واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گاهي چشم ديدن خوشبختي خودمان را نداريم!
خوشبختي يك حالت روحي و رواني است كه در عمق وجود هر فرد احساس ميشود و معياري كاملاً خودساخته و آگاهانه دارد...
نویسنده : پريناز مهرابي
خوشبختي يك حالت روحي و رواني است كه در عمق وجود هر فرد احساس ميشود و معياري كاملاً خودساخته و آگاهانه دارد. يعني هر كس خودش ضامن خوشبختي و رسيدن به سعادت در زندگي است و درك اين احساس بيشتر به طرز نگاه كردن افراد مختلف به حوادث و چالشهاي زندگي مربوط ميشود. به گونهاي ميتوان خوشبختي را همانند اشعه نوراني خورشيدي پنداشت كه در زندگي همه انسانها جريان دارد و بر تمام ابعاد و جوانب آن تابيده ميشود، اما گاهي خورشيد هم پشت ابر پنهان ميشود و مانع عبور و تابش نور بر زندگي و حوادث و چالشهاي حاكم بر آن ميشود و ما را به تنگنا ميكشاند ولي فراموش نكنيم خورشيد براي هميشه پشت ابر نميماند.
در واقع احساس خوشبختي به رغم حضور هميشگي خود در زندگي گاهي اوقات از ديد برخي از افراد پنهان ميشود. به گونهاي كه خود فرد مقصر ايجاد چنين احساسي ميشود. به قول معروف اين افراد در بيشتر مواقع نيمه خالي ليوان را ميبينند و با چنين ذهنيتي كه در اغلب موارد سرشار از افكار منفي نسبت به خود و تواناييهاي خويش هستند پا به ميدان خوشبختي ميگذارند و آرزوي رسيدن به آن را هم در ذهن خود ميپروراند. در صورتي كه بايد ريشه اين ذهنيتها و باورها را تغيير داد تا خوشبختي را احساس كرد.
درك درست خوشبختي
امروزه هنگامي كه نظرات اكثريت قريب به اتفاق در هر جمعي را در رابطه با خوشبختي جويا ميشويم به يك احساس مشترك در وجود برخي از اين افراد پي ميبريم. اينكه بسياري از افراد قادر به تشخيص و ديدن آثار و نتايج خوشبختي در زندگي خود نيستند يا در موارد بسيار زيادي ثروت، ماديات و متعلقات آن را در زندگي برابر با خوشبختي ميدانند كه اين طرز نگاه به دنيا و زندگي بسيار سطحيانگارانه است اما وقتي نظر بسياري از افراد دنياديده يا حتي ثروتمند را در زندگي نسبت به خوشبختي و نمودهاي بيروني آن جويا ميشويم، شاهد آن هستيم كه آنها پول و ثروت را عامل و ملزوم خوشبختي نميپندارند بلكه كليد خوشبختي و موفقيت خود را در زندگي و تمركز بر زمان حال ميدانند، بدون در نظر گرفتن نقاط ضعف و اشتباهات گذشته خود به نوعي درك خوشبختي را تمركز بر تواناييها، ابعاد و پتانسيلهاي مثبت در وجود افراد در نظر ميگيرند.
به طور حتم احساس خوشبختي در زندگي جزو آن دسته از مقولههايي است كه بايد توسط خود فرد درك شده و معيار و ملاك كاملاً متفاوتي در ميان افراد حتي در اقصي نقاط جهان با توجه به شرايط محيطي افراد داشته باشد.
در حقيقت يك بعد اساسي و ضروري براي دستيابي به خوشبختي در ابعاد متفاوت زندگي ما به انگيزههاي دروني و وجودي بازميگردد زيرا انسان در وجود خود انگيزههايي در حيطههاي مختلف روانشناختي، ذهني و اجتماعي، زيستي دارد كه اين ابعاد در درون هر فرد وجود دارد و هر كسي براي شكوفايي نياز يا عمل خود در هر يك از اين حيطهها با تكرار و مداومت در رفتارها، هدفمند شدن، ايجاد شرايط و تغييرات براي دستيابي و شكوفايي آنها به اهداف و مقاصد خود دست پيدا ميكند و خوشبختي را درك ميكند يا با تمام وجود آن را احساس ميكند.
انگيزش، موتور محركه خوشبختي
يكي ديگر از مفاهيمي كه فرد را به راه خوشبختي سوق ميدهد انگيزش است كه زيربنا و ساختاري قوي براي رسيدن به آن را فراهم ميكند و به دنبال اين است كه چه چيزي به رفتار انرژي و جهت ميدهد زيرا با اقدام كردن و شروع به اعمال و رفتار و تلاش در جهت پيشرفت و موفقيت چه در ابعاد مادي و چه معنوي خوشبختي، با روي كار آمدن انگيزهها و قدرتها، توانايي و با كمك شرايط محيطي خواستهها، آرزوها يا غريزههاي اساسي فرد ارضا و برآورده ميشود. از ابتداييترين رفتارها و حوادث تا پيچيدهترين آنها، زماني كه فرد با بهرهگيري از قواي دروني خود رفتار و اعمال خويش را به منصه ظهور ميرساند به احساس لذت و خوشبختي ميانجامد.
به همين دليل گفته ميشود كه خوشبختي داراي معيار و احساسي متفاوت در بين افراد است و با كمك انگيزهها و هيجانهاي فرد درك ميشود و از درون فرد نشئت ميگيرد و زيربنايي در جهت رسيدن به موفقيت و آرامش در هر مقولهاي را فراهم ميكند.
به طور حتم زماني كه هر كسي با كمك نيروها و ظرفيتهاي دروني خود و بهرهگيري از انگيزش و هيجان و... ابزارآلاتي دارد كه در راه رسيدن به خوشبختي براي او بسيج شدهاند، علاوه بر شكلگيري اين احساس در درون فرد، شادي و شادكامي در زندگي او جريان مييابد، زيرا رهاورد خوشبختي حضور و لمس كردن لحظههاي ناب آرامش و شادكامي و هر نوع احساس مثبت است.
بهرهگيري از مواهب خدادادي
انسان با بهرهگيري از قدرتهايي كه خداوند متعال در وجود او به وديعه گذاشته است، همانند عقل و اراده و اختيار و... در كنار عوامل روانشناختي و نگرشها و شرايط محيطي كه ذكر شد ميتواند به زندگي خود سر و سامان داده و هر روز با عمق بيشتري نگاه خود را به پديدهها و اتفاقات زندگي تغيير دهد. در حقيقت عمق خوشبختي تعادل و تعاملي است كه فرد بين تمايلات و غرايز و خواستههاي خود در كنار شرايط محيطي و امكاناتش فراهم كرده است.
معمولاً افراد خوشبين به وقايع مختلف زندگي مثبت مينگرند و حتي حوادث و اتفاقات منفي كه براي آنها رخ ميدهد را به عوامل بيروني استناد ميدهند و با اين كار علاوه بر اينكه استرس و اضطراب در وجود آنها كاهش مييابد، آنها به همه اتفاقات به شكل كسب تجربه نگاه و عزت نفس خود را حفظ ميكنند. علاوه بر اين افرادي كه به اين شكل رفتار ميكنند كمتر از ديگران به بيماريها يا اختلالات روحي و رواني دچار ميشوند. از ديگر ويژگيهاي اين قبيل افراد اين است كه قادر به ديدن و شكار كوچكترين زيباييها اعم از مادي و معنوي و بهره گرفتن از امكاناتشان هستند و در اكثر موارد كارها را به پايان ميرسانند و موشكافانه تمام ويژگي و امكانات محيط را آناليز ميكنند. نتيجه كارها و فعاليتهاي خود را به خداوند ميسپارند و هميشه از نعمتهايش شاكر و سپاسگزار هستند. اين افراد داراي روابط اجتماعي بسيار خوب و در سطح بالايي هستند، سايرين در مواقع و شرايط مختلف، زندگي اين افراد را به عنوان الگويي موفق در زندگي در نظر ميگيرند.
البته نگرش و تمايل افراد به تفكر در رابطه با احساسات منفي از جمله اينكه مدام ميگويند «ما خوشبخت نيستيم چون...» تا حدودي موروثي است اما توانايي درك خوشبختي و ايجاد ذهنيت مثبت به حوادث و اتفاقات زندگي و توانايي شادزيستن يك پديده موروثي نيست بلكه ميتوان به آن به چشم يك مهارت آموختني نگاه كرد يعني توانايي كه با تكرار و تمرين و مداومت، هدفمند شده و قابل برنامهريزي و دستيابي است. نگاه ما به زندگي باعث شكلگيري احساسات مختلف و دركهاي متفاوتي ميشود وگرنه بسياري از انسانها از لحاظ جسمي، وضعيت مالي، اشتغال، تحصيلات و... تقريباً همانند يكديگر هستند ولي نارضايتي آنها به اين دليل است كه هيچ گاه در زندگي به معناي اصيل خوشبختي پي نبردهاند.
*روانشناس
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]