واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: اطلاعات؛ راز بیگانه گرایی در مصرف کالاها
علیرضا خانی در سرمقاله امروز روزنامه اطلاعات می نویسد: اگر امروز، با آزاد شدن واردات خودرو، موجي از خودروهاي خارجي كشور را ميگيرد تا آنجا كه واردات 24 مدل شورلت آمريكايي هم آزاد ميشود، يكي از دلايلش را بايد در بلايي جست كه توليد كنندگان داخلي بر سر مردم آوردند. يادمان نرفته است كه موتور پيكان را روي پژو ميگذاشتند و موتور پژو را روي پيكان و جامعه را به آزمايشگاه ابتكارات عجيبالخلقه خود تبديل كرده بودند...
کد خبر: ۵۸۴۷۶۲
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۰:۵۰ - 30 April 2016
علیرضا خانی در سرمقاله امروز روزنامه اطلاعات می نویسد: اگر امروز، با آزاد شدن واردات خودرو، موجي از خودروهاي خارجي كشور را ميگيرد تا آنجا كه واردات 24 مدل شورلت آمريكايي هم آزاد ميشود، يكي از دلايلش را بايد در بلايي جست كه توليد كنندگان داخلي بر سر مردم آوردند. يادمان نرفته است كه موتور پيكان را روي پژو ميگذاشتند و موتور پژو را روي پيكان و جامعه را به آزمايشگاه ابتكارات عجيبالخلقه خود تبديل كرده بودند...
دعوت به استفاده از كالاهاي توليد داخل و پرهيز از محصولات خارجي ـ آن محصولاتي كه توليد مشابه داخلي دارند ـ توسط مقامات عالي كشور از سالها پيش و بويژه در روزهاي اخير، دلسوزانه و برخاسته از عرق ملي است. نگارنده بارها در اين خصوص، در همين ستون، اين حس را با خوانندگان در ميان گذاشته است. كشوري ميتواند روي پاي خود بايستد كه به دسترنج خود افتخار كند نه از آن، پرهيز. كشوري ميتواند محصول بسازد كه مردمانش به مصنوعات فرزندان خود باور داشته باشند. كشوري ميتواند محصول صادر كند كه در درجه نخست، محصولاتش مورد اطمينان و باور مردم خودش باشد، نه اين كه برخي كاسبان و مغازه داران ناآگاهش، با افتخار به مشتريان بگويند كه ما در اين فروشگاه هيچ كالاي ايراني عرضه نميكنيم!
نميشود كه از يك سو، بخواهيم كالاي داخلي مصرف شود و از آن سو مردم را در معرض نمايشگاهي عظيم از كالاهاي خارجي، از اقصي نقاط عالم قرار دهيم و به شيوههاي مختلف، آشكار و پنهان، به مردم بباورانيم كه كالاي خارجي مرغوبتر است. استفاده از كالاي خارجي، نشانه شأن و شخصيت است. آدمهاي با كمال، معمولاً از ماركهاي شناخته شده استفاده ميكنند!
تعصب به توليد داخل، لازمه پيشرفت صنعت داخلي است. اين تعصب را هم ژاپنيها دارند و هم آمريكاييها، هم هنديها دارند و هم آلمانيها... اما در منطقه ما، خاورميانه، تقريباً از اين تعصب خبري نيست....
اين موضوع را از دو سو ميتوان تحليل كرد. اول آن كه بيكيفيتي محصولات صنعتي اين منطقه از عالم، باعث عدم تعصب بر مصرف آن شده است و دوم آن كه بيتعصبي مردمان اين كشورها به مصرف كالاهاي ساخت خودشان، موجب رشد نكردن و در جا زدن و نهايتاً ورشكسته شدن صنعت اين كشورها شده است.
اما هر كدام از اين دو تحليل كه درست باشد، چندان فرقي نميكند. به دليل اينكه موضوع مهمتر و زيربناييتري وجود دارد كه تا آن، حل نشود مشكل رفع نخواهد شد. تعصب لازمه حمايت از صنايع داخلي است. اما اين تعصب بايد بر پايه «اعتماد» باشد. مردم بايد به كالاي ساخت كشورشان اعتماد كنند. اگر همه بلندگوهاي تبليغاتي، از كيفيت و كارايي و زيبايي و دوام يك كالا سخن بگويند و شهر را پر كنند از تبليغات اغواگرانه، آنچه به واقع موجب اعتماد مردم ميشود، اصل جنس است نه تبليغات سوداگرانه و جادويي. مشك بايد كه خود ببويد، نه آنكه عطار بگويد...
اما اين «اعتماد» كه خود به خود به دست نميآيد. راه به دست آمدن اعتماد، نظارت مستقيم مردم بر كار صنعتگران خودي است. مردم بايد به جزء به جزء فرايند توليد، از مواد اوليه تا نيروي انساني و تكنولوژي توليد و كيفيت و ايمني و دوام و كارايي تكتك محصولات نظارت كنند... اما اين پرسش مطرح ميشود كه مگر ممكن است همه مردم، هر روز، در خط توليد همه محصولات حاضر شوند و بر همه آنها نظارت كنند؟ از سس مايونز تا اتومبيل، از پنير تا كامپيوتر؟
معلوم است كه مردم، مستقيماً حتي به يكي از آنها هم نميتوانند وارد شوند و نظارت كنند. تازه اگر هم حضور يابند، دانش تخصصي آن را ندارند...
پس چه بايد كرد؟ كليد اين پاسخ در مكانيزم مردمسالاري است. مردم دولتي را برميگزينند و مجلسي را انتخاب ميكنند و دستگاه قضايي را به كار ميگمارند كه آنها سازمانها و نهادهاي تخصصي دارند كه بر محصولات در تمام مراحل نظارت دارند...
هر كس بخواهد محصولي توليد كند بايد مجوز ساخت بگيرد، پروانه توليد بگيرد، پروانه بهرهبرداري بگيرد، پروانه بهداشت بگيرد، انواع استانداردها را بگذراند و... اگر تخلفي كرد، در هر مرحله نظارت جدي شود. همچنين دولتها بايد ساز و كارهاي لازم براي اينكه توليد كنندگان از آخرين تكنولوژي روز بهرهمند شوند را مهيا كنند.
پس مردم، به دولت منتخب خود و به نمايندگان خود اعتماد ميكنند و آنها نيز بايد، با نهايت دقت و مسئوليت پذيري پاسخ اين اعتماد را بدهند... در اين فراگرد، چنانچه هر يك از دستگاهها، وظايفي كه مردم به آنها محول كردهاند را به درستي انجام ندهند
حاصل كار، خراب شدن محصولات و نهايتاً بياعتمادي مردم است. اگر دستگاهي كه مأمور نظارت بر هر بخشي از توليد است، در يك فرايند فسادمندانه، از مسئوليت خود در قالب شكلي از مبادله منافع، چشم بپوشد بلافاصله نتيجهاش در محصول رخ مينمايد و همين رخ نمودن است كه موجب رخ نمودن هزاران مدل از كالاهاي رنگارنگ خارجي در سراسر سرزمين ما ميشود... براي همين است كه در بحبوحه بحران فروش منسوجات داخلي، وزير صنعت خبر ميدهد كه سالانه 2 ميليارد دلار پوشاك خارجي به كشور قاچاق ميشود. براي همين است كه خيابانهاي تهران نمايشگاه بينالمللي صنايع خودروسازي دنيا ميشود و براي همين است كه بادبزن و پففيل و پنير و پرتقال و دمپايي خارجي هم كشور را برداشته است و براي همين است كه به گفته مسئولان سالانه 18 ميليارد دلار كالا به كشور قاچاق ميشود (به غير از كالاهايي كه قانوني ميآيند) و كسي هم ظاهراً نميتواند جلويش را بگيرد!
اگر امروز، با آزاد شدن واردات خودرو، موجي از خودروهاي خارجي كشور را ميگيرد تا آنجا كه واردات 24 مدل شورلت آمريكايي هم آزاد ميشود، يكي از دلايلش را بايد در بلايي جست كه توليد كنندگان داخلي بر سر مردم آوردند. يادمان نرفته است كه موتور پيكان را روي پژو ميگذاشتند و موتور پژو را روي پيكان و جامعه را به آزمايشگاه ابتكارات عجيبالخلقه خود تبديل كرده بودند...
به هر حال، ميل مهار ناپذير به مصرف محصولات خارجي، دلايل متنوعي دارد كه اينجا، فقط به يكي از آنها اشارهوار پرداختيم.
اگر فرصتي بود باز در اينباره خواهيم نوشت...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]