تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798764270




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«ریختن نور روی شاخه‌های پایین» منتشر شد داستان‌هایی واقعی با روایت صمیمی یک شاعر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «ریختن نور روی شاخه‌های پایین» منتشر شدداستان‌هایی واقعی با روایت صمیمی یک شاعر
خبرگزاری فارس: داستان‌هایی واقعی با روایت صمیمی یک شاعر
کتاب «ریختن نور روی شاخه‌های پایین»، «زندگی نوشت» سید اکبر میرجعفری توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، کتاب «ریختن نور روی شاخه‌های پایین»، «زندگی نوشت» سید اکبر میرجعفری توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. مطالب کتاب در عین حال که سیر تاریخی‌ دارند و در واقع یک «زندگی» را روایت می‌کنند، به صورت کوتاه نوشته شده‌اند و هر یک متن مستقلی به حساب می‌آیند. حجم عمده داستان‌ها و خاطره‌ها از یکی دو صفحه تجاوز نمی‌کنند. به همین دلیل حوصلة خواننده را سر نمی‌برند. تمام مطالب کتاب بر اساس تجربه‌ها و دیده های ملموس نویسنده نوشته شده‌اند. نویسنده سعی کرده از عناصر داستانی بهره گیرد تا به جذابیت کتاب بیفزاید. کتاب از فضایی روستایی شروع می‌شود، به شهرستان می‌آید، سری به جنگ می‌زند و در کلان شهر تهران ادامه می‌یابد. در یکی از داستان‌های کتاب با عنوان «سوسک خوری!» می‌خوانیم:    ...دوست نداشتم جوجه‌ام سوسک بخورد. تصورش حالم را بد می‌کرد. از آن گذشته نمی‌توانستم تصور کنم سوسک با آن چهرۀ کریه و چندش آورش بتواند به رشد جوجه‌ام کمک کند. چطور می‌شود هیکل زشت بی قوارۀ این حشره به بال و پر سفید و نوک صورتی رنگ تبدیل شود؟ به خصوص به پرهای سفید جوجه‌ام می‌نازیدم و همین که خودش را به در و دیوار می‌مالید و کثیف می‌کرد، می بردمش حمام. بعد بال‌هایش را از هم باز می‌کردم و با شامپوی شبنم می‌شستم. خیلی هم مواظب بودم آب روی سرش نریزد که حالش بد شود. دیده بودم بچه های دیگر به جوجه‌هایشان سوسک می‌دهند. حتی از آنها به عنوان شکارچی سوسک استفاده می‌کردند. مثلا تا می‌دیدند سوسکی از دیواری بالا می‌رود، بلافاصله جوجه‌شان را به همان سمت هدایت می‌کردند. بعد با چشمان خودم می‌دیدم که چطور جوجه، نوکش را فرو می‌کند در تن سوسک. آن را می‌گیرد و گاهی آنقدر این ور آن ور می‌زند تا دو نیمه شود که بتواند قورتش دهد. گاهی نیز تعجب می‌کردم که چطور جوجه با آن نوک و دهان کوچک می‌تواند یک سوسک را درسته قورت دهد! به خصوص وقتی پای سوسک از دهن جوجه بیرون می‌ماند و اصلا لنگ ارّه ای سوسک دهنش را زخمی نمی‌کرد! بعد جوجه قوس می‌انداخت در گردنش؛ چندبار موج مکزیکی به آن می‌داد و خلاص! و اگر دقت می‌کردی می‌توانستی حجم قلمبۀ سوسک را که دارد  از مسیر گردن جوجه پایین می‌رود، ببینی! خب من همۀ این صحنه های فجیع و چندش آور را دیده بودم و نمی‌خواستم جوجۀ نازنینم دست به چنین کارهایی بزند. همیشه با خودم می‌گفتم اگر جوجۀ من سوسک بخورد، دیگر حتی به آن دست نمی‌زنم. و البته نصایح بزرگ‌ترها را در این باب که مثلا: سوسک خوردن جوجه‌ها به طبیعتشان بر می‌گردد و چیز عجیبی نیست، به هیچ وجه نمی‌پذیرفتم. جوجۀ من خودش هم دیگر رغبتی به سوسک  خوردن نشان نمی‌داد. دیده بودم یکی دوباری را که سوسکی از کنار او گذشته بود و جوجۀ تربیت شدۀ من حتی نگاه چپ هم  به او نکرده بود. روزی یکی از اقوام می‌خواست مسافرت برود. برای همین قرار شد جوجۀ پسرشان تا وقتی از سفر بر می‌گردند، پیش ما باشد. بقیۀ ماجرا را می‌توانید حدس بزنید. روز اول نه؛ روز دوم  با چشمان خودم دیدم که جوجۀ تازه وارد سوسکی را شکار کرد. بیش‌ترش را خودش خورد؛ اما ته مانده‌اش نصیب جوجۀ من شد! و تا به خودم بجنبم که نگذارم تقوای جوجه‌ام خدشه دار شود، آن اتفاق مشمئز کننده رخ داده بود. یکی دو روز بعد جوجۀ پاستوریزۀ من یک شکارچی ماهر سوسک شده بود...» سید اکبر میرجعفری شاعر و نویسنده توانمندی است و از بارزترین ویژگی‌های نوشته‌های او کوتاه نویسی، صمیمت متن و تاثیرگذاری آنها است. این نویسنده و شاعر مدتی بود که داستان‌های کوتاهی از زندگی خود را در فضای مجازی منتشر می‌کرد که با استقبال مخاطبان و دوست داران داستان‌های کوتاه مواجه می‌شد تا اینکه این داستان‌های کوتاه سر و شکل منظم و جمع و جوری پیدا کردند و در قالب کتاب وارد بازار نشر شدند. انتشارات شهرستان ادب در ابتدا کتاب «ریحان‌هایی که مادرم دوست داشت» را منتشر کرد که مجموعه داستان‌های خیلی کوتاه اما پیوسته درباره دفاع مقدس هستند. در این کتاب نیز نویسنده تجربه‌های زندگی‌اش را با خوانندگان شریک شده و روایت جذابی از ماجراهای واقعی و خواندنی زندگی اش به مخاطبان ارائه داده است. انتشارات شهرستان ادب کتاب «ریختن نور روی شاخه‌های پایین» را در240 صفحه با قیمت 17 هزار تومان منتشر کرده است. انتهای پیام/و

95/01/24 :: 00:15





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن