تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819284132




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضعف عمده و زیربنایی در داستان‌نویسی


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۵




1439364724394_00.JPG

نویسنده تقدیرشده در جایزه کتاب سال دفاع مقدس گفت: در سنت داستان‌نویسی ضعف عمده و زیربنایی داریم، و اگر نویسنده‌ای ضعیف بخواهد مؤلفه‌های انقلاب را در داستانش پیاده کند دچار ضعف مضاعف خواهیم شد. به گزارش خبرنگار ایسنا - منطقه ایلام، حسین شکربیگی - شاعر و نویسنده - تاکنون چهار مجموعه شعر و یک مجموعه داستان منتشر کرده و جوایزی را به خود اختصاص داده است. سال گذشته شکربیگی در جایزه کتاب سال دفاع مقدس با مجموعه داستان «روایت‌های من» مورد تقدیر قرار گرفت. با او درباره وضعیت داستان انقلاب اسلامی و تعهد در ادبیات بعد از انقلاب به گفت‌وگو نشستیم. -آیا به داستان و رمان بعد از انقلاب می‌توان پسوند متعهد و انقلاب اسلامی اضافه کرد و آیا مشخصاً در ادبیات معاصر ایران جریانی به نام داستان انقلاب اسلامی وجود دارد؟ -در ابتدا باید هنر متعهد و هنر انقلاب اسلامی را تعریف کرد. به این دلیل که این دو مفهوم تفاوت‌های مشخصی دارند. به نظرم هنر متعهد پیش‌تر از این‌ها نیز وجود داشت و شاید جریان‌های ادبی سوسیالیستی آغازگر این تفکر بودند اما هنر انقلاب اسلامی به صورت رسمی و فراگیر از انقلاب اسلامی شروع می‌شود، هرچند که قبل از وقوع این رویداد متون ادبی متعددی از سوی داستان‌نویسان و شاعران با این مضمون خلق ‌شده بود. باید گفت هنر انقلاب نیز از هنر انقلاب اسلامی متمایز است. چون در معنای عام شعر یا داستانی که به‌طور مثال درباره انقلاب بلشویکی پدید آمده تحت عنوان هنر انقلاب تعریف می‌شود. اما وقتی می‌گوییم هنر انقلاب اسلامی، یعنی ادبیاتی که برخاسته از متن تحولی به نام انقلاب اسلامی در ایران است. به این دلیل که نهضت اسلامی یک سری پارامترها و مؤلفه‌های خاص خود را دارد. اولاً در یک گستره جغرافیایی خاص اتفاق می‌افتد و ثانیاً از یک تفکر شیعی و ایرانی سرچشمه می‌گیرد. برخی از صاحب‌نظران در این زمینه به درستی معتقدند که ادبیات انقلاب اسلامی محدود به جریان‌های سال 57 و قبل از آن نمی‌شود، بلکه تحولات و پیامدهای بعد از انقلاب را نیز شامل می‌شود. به‌طور مثال مفهوم بزرگی به نام دفاع مقدس. یا حتی بحث‌هایی که از طرف رهبر معظم انقلاب مطرح می‌شود. انقلاب در معنای اصطلاحی یعنی تغییر علیه وضعیت موجود؛ اما آیا این مفهوم در تمام سال‌های بعد از انقلاب جریان و امتداد داشته است؟ در حقیقت می‌توان وسیع‌تر به این مطلب نگاه کرد. یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی مبارزه با استکبار جهانی است. وقتی از این منظر نگاه می‌کنیم می‌بینیم نظام سلطه و استکبار جهانی همچنان وجود دارد و بدیهی است که مبارزه و خروش نهضت اسلامی نیز ادامه داشته باشد. یا مثلاً تقابل واضح ارزش‌های اسلامی با نظام‌های لیبرالی و سرمایه‌داری. اگر بخواهیم از این گستره نگاه کنیم، انقلاب اسلامی محدود به جغرافیای ایران نیست و چیزی فراتر از مرزهاست؛ یعنی ما در تقابل با یک سری افکار هستیم. از طرفی در فرهنگ شیعی بحث حکومت جهانی مطرح است و قرار است یک انقلاب جهانی صورت بگیرد؛ اما آیا در تولیدات ادبی کشور ما توانسته‌ایم به خوبی این مفاهیم را به مخاطب جهانی انتقال بدهیم و آیا این آثار قابلیت ترجمه داشته‌اند؟ اگر ما بخواهیم عناوین کتاب‌هایی را که در زمینه ادبیات انقلاب اسلامی تدوین و منتشر شده برشمریم، به رقم قابل ‌توجهی می‌رسیم. درواقع با چندین هزار عنوان کتاب مواجه هستیم؛ اما به نظرم متأسفانه هنوز این آثار به خوبی در جهان مطرح نشده‌اند و بخش قابل ‌توجهی از این مسئله به ضعف در تألیف و تدوین این آثار برمی‌گردد. یکی از دلایل این ضعف این است که نویسنده‌های ما هنوز نتوانسته‌اند مفاهیم انقلاب اسلامی را درونی کنند. یا آن‌قدر نویسنده نبوده‌اند که بتوانند این مؤلفه‌ها را در یک قالب داستانی پیاده کنند. هرچند می‌توان به یک سری جرقه‌ها و اتفاق‌های خوب در داستان و رمان اشاره کرد اما واقعیت این است که به یک فرایند فراگیر تبدیل نشده‌اند. در مقابل، بسیاری از کتاب‌هایی که در ژانر ادبیات ضدجنگ قرار می‌گیرند به راحتی از طرف دنیای غرب وارد ایران شده و بازار فروش مهمی در صنعت چاپ کشور داشته‌اند؛ یعنی آن‌ها توانسته‌اند برای ادبیات خود مخاطب ایرانی را هم به عنوان علاقه‌مند به آثارشان اضافه کنند. متأسفانه هنوز نویسنده صاحب کلاس نداریم. در سنت داستان‌نویسی ضعف عمده و زیربنایی داریم. اگر نویسنده‌ای ضعیف بخواهد مؤلفه‌های انقلاب را در داستانش پیاده کند دچار ضعف مضاعف خواهیم شد. -برای داستان انقلاب می‌توان مؤلفه‌هایی برشمرد؟ اصلاً پارامترها و شاخصه‌های واضحی داریم؟ -هنوز اثری تولید نکرده‌ایم که بتوان به‌طور واضح مؤلفه‌های انقلاب اسلامی را در آن جست‌وجو کرد. حتی تئوریسینی نداریم که این‌ها را تئوریزه کند؛ اما می‌توان یک سری حدس‌ها زد. درواقع باید به اهداف انقلاب مراجعه کرد. اگر بخواهیم از اهداف انقلاب نام ببریم یکی از آن‌ها کمک به مستضعفان بوده است. یا مبارزه با استکبار جهانی. مثلاً وقتی می‌گوییم ادبیات سوسیالیستی می‌توان مؤلفه‌های آن را به راحتی پیدا کرد. چون آن‌ها رمان‌هایی سترگ نوشته‌اند و مفاهیم انقلابی را در آن جای داده‌اند. ولی در داستان انقلاب اسلامی هنوز وجود یک نظریه‌پرداز و تحلیل‌گر که بتواند این مؤلفه‌ها را مشخص کند ضرورت دارد. حتی نمی‌توان به رمان شاخصی اشاره کرد. می‌توان به رمان «سووشون» سیمین دانشور اشاره کرد که اتفاقا تم انقلابی و اعتراضی هم دارد اما فاقد آرمان‌های انقلاب اسلامی است. -آیا داستان دفاع مقدس جزوی از داستان انقلاب اسلامی محسوب می‌شود؟ -بر اساس تعریفی که ارائه شد به‌طور قطع ادبیات دفاع مقدس بخش عظیمی از ادبیات انقلاب اسلامی است. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حمله به تفکر و ایده انقلاب اسلامی بود، پس بدیهی است که مؤلفه‌های این ادبیات همان عناصر و شاخصه‌های هنر انقلاب اسلامی باشد. اتفاقاً ادبیات دفاع مقدس نقطه عطف هنر انقلاب اسلامی است. حتی در این بخش می‌توان الگو و اثر شاخص نام برد. مثلاً «شطرنج با ماشین قیامت» آقای حبیب احمدزاده. یا آثار احمد دهقان که جذابیت خاصی دارند. حتی داستان‌های محمدرضا بایرامی و رضا امیرخانی. این نویسنده‌ها بیشتر گفتمان انقلاب اسلامی را در آثارشان مطرح کرده‌اند. -پویایی ادبیات انقلاب اسلامی و مشخصاً داستان تا چه اندازه امکان‌پذیر است؟ -هر اتفاقی امکان‌پذیر است. امید هست که به یک ره‌یافت تازه و تثبیت‌شده برسیم و شاهد رمان‌های خوبی باشیم. برخی کارها هم انجام ‌شده؛ مثل جشنواره داستان انقلاب اسلامی که از سوی حوزه هنری برگزار می‌شود، و البته این جشنواره می‌تواند بازخورد و پیامدهای جریان‌سازی داشته باشد. نگاهی که بتواند به سمت هنر - صنعت ادبیات انقلاب اسلامی پیش برود، بتواند در بازار فروش خود را نشان دهد و مخاطب حاضر شود برای این کتاب پول بدهد. این ذهنیت از سوی مخاطب باید تغییر کند که آثار تولیدی در زمینه ادبیات انقلاب اسلامی برای فروش در مراکز دولتی منتشر می‌شوند؛ در صورتی که این‌طور نیست. اولین کار این است که داستان‌نویس خوب تربیت کنیم. داستان‌نویس باید بتواند با یک متن مخاطب را با خود همراه کند، بتواند تعلیق ایجاد کند و اثرش تلنگری فکری برای خواننده باشد. -برخی‌ها بر این باور هستند که هنر مدرن و نوگرا در تقابل با هنر انقلاب اسلامی است. چقدر با این نکته موافق هستید؟ -هنر مدرن به معنای یک امر برتر نیست. در مقابل هنر انقلاب اسلامی یک جریان عقب‌افتاده و ارتجاعی نیست. حتی مفهوم هنر انقلاب اسلامی لزوماً یک هنر ضعیف نسبت به هنر نوگرا نیست. تضادهایی در بین این دو مفهوم وجود دارد اما باید ببینیم چطور می‌توان استفاده کرد. حتی به نظرم ادبیات انقلاب اسلامی یک مسئله‌ فرامدرن است. یک چیزی فراتر از معمول. جریانی که همیشه میل به پیش‌روی و تحول دارد. این یک ویژگی برای هنر انقلاب اسلامی است که اتفاقاً یک نقطه قوت به‌حساب می‌آید. گفت‌وگو: قاسم ساجدی انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن