احمد، خیلی با محبت بود و همیشه دست و پای من را میبوسید. من سعی میکردم مانع آن شوم، چون دلم نمیآمد این کار را انجام دهد، ولی معتقد بود دست و پای مادر را باید بوسید، چرا که برکت نازل میشود. زمانی که هم به سن ازدواج رسید، یک روز به من گفت: «تا انسان ازدواج نکند، ایمانش کامل نمیشود» و در مورد ازدواج خیلی راحت حرف زد. شب ازدواجش، جلوی درب منزل، در حالی که همه همسایهها و فامیل ایستاده بودند، احمد روی زمین نشست و دست و پای من و پدرش را بوسید و از این کار اصلا خجالت نکشید. روزی چندین مرتبه به دیدن من و پدرش میآمد و این اواخر حتی بیشتر هم میآمد.
با گریه و التماس اجازه رفتن گرفته بود
*در مورد دفاع از حرم اهل بیت(ع) و رفتن به سوریه به شما یا پدرش حرفی زده بود؟
نه؛ چون دوست نداشت ما ناراحت شویم. به ما گفته بود که برای مدت دو ماه، به ماموریت و آموزش میروم تا بعد از این که برگشتم، به نیروها آموزش دهم. احمد میگفت: «این حرفها را فقط به شما میگویم و به هیچ کس حتی خواهرم هم نگویید.» ولی مکانی که قرار بود برود را، مشخص نکرد. بعد از این که سوریه رفته بود، متوجه شدم که با سختی و تلاش زیاد توانسته بود به سوریه برود. بعد از شهادت، فرماندهاش برای ما تعریف کرد که احمد با گریه و التماس، اجازه رفتن گرفته بود.
*از آخرین باری که او را ملاقات کردید، بگویید.
برای خداحافظی پیش ما آمد ولی چند روز بعد از رفتن به علت این که نتوانسته بود راهی شود، برگشت. مرتبه بعدی که قرار شد برود، بار دیگر برای خداحافظی آمد، به من گفت: «مامان همه بچهها را برای شام دعوت کن، چون دو ماه آنها را نمیبینم و میخواهم خداحافظی کنم.» دو روز بعد از این مهمانی بود که به همراه همسر و بچه هایش بار دیگر به منزل ما آمدند. با گوشی همراه خود، عکس خانوادههای شهدا را به من نشان میداد و میگفت:« مامان نگاه کن که این خانوادههای شهدا چقدر صبور هستند!» بعد از آن دوباره آمد و همان فیلمها و عکسهای خانوادههای شهدا را به همه ما نشان داد. بعد از آن حدود ساعت 12 ظهر بود که تماس گرفت و گفت: «امروز میروم، برایم دعا کنید.»
در سوریه با پای شکسته 4 کیلومتر مسیر برگشت را پیاده طی کرده بود
*شما چه زمانی متوجه شدید به سوریه رفته است؟
چند روز بعد از رفتن احمد، بچهها منزل ما آمدند. دامادم برای بقیه تعریف میکرد که احمد خودش را لو داده و ما متوجه شدهایم به سوریه رفته است، چون یکی از دوستانش او را در فرودگاه امام(ره) دیده است. ولی بنده خدا اصلا قصد نداشت که من بفهمم، در حالی که شنیدم. از فردای همان روز، هر وقت احمد تماس میگرفت به این خاطر که ناراحت نشود، نمیگفتم که میدانم سوریه هستی. البته تا یک هفته بعد از رفتنش، با هیچ کس تماس نگرفته بود و بعد از آن هر روز تماس میگرفت و میگفت: «کاری ندارم، پای تلفن نشستهام و حالم خوب است.» بعد از شهادت، یکی از همرزمانش تعریف میکرد که احمد، همان اوایل در جریان یک ماموریت که باید 8 کیلومتر پیاده راه میرفته، پایش پیچ میخورد و با همان پای آسیب دیده، 4 کیلومتر از مسیر برگشت را هم، پیاده طی میکند که بعد از برگشت، پایش را گچ میگیرند و به همین علت، تا عملیات آخر که چند مرحله داشت، نتوانسته بود در عملیاتهای دیگر شرکت کند. ولی اصلا راجع به این موضوع به ما حرفی نزده بود.
حضرت زهرا(س) در خواب شهادتش را به او اطلاع داده بود
* در آخرین گفتگوی تلفنی به شما چه گفت؟
احمد روز پنج شنبه شهید شد و سه شنبه برای آخرین مرتبه با او صحبت و احوالپرسی کردم. چند روز قبل از آن، به احمد گفته بودم: «میدانم سوریه هستی و نائب الزیاره و دعاگوی ما هم باش» که فقط گفت: «ان شاءالله تا 2 هفته دیگر بر میگردم.»
*انتظار شنیدن خبر شهادتش را داشتید؟
هر مادری از شنیدن خبر شهادت فرزند، به شدت ناراحت میشود. روز جمعه از طریق دامادم، متوجه شهادت احمد، شدیم و همگی همان روز به معراج شهدا رفتیم که حدود 2 ساعت با احمد تنها بودیم و زیارت عاشورا خواندیم. بعد از شهادت، یکی از فرماندهانش که به دیدن ما آمده بود، تعریف کرد که احمد شب قبل از عملیات، خواب حضرت زهرا(س) را دیده و صبح به او گفته بود: «من خواب حضرت زهرا(س) را دیدهام که به من گفت: "فردا بعد از نماز مغرب و عشا به شهادت میرسی"، من حتما امشب شهید میشوم» که فرماندهاش خندیده و به او گفته بود: «احمد، امشب شهید میشود» و حدود یک ربع بعد از اذان مغرب شهید شد.
منبع: تسنیم
95/2/19 - 13:42 - 2016-5-8 13:42:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
از التماس جوانان برای دفاع تا تشکیل بسیج جهانی در سوریه
از التماس جوانان برای دفاع تا تشکیل بسیج جهانی در سوریه روزهای پایانی 94 توفیق یاری داد تا چند روزی را به همراه منتظران خورشید به اردوی جهادی در یکی از صعب العبورترین مناطق دور افتاده و محروم کشور بروم و شاهد ایثار و فداکاری متخصصان بسیجی در خدمت به خلق باشم به گزارش جوان آنلايبه مناسبت هفته هنر انقلاب صورت گرفت برپایی نمایشگاه عکس مقاومت در سوریه و عراق/ حضور عکاسان در این نمایشگاه
به مناسبت هفته هنر انقلاب صورت گرفتبرپایی نمایشگاه عکس مقاومت در سوریه و عراق حضور عکاسان خبرگزاری فارس در این نمایشگاه به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی عکسهای برگزیده از نبرد نیروهای مقاومت و مقابله با گروههای تکفیری در عراق و سوریه به نمایش درآمد به گزارش خبرنگار هنرهای تجمستندهایی درباره پهلوی اول و دوم میسازیم/ تولید اثر درباره سوریه
مدیر مرکز فیلم مستند سوره حوزه هنری مستندهایی درباره پهلوی اول و دوم میسازیم تولید اثر درباره سوریه شناسهٔ خبر 3611257 - شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۳ ۴۳ هنر > سینمای ایران به گفته مدیر مرکز فیلم مستند سوره دو مجموعه مستند ۱۳ قسمتی درباره حکومت پهلوی اول و دوم و همچنین یک مسالتماس با ژست غيرت!نتيجه كدخدا انگاري آمريكا
گزارش خبري- تحليلي كيهان التماس با ژست غيرت نتيجه كدخدا انگاري آمريكا تهران - ايرنا- روزنامه كيهان امروز يكشنبه در بيست و يك هزارو سيصدو بيست و ششمين شماره خود با تيتر التماس با ژست غيرت نتيجه كدخدا انگاري آمريكا به اجراي برجام پرداخته است به گزارش ايرنا در بخشي از اين گزجمعه 27 فروردین همایون شجریان «هوای گریه» را در کرمان میخواند
جمعه 27 فروردینهمایون شجریان هوای گریه را در کرمان میخواند همایون شجریان که این روزها مشغول برگزاری تور کنسرتهایش در شهرستانهاست طی ۲ سانس در شهر کرمان روی صحنه میرود به گزارش خبرنگار موسیقی فارس همایون شجریان در این تور که با عنوان هوای گریه نامگذاری شده قطعاتی از ساختهآمریکا: توقف درگیری ها در سوریه به شدت در معرض خطر قرار دارد
به گزارش سرویس بین المللخبرگزاری صدا و سیما به نقل از خبرگزاری رویترز سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد توافق برای توقف درگیری ها در سوریه به شدت در معرض خطر قرار دارد مشاهده متن کامل خبر آمریکا توقف درگیری ها در سوریه به شدت در معرض خطر قرار دارد در واحد مرکزی خبر پمککین: اعزام 250 نیروی بیشتر به سوریه کافی نیست
مککین اعزام 250 نیروی بیشتر به سوریه کافی نیست سناتور جان مک کین در بیانیهای اعلام کرد اعزام 250 نفر نیروی نظامی آمریکایی بیشتر به سوریه یک اتفاق خوشایند است اما اتفاقی است که بسیار با تاخیر اتفاق افتاده ولی با این حال کافی نیست به گزارش نامه نیوز به نقل از سایت کنگره آمریدور سوم مذاکرات صلح سوریه پیشرفت داشت
دور سوم مذاکرات صلح سوریه پیشرفت داشت نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه طی سخنانی اظهار داشت دور سوم مذاکرات در ژنو شاهد پیشرفت هایی بود به گزارش فرهنگ نیوز «استفان دی میستورا» نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در رابطه با گزارشی که به شورای امنیت سازمان ملحملات تروریستی در حلب سوریه
حملات تروریستی در حلب سوریه در حملات تروریستی در حلب سوریه هشت نفر کشته و زخمی شدند به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبر شبکه تلویزیونی الاخباریه سوریه گزارش داد در حملات خمپاره ای گروههای تروریستی به محله های المریدیان و المشارقه در حلب چهار شهروند سوری شهید و چهار تن دیگر زخمی شددور سوم مذاکرات صلح سوریه در ژنو پیشرفت داشت
دی میستورا دور سوم مذاکرات صلح سوریه در ژنو پیشرفت داشت شناسهٔ خبر 3611053 - پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲ ۰۶ بین الملل > خاورمیانه و آفریقای شمالی نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه طی سخنانی اظهار داشت دور سوم مذاکرات در ژنو شاهد پیشرفت هایی بود به گزارش خبرگزاری مهر-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها