محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831606560
روایت میکنم، نه آسیبشناسی
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: روایت میکنم، نه آسیبشناسی
گفتوگو با سروش میلانیزاده
کد خبر: ۵۸۵۸۸۷
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۷ - 03 May 2016
چندصباحی است تب «عکاسی صحنهآراییشده» در ایران بالا گرفته. این ژانر مهم عکاسی ترویج میشود؛ اتفاقا خوب هم ترویج میشود؛
اما با بدفهمی. بهجز موارد انگشتشمار، Staged Photography یا عکاسی صحنهآراییشده در ایران فاقد بیان هنرمندانه، نظرگاه معرفتی و پشتوانه شناختی ِهنرمند است. در عکاسی صحنهآراییشده راستین، نورپردازی، صحنهپردازی، پوشش و لباسها، همگی باید برای ثبت لحظهای باشد که فکر هنرمند در جستوجویش بوده. هر عکاسیای که در آن چیدمان انجام شود، نامش عکاسی صحنهآراییشده نیست. این در حالی است که نام هر عکاسیای که در آن چیدمان انجام شود، بهغلط عکاسی صحنهآراییشده دانسته شده است. سروش میلانیزاده، ازجمله هنرمندانی است که نقدهایی بر «عکاسی صحنهآراییشده» در ایران دارد. او قرار است از جمعه ١٧ اردیبهشت، جدیدترین پروژه خود را در این زمینه در گالری «مژده» به نمایش بگذارد. با او درباره این نمایشگاه و سوءتفاهمهای رایج در «عکاسی صحنهآراییشده» ایران به گفتوگو نشستیم.
«بازسازی عکاسانهای از ١٠ نقاشی معروف تاریخ هنر؛ با سویه زن در برابر زن»؛ این چکیده پروژه تازهتان است. با توجه به دیدگاههای ضدزنستیزانه شما، این نمایشگاه قدری عقبنشینی از مواضع قبلیتان نیست؟
مخاطبانی که من را از نزدیک نمیشناسند، ممکن است فکر کنند که فمینیست هستم؛ در صورتی که اینطور نیست. میتوانم بگویم که واقعگرا هستم. این نمایشگاه هم بر همان اساس شکل گرفته است. قبول دارم که در فضای اجتماعی، وضعیتی به زنها تحمیل میشود که آنچه را که باید، نمیتوانند بهراحتی و مانند مردان برداشت کنند. در پروژههای قبلی به این نکته که زنها از فضاهای اجتماعی دور نگه داشته میشوند، پرداختهام یا در ویدئوپرفورمنس آخرم (پنهان، زیر سایه سکوت) درباره تجاوزهای متداولی که در تمام دنیا نسبت به زنان اعمال میشود فیلم ساختهام. فاعل آن اتفاقها مردها بودند. اما در مجموعه جدیدم از زاویه دیگری نگاه شده است؛ این به آن معنی نیست که گفتههای قبلیام را نقض کنم. آنها درست است. چیزی که الان میبینیم هم درست است. حداقل الان نظرم این است.
حرف من در این پروژه این است که آسیبی که خود زنها به خودشان میزنند میتواند حتی بیشتر از آسیبی باشد که مردها به زنها میزنند. البته کار من یادآوری و روایتکردن است نه آسیبشناسی.
براساس یک پیشزمینه این کار را میکنید؟ یعنی زمینهای شخصی یا دغدغه اجتماعی دارید؟
این موضوع بهتنهایی قابلبررسی نیست. با توجه به کارهایی که در این زمینه در گذشته داشتهام، به اینجا ختم شده است. اینکه فردا با گفته امروزم موافق باشم را نمیدانم. با توجه به شرایط اکنون احساس میکنم این نکته مهم است. در مورد موضوعاتی که میخواهم کار کنم با زنان زیادی صحبت میکنم؛ زنان زیادی که بفهمند در جامعه چه هستند و برای خودشان کاراکتری مستقل داشته و اهل فکر باشند. در مورد موضوعاتی که تابهحال کار کردهام خیلیها موافق و مخالف بودند. اما جالب است که در این موضوع وقتی میگویم آسیبی که خود زنها به خودشان میزنند بیشتر از آسیبی است که مردها به آنها میزنند، حتی یک نفر هم مخالف نبوده. وقتی این جمله گفته میشود، چشمهای همهشان برق میزند و ذوقی در نگاهشان دیده میشود، چون حرفی است که واقعیت دارد.
اتفاقات و روایتهایی که در گذشته نمایش دادهام عین واقعیت است و بهنظرم کار الانم هم همینطور است. تنها کاری که میتوانم بکنم این است که با آنچه میبینم صادق باشم. حداقل الان که اینجا هستم به کارم اعتقاد دارم.
شما بیش از ۶۰۰ نقاشی تاریخ هنر جهان را که داستانی در پس پرده داشتند، بررسی کردهاید تا به این ١٠ تابلو رسیدهاید. چه فیلتری داشتید که از ٦٠٠ اثر به این ١٠ اثر رسیدید؟
فیلتر موضوعی و موقعیتی بود؛ تمام اتفاقاتی که در بکگراند این نقاشیها افتاده برایم بسیار مهم بود؛ مهم بود که زن و مردی که در این نقاشیها دیده میشوند، چه کسانیاند؟ ارتباطشان با هم و با نقاش چگونه است؟ نقاش بر چه اساسی آنها را به تصویر کشیده؟ داستانها از اتفاق خیالی نمیآیند. داستانها براساس چیزی که در جامعه جاری بوده، میآیند و این نکته مهمی است. اگر به تاریخ ارجاع دادیم به این دلیل است که اتفاقاتی که مثلا در ٧٠٠ سال قبل افتاده همین الان هم میافتد. اشتباه است بخواهیم خودمان را از آن زمان مبرا کنیم. فقط الان ما یک مقدار مرتبتر و مدرنتر شدهایم و جنس ورودمان به آن تهاجمها عوض شده وگرنه دقیقا همان اتفاق میافتد. تاریخ دوباره تکرار میشود؛ کمااینکه تابهحال هم تکرار شده و در آینده هم تکرار خواهد شد. ما فقط فکر میکنیم که فرق کردهایم ولی درواقع اینچنین نیست.
این عکسها، هرکدام، موضوعی مشخص دارند که باید در آنها دقت و کشف شود. یک عکس صحنهآراییشده درست، بهلحاظ اجرائی و موضوعی عکسی است که وقتی روبهرویتان قرار میدهید پر از لایههای پنهان حسی و موقعیتی باشد و به مخاطب اجازه کشف بدهد. بهترین عکسهای صحنهآراییشده همین وضعیت را دارند. ولی ما متأسفانه همان وقتی را برای نمایشگاه عکسهای طبیعت میگذاریم که برای نمایشگاهی با عکسهای صحنهآراییشده. درحالیکه فرق این دو زیاد است و مخاطب باید به این وضعیت آگاه باشد و وظیفه هنرمند آگاهیدادن به مخاطب است. به این صورت، هم میتوانیم مخاطب را برای این کار آموزش دهیم و هم میتوانیم تفاوت عکاسیهای صحنهآراییشده را در ایران و فاصله هنرمندها را با هم تشخیص دهیم. این، به نظرم موضوع مهمی است. باید بتوانیم اینها را غربال کنیم. اگر این اتفاق نیفتد به طور مثال عکاسی از عروس و داماد میتواند مدعی عکاسی صحنهآرایی شده باشد. البته حق دارد، چون در آن عکاسی هم عکاس چیدمان میکند و فضا میسازد. چه فرقی بین این دو جنس چیدمان هست؟ درواقع پایههای عکاسی صحنهآراییشده براساس چیز دیگری بنیان نهاده میشود. اینجاست که یک عکس بهعنوان یک اثر هنری مطرح میشود و مورد استقبال کلکسیونرها و موزهها قرار میگیرد.
درباره بازتولید تابلوی لوسین فروید یا زن اتوکش پیکاسو یا تابلوی لوکرسیا در لباس زن ونیزی، این زنان تنها هر کدام داستانی داشتهاند که هدف نهایی پروژه است. ماجرای اصلی هر نقاشی، پایه ماست. با تفاوتهایی که در عکسهایم به لحاظ بصری و ساختاری ایجاد کردهام، استیتمنت من تولید میشود. بهعنوان مثال چرا در این تابلو شخص برهنه است که در عکس من نیست؟ یا در تابلوی دیگر زن چاق چه میکند؟ چرا در این عکس من، یک زن کشته میشود ولی در تابلوی نقاشی یک مرد؟ اینجاست که داستانی را که پشت نقاشیها هست، میبینیم و تفاوتش با عکسها را هم شاهد خواهیم بود. البته کسی که به داستان نقاشیها آگاه نباشد اطلاعات کمتری از موضوع و استیتمنتم را متوجه خواهد شد.
به نظرتان در این میان چه کسی متضرر خواهد شد؟
نمیشود گفت فقط مخاطب یا هنرمند متضرر خواهد شد. قطعا یک ضرر دوجانبه است. هنرمند میتواند تا جایی این اطلاعات را به مخاطب بدهد. ولی قطعا نمیتواند تمام چیزهایی را که میداند یا حس میکند، اطلاعرسانی کند.
مخاطب از اولین لحظه برخورد با تصویر شروع به خلق جهانی تصویری و جدید مطابق با تصاویر و خاطرات موجود در ذهنش میکند. شما میخواهید ماجرای هر تابلو و بهتبع آن، عکس صحنهآراییشدهاش را آنطور که در ذهن خودتان است به مخاطب منتقل کنید. این کار فرصتی برای خلق جهان تصویری تازهای به مخاطب نمیدهد. تعامل دوسویهای میان مخاطب و اثر برقرار نمیشود... .
هیچ الزامی نیست که مخاطب حتما به آنچه در ذهن من است، برسد.
تصمیم گرفتهاید به مخاطب کُد بدهید که هر عکس، به کدام نقاشی ارجاع میکند؟
قطعا کد میدهم. در این مجموعه برخلاف بقیه مجموعههایم، بسیار به نقاشیها وفاداربودهام؛ از شکست پرسپکتیوها گرفته تا فضاسازیها، کمپوزیسیونها و رنگها. اگر تاریخ هنر نقاشی را مروری کرده باشید در نگاه اول متوجه میشوید که این ١٠ اثر از روی کدام نقاشیها تولید شدهاند؛ حتی اگر ندانید متعلق به کدام هنرمند هستند. عکسها با جزئیات کامل، عکاسی و طراحی شدهاند که کاملا به آن اثر ارجاع میدهند.
چرا در بین این ١٠ اثر یک نقاشی ایرانی نیست؟
در زمان شروع موضوعی پروژه به این فکر کردم که از نقاشیهای سنتی ایرانی هم استفاده کنم؛ مثل مینیاتورها یا نقاشیهای قهوهخانهای. بعید هم نیست در سالهای آینده گریزی به آنها بزنم اما اگر در مورد آثار هنرمندانی مانند کمالالملک و شاگردانش صحبت کنیم چون نمودی از آثار غربی بودند به سراغ اصل داستان رفتهام. در این مجموعه، آن نقاشیها نیست.
مراحل کارتان را برای نمایشگاه چطور انجام میدهید؟ به نظر باید کار پرهزینهای باشد... .
تولید این کارها به یک پروژه سینمایی میماند. هیچ فرقی ندارد. صحنه را طراحی کرده و میسازیم و حتی لباسها هم طراحی میشود. طراح این لباسها خانم آنا ثانی است؛ کسی که سال گذشته کارهای آقای حاتمیکیا و رحمانیان را در جشنواره روی پرده داشت. بازیگران هم همینطور...؛ جزء هنرمندان و بازیگران فعال سینما و تئاتر هستند. تمام عوامل افرادی هستند که در کار خود متخصص هستند. برای پروژههایم حتی موسیقی هم ساخته میشود. از فرزاد گلپایگانی، سعید ذهنی تا کریستف رضاعی برای آثار من موسیقی ساختهاند.
در عکسهای جدید شما، واقعیتی توأم با تراژدی و غم را شاهدیم. جنبه مسئلهمند و تراژیک زنها و مردها برجسته میشود. مثلا در عکس بازسازیشده تابلوی لوسین فروید، زنی که روی کاناپه خوابیده شاید نشاندهنده بطالت زندگی زن است. کارهایی که انتخاب کردهاید، وابستگی معنایی دارند؟
قطعا وابستگی معنایی دارند. ولی اینکه چقدر خودآگاه یا ناخودآگاه بوده را نمیدانم. موضوع این است؛ زنی که روی کاناپه خوابیده حس بطالت دارد یا زنی که با اعتماد به نفس کامل تصویری علیه دنیای زنانه را نشان میدهد و حس میکند کار باطلی انجام میدهد یا نگاه ما اینطور است؟ این برداشت شخصی ماست.
شما با نگاه خودتان نقاشیای را بازسازی یا بازنمایی کردهاید. به نظرتان این دیکتهکردن نگاهتان به مخاطب نیست؟ مخاطب در یک دوراهی است و نمیداند باید روی محور دید شما حرکت کند یا نگاه خودش. اثر هنری شما را باید یک اثر باواسطه و دست دوم بدانیم یا یک اثر هنری تازه و مستقل؟
اینکه مخاطب به چه صورت فکر کند تصمیم خودش است. یعنی اگر این نقاشیها را هم ندیده باشد یا داستان پشت پرده نقاشیها را هم نداند، آنچه برداشت میکند، درست است. ممکن است برداشتش به نظر من نزدیک باشد یا نباشد. من چیزی که حسم بوده و حرفی را که خواستهام بگویم با لایههایی در فضاهایم قرار دادهام. به نظرم فرق مجموعه جدیدم با بقیه مجموعهها در این نکته مهم است، که البته آگاهانه این کار را انجام دادهام. در آثار قبلی من اگر از لایهها مطلع نباشید ممکن است چیزی دستگیرتان نشود و برداشت مستقیمی از کار نداشته باشید. اما در مجموعه جدید جنس پرداخت طوری است که اگر لایهها را هم ندانید، قطعا برداشت شخصی خواهید داشت و شاید این امر بتواند دایره مخاطبان را بیشتر کند.
استیتمنت شما دقیقا چیست؟ بیان زیباییشناسانه؟ دلالتهای مختلف معنایی؟ واکاوی رابطه زنها با زنها؟
استیتمنت من موضوع و محتواست. در واقع عکاسی صحنهآراییشده را بهخاطر بحث زیباییشناسی انتخاب میکنیم که همهچیز تحت کنترل ما باشد. آنچه در این فضا میتواند جذاب باشد، نورهای عالی، فضای جذاب و صحنههای شوکآور است. خوشحال میشوم این اتفاقها بیفتد؛ اما هدف اصلی من، محتوایی است؛ روایتی که در موضوع اتفاق میافتد و این هدف اصلی من برای ارائه کار است.
٩٠ درصد عکسهای صحنهآراییشده در کل دنیا برای صنعت تبلیغات، مُد و سرگرمی است و فقط ١٠ درصد آن عکاسی صحنهآراییشده هنری به معنای واقعی است. از نظر شما ما چه بدفهمیای درباره این مدل از عکاسی داریم؟
سؤال خیلی خوبی است و میتواند راهی و اتفاقی باشد برای جوانانی که میخواهند عکاسی صحنهآراییشده انجام دهند. اولین موضوعی که میتوانیم بررسی کنیم این است که اگر ما دو نفر را در یک جای «خوشگل» بگذاریم و عکاسی کنیم و چالشی به وجود آوریم و یکسری آدمها بیایند و بگویند: واو، چه عکس متفاوت و باحالی! آیا در این صورت ما عکاسی صحنهآراییشده کردهایم؟ اینطور نیست؛ اولین چیزی که یک عکاسِ عکسهای صحنهآراییشده به آن احتیاج دارد، این است که بتواند تحقیق کند، مشاوره بگیرد و بتواند استیتمنت تولید کند.
قبل از اینکه اصلا بیندیشد چطور میخواهد عکاسی کند، بتواند به تحلیل بپردازد و چهارخط بنویسد. اگر توانست این مرحله را پشتسر بگذارد، آرامآرام میتواند به وارد محتوای اصلی شود؛ یعنی به مدیوم عکاسی. میتواند بازیگر انتخاب کند، گریمهای سنگین بکند و براساس محتوا، لوکیشن برگزیند؛ اما اینکه ما برای یک عکاسی صحنهآراییشده فکر کنیم میتوانیم از لوکیشن وارد موضوع شویم، اشتباه است. فرض کنیم من موقعیتی دارم که میتوانم در فلان لوکیشن عکاسی کنم. میتوانم یک عکاسِ عکسهایصحنهآراییشده باشم؟ خیر. از نظر من ٨٠ درصد عکاسی صحنهآراییشده، موضوع و محتواست.
پس معتقدید عکاسی صحنهآراییشده، فراتر از یک عکس است... .
در اینکه فراتر از عکس است، شکی نیست. من با اینکه تحصیلات آکادمیک عکاسی دارم و سالهاست در این زمینه تدریس میکنم هیچوقت نمیگویم عکاس هستم، زیرا معتقدم کاری که میکنیم فراتر از اینهاست. اصلا فکر نمیکنم با چه مدیومی میخواهم کار را ارائه کنم. موضوعی ذهنم را درگیر میکند و مدتها با گروهم روی آن تحقیق میکنیم. وقتی این تحقیقها به جایی میرسد، تازه فکر میکنم آن را با چه مدیومی باید ارائه کنم. میتواند عکس باشد یا ویدئو یا پرفورمنس؛ آنجاست که مدیوم خودش را به من نشان میدهد و الزامی ندارم که حتما از کار عکاسی کنم. وقتی میبینید از موضوعی عکس میگیرم و در نمایشگاه ارائه میدهم بهدلیل موضوع است که با مدیوم عکاسی هماهنگ میشود.
در عکاسی خبری یا مستند، آنقدر همه راهها کشف شده که راه نپیموده و طریق طینشدهای نمانده. شاید از همین روست که در عکاسی مستند دستکاری میشود. آیا عکاسی صحنهآراییشده راه گریزی نیست که بعضی عکاسان بهصورت ناخودآگاه انتخاب میکنند؟
من هیچگاه عکاس مستند و خبری نبودهام که الان بخواهم شاخهام را عوض کنم. از همان اول همین بودهام. قبل از عکاسی، نقاشی میکردم. اولین نمایشگاه استیج فتوگرافی یا همان عکاسی صحنهآراییشده من سال ٨١ در گالری برگ برگزار شد و موضوع کارهایم مانند امروز کاملا اجتماعی و مربوط به زندگی روزمره بود. از زمانی که جدیترین نمایشگاههایم را برگزار کردم عکاسی صحنهآراییشده کار کردم. همان زمان هم ویدئو و پرفورمنس انجام میدادم و در حوزه عکاسی تئاتر و سینما هم کار میکردم؛ اما آنچه به لحاظ هنری کار میکردم و با آن نمایشگاه میگذاشتم عکاسی صحنهآراییشده بود. البته موضوعی را هم که شما درباره عکاسی خبری و مستند میگویید، قبول ندارم. اتفاقا وقتی ما درباره موضوع مستند صحبت میکنیم چطور میتوانیم بگوییم همه راهها کشف شده است؟ وقتی اتفاق مستند در تمام دنیا لحظهبهلحظه تولید میشود، نمیتوانیم چیزی بهعنوان تکرار در عکاسی مستند داشته باشیم. لازمه این کار یک عکاس مستند و پیگیر است که میتواند مدام از تمام موضوعات و در تمام دنیا کار تولید کند. البته اگر منظورتان این است که بیزینس این اتفاق ضعیف است، درست میفرمایید. شاید یک عکاس مستند در ایران نتواند برای امرار معاش روی کارش حساب کند.
پرویز براتی| روزنامه شرق - شماره 2574
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]
صفحات پیشنهادی
روایتی از تاریخ ملل و چگونگی شکلگیری هویت ملتها
روایتی از تاریخ ملل و چگونگی شکلگیری هویت ملتها تاریخ ملل نوشته ی پیتر فورتادو در 228 صفحه توسط نشر ققنوس منتشر شده است عصرایران - کتاب تاریخ ملل نوشته ی پیتر فورتادو و ترجمه مهدی حقیقتخواه در نشر ققنوس منتشر شده و در دسترس علاقه مندان است در توضیح این کتاب آسرشار با روایتهایی از زندگی پیامبر (ص) در نمایشگاه
سهشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱ ۲۸ محمدرضا سرشار از انتشار دوره دهجلدی روایتهایی از زندگی پیامبر اسلام ص در نمایشگاه کتاب خبر داد به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا سرشار در مجموعهای دهجلدی فرازهایی از زندگی پیامبر اسلام ص را برای کودکان روایت کرده است این مجموعه باکتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله هاشمی رفسنجانی» رونمایی شد
با حضور سینماگران و اهالی فرهنگ و هنر کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیتالله هاشمی رفسنجانی رونمایی شد ایلنا کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیتالله هاشمی رفسنجانی با حضور اهالی سینما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و اهالی فرهنگ در مجمع تشخیص مصلحت نظام رونمایی شد به گزارش ایلنا بهسینمای کیارستمی به روایت روبرت صافاریان
سینمای کیارستمی به روایت روبرت صافاریان فرهنگ > کتاب - کتاب سینمای کیارستمی نوشته روبرت صافاریان توسط انتشارات روزنه منتشر شد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین كتاب «سينماي عباس كيارستمي» نوشته روبرت صافاريان به تازگی توسط انتشارات روزنه منتشر شده و قرار است«بازگشت گمورا» در هفتاد و هفتمین جلسه سینما روایت
بازگشت گمورا در هفتاد و هفتمین جلسه سینما روایت شناسهٔ خبر 3605337 - شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱ ۴۱ هنر > سینمای ایران هفتاد و هفتمین جلسه سینما روایت با اکران و بررسی مستند بازگشت گمورا برگزار خواهد شد به گزارش خبرگزاری مهر مستند بازگشت گمورا به کارگردانی جواد صافی و ت«مهاجر» روایتی جدید از دلاوران «فاطمیون»
مهاجر روایتی جدید از دلاوران فاطمیون مرکز مستند چشمه با همکاری گروه رسانهای فاطمیون کار ساخت مستند با عنوان مهاجر را آغاز کردهاند که بیانگر واقعیات حضور رزمندگان افغانستان در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب و حضر رقیه سلام الله علیها است به گزارش فرهنگ نیوز چندی است رسانه&zwروایت مهران مدیری از زیارت امام رضا(ع) در کودکی
روایت مهران مدیری از زیارت امام رضا ع در کودکی مهران مدیری بازیگر و کارگردان مطرح یادداشت جالبی را درباره زیارت امام رضا منتشر کرده است به گزارش سینماسینما مهران مدیری در یادداشت خود که در پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی منتشر شده آورده است آن هـا دلشان را برای آقا باخروایت مهران مدیری از زیارت امام رضا در کودکی
روایت مهران مدیری از زیارت امام رضا در کودکی مهران مدیری بازیگر و کارگردان مطرح یادداشت جالبی را درباره زیارت امام رضا منتشر کرده است به گزارش سینماسینما مهران مدیری در یادداشت خود که در پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی منتشر شده آورده است آن هـا دلشان را برای آقا باروایت شهید حاج علی موحد دانش از عملیات «بازی دراز»
شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸ ۰۷ ارتفاعات صعبالعبور بازی دراز با قلههای بلند و شیبهای تند و بریدگیهای ممتد و طول 16 و عرض متوسط چهار کیلومتر به مثابه عارضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین و گیلانغرب و سرپل ذهاب واقع شده و بر شهرهای قصرشیرین سرپل ذهاب نفت شهر ایران و شهرهای خانقین و نمهمترین اقدام امام باقر(ع) به روایت رهبر انقلاب+فیلم
مهمترین اقدام امام باقر ع به روایت رهبر انقلاب فیلم رهبر انقلاب درباره شیوه مبارزه فرهنگی امام باقر ع فرمودند مبارزه فرهنگی یعنی تلاش برای تغییر فرهنگ حاکم بر اذهان مردم تا راه را برای حکومت الهی هموار و بر حکومت طاغوتی ببندند و امام باقر ع این کار را شروع کرد به گزارش خبرگ-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها