واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: می توان با مدیریت درست منابع آبی در کشوری مثل ایران که سیلخیز است، تهدید سیل را به فرصت تبدیل کرد؛ اما وقتی صحبت های غیرکارشناسی برخی افرادی که هیچ تخصصی در مدیریت منابع آب ندارند، ملاک تصمیم گیری مدیران قرار می گیرد، نمی توان انتظاری داشت.
به گزارش تراز ، سامانه بارشی که از اواخر شب سهشنبه (بیست و چهارم فروردین) فعالیت های خود را در شمال استان خوزستان و استان لرستان آغاز کرده بود، به گونه ای به فعالیت خود ادامه داد که بارش های سیلابی موجب شد از بامداد پنجشنبه (بیست و ششم فروردین) سیلابهایی در سطح استانهای لرستان و خوزستان جاری شود. این جاری شدن سیلابها با ادامه بارشها، ادامه یافت و در طی سه روز خسارتهای بسیاری به استانهای لرستان و خوزستان وارد آورد.
بررسی مسیر سیلابها نشان می دهد که در حوضه های آبریز رودخانه کارون، رودخانه سیمره، رودخانه دز، رودخانه کشکان و رودخانه کرخه سیلابهای متعددی به وقوع پیوست که بیشترین دبی سیلابها در رودخانه دز مشاهده شد.
بر روی رودخانه کارون با وجود سدهای مخزنی کارون 4، کارون 3، شهید عباسپور و گتوند، سیلابهای رخ داده در بالادست و میان حوضه ای تماما مهار شد و بدون آنکه خسارتی برای پایین دست به همراه داشته باشد، به ذخایر آبی استان خوزستان برای ماههای آینده افزوده شد.
در رود سیمره نیز سدی که به همین نام احداث شده توانست در مهار سیلابها موثر واقع شود اما به منظور جلوگیری از سرریز شدن این سد، دریچه های خروجی آن به صورت مدیریت شده باز شد تا حجم سیلابهای رهاسازی شده به مخزن خالی سد کرخه وارد شود. در رود کشکان اما سدی برای مهار سیلابها نبود. بر روی این رودخانه قرار بود در حدود یک کیلومتر پایینتر از محل تلاقی دو شاخه تشکیل دهنده کشکان یعنی کاکارضا و چم زکریا، یک سد بتنی دو قوسی به نام "تنگ معشوره" ساخته شود که با وجود اینکه اجرای آن سالها در برنامه قرار داشت، به نظر می رسد دولتمردان در همراهی با منتقدان سدسازی، ساخت آنرا معطل نگه داشته اند.
در طول رود کشکان، هیچ سدی در حال حاضر وجود ندارد و تمامی سیلابهای این رود، به سوی کرخه و مخزن خالی این سد روانه شد. شاید اگه کرخه خالی نبود، سیلابهای کشکان نیز فاجعه آفرین می شد.
سد کرخه هم خروجی سیمره را مهار کرد، هم سیلابهای کشکان را در خود جمع کرد و هم سیلابهای میان حوضه ای رودخانه کرخه را در خود جای داد و همین سدی که در طی سالهای اخیر به عنوان مثال بارز هزینه کردن بیهوده برای ساخت سدی خالی از آن نام برده می شد، در ماه گذشته نجات بخش خوزستان بود.
در حوضه دز که تمامی خسارتهای سیل در استان خوزستان را از چشم این حوضه باید دید، فقط سد دز وجود دارد. رودخانه دز از دو شاخه سزار و بختیاری تشکیل می شود که پس از به هم پیوستن این دو شاخه، رودخانه دز شکل می گیرد. در شاخه سزار سدی وجود ندارد. در شاخه پرآب بختیاری که 60 درصد آوردهای رود دز را تأمین می کند، قرار بود در طی سالهای گذشته بلندترین سد جهان با نام سد بختیاری احداث شود. با شروع دولت یازدهم و توجهی که دولت به منتقدان سدسازی نشان داد، ساخت این سد با عناوین بازنگری و تعدیل به کما رفت.
شاید اگر سد بختیاری ساخته شده بود، با مهار سیلابهای بالادست حوضه دز، این خسارات و فجایع انسانی در سیل اخیر رقم نمی خورد. سد دز که در سیلاب اخیر به تنهایی در حوضه دز هنرنمایی کرد، سدی 56 ساله است که با توجه به طراحی سدهای ایران با میانگین عمر 50 سال، این سد اکنون از رده خارج محسوب می شود.
بخش قابل توجهی از این سد 56 ساله، با رسوبات رودخانه پر شده و با این وجود، نقش آفرینی آن در مهار سیل را کاهش می دهد. برخی عنوان می کنند حوضه دز در سیلاب اخیر غافل گیر شد. شاید این مسئله درست باشد و شاید رد حد یک ادعا باشد، اما در صورت صحت، غافل گیری این حوضه به معنای کم نظیر بودن وقوع سیل اخیر در حوضه دز نبود.
در حوضه دز، هر سال سیلابهای مشابهی در میانه اسفند تا نیمه فروردین به وقوع می پیوست و با مدیریت مخزن دز، از صدمات این سیلابها در پایین دست خبری نبود. اما در سیل امسال تاریخ وقوع سیل در طی تاریخ 56 ساله این سد، بی نظیر بود. تا امروز هیچ گاه مثل سال 95 در حدفاصل تاریخهای 20 تا 30 فروردین سیلابی عظیم در حوضه دز ثبت نشده بود و شاید بتوان از این مسئله این نتیجه را گرفت که شاید مخزن دز آنطور که باید آمادگی مقابله با چنین سیلابی را نداشت. با این وجود، دز در حد بضاعت خود توانست موفق عمل کند و بهره برداران آن نشان دادند که در مدیریت مخزن سد، حرفی برای گفتن دارند.
شنیده ها حاکی از آن است که به دستور وزیر نیرو، کمیته حقیقت یاب در این زمینه تشکیل شده تا مدیریت مخازن سدهای درگیر سیل، بررسی شود و در صورت لزوم نسبت به تجهیز بیشتر بخش بهره برداری سدها اقدام شود.
انتقادهایی اخیرا در برخی روزنامه ها و سایت های خبری به چشم می خورد که برخی اذعان دارند باید گذاشت تا سیلاب دشت های کشور را تغذیه کند، بدون آنکه سیلابها مهار شوند. باید از این دست افراد پرسید که جان انسانها که در شهرهایی زندگی می کنند که در دشتهای کشور گسترش یافته اند برای آنها مهم تر است یا تغذیه طیبیعی آبخوانها؟
این قبیل افراد به گونه ای سخن می گویند که انگار تاکنون اهواز را از نزدیک ندیده اند و نمی دانند که رودخانه کارون از میان این شهر می گذرد. به طور واضح می توان گفت که اگر سدهای مخزنی حوضه کارون، سد دز و سد کرخه نبودند، در سیل اخیر اهواز و بسیاری از روستاهای اطراف آن زیر آب می رفت و شهرها و روستاهای پایین دست نیز در امان نبودند. همانطور که بخشی از سیلاب حوضه دز، شهرها و روستاهای پایین دست را در شرایط بحرانی فرو برد.
بر اساس آنچه ذکر شد می توان منتقدان بی تخصص سدسازی که به موجب پافشاری آنها تنگ معشوره و بختیاری و دهها طرح مطالعه شده در این زمینه اجرایی نشد را اولین مقصر صدمات سیلاب اخیر دانست.
اگر فرض های گفته شده در خصوص تقابل زمانی وقوع سیلاب در حوضه دز صحیح و کامل انگاشته شود، مدیریت سد دز به همراه عدم پیش بینی این زمان برای وقوع سیل از منظر هواشناسی و هیدرولوژیکی را می توان یکی دیگر از دلایل تشدید صدمات دانست؛ که دلیل عمده در این بخش عدم توانایی سازمان های هشدار دهنده مثل سازمان هواشناسی در هشدار به موقع است.
دلیل بعدی، عدم وجود برنامه ریزی مدون برای لایروبی رودخانه ها است که در این زمینه می توان گفت در هیچ رودخانه ای در سراسر کشور، تاکنون برنامه ریزی مدونی برای لایروبی منظم رودخانه اجرایی نشده است. رسیدگی گاه و بیگاه به برخی رودخانه ها را شاهد هستیم اما رسیدگی منظم در این زمینه دیده نمی شود. یکی از دلایل عمده این مسئله، نبود اعتبارات کافی است که باید مسئولان به آن رسیدگی کنند.
کسانی که روزگاری با انتقاد از سد بختیاری این پروژه را به تعطیلی کشاندند، امروز سد را گزینه مناسبی برای مهار سیلابها نمی دانند؛ باید از این دسته از افراد که متأسفانه صحبتهای غیرکارشناسیشان بیشتر از صحبت کارشناسان به گوش مسئولان می رسد پرسید که سیلابی با دبی لحظه ای 8 هزار مترمکعب بر ثانیه در حوضه کارون را چه سازه عظیمی جز سد گتوند می تواند مهار کند؟
منبع: تسنیم
زمانبندی انتشار: 7 ارديبهشت 1395 - 15:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]