واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خواب خوش براي بنكارت كتابهاي خيالي
بازار نشر ما قواعد خاص خودش را دارد، كمي عجيب و البته غريب؛ نه نويسندهاش به شهرت و نان ونوايي ميرسد، نه مشتري خيلي سردرميآورد كه چطور كتاب خوب را پيدا كند.
نویسنده : محسن غلامي
بازار نشر ما قواعد خاص خودش را دارد، كمي عجيب و البته غريب؛ نه نويسندهاش به شهرت و نان ونوايي ميرسد، نه مشتري خيلي سردرميآورد كه چطور كتاب خوب را پيدا كند. كتابخوان اگر بخواهد صرفاً دل به تبليغ ببندد نيز كه كارش به قولي زار است. به جز كتب درسي، مجبور است بنشيند تا بلكه گاهي سونامي و شايعهاي چيزي اسم كتاب خاص را سر زبان بياورد. نهايتاً شايد جوايز ادبي بتواند حكم تبليغ را براي اقليتي داشته باشد كه اين برترينشدنها نيز سليقهاي هستند.
كمي بيشتر خطخطي كنيم تا به اصل مطلبگريزي بزنيم. خيليها از جنس دست به قلمان نيز هستند كه در اين بازار كتاب له له ميشوند واقعاً؛ جز اينكه شانس بياورند و ناشرِ كت و كلفتي به پستشان بخورد و نويسنده و شاعرش را به اسم و رسمي برساند. كو شانس حالا كه بتواند دم خانه اين بنده خدا بنشيند. روي ديگر سكه را نيز ببينيم؛ مشتري كه همان كتابخوان باشد، دستكمي از فلاكت مؤلف و مترجم ندارد. مسلماً كتاب، چندان گران نيست، اما با وضعيت اقتصادي مردم چرا اتفاقاً خيلي هم گران است. بالاخره همه ندارند براي يك رمان، حداقل 20هزار تومان هزينه كنند. كتابهاي درسي و دانشجويي هم كه واويلاست، يكي از يكي ديگر پرهزينهتر. مجبورند دلخوش كنند به احياناً از همين طرحهايي كه سالي يكبار وزارت ارشاد از صدقه سري نمايشگاه كتاب در اختيار ملت ميگذارد.
به گلايه اصلي رسيديم. چيزي مثل بن كتاب كاغذي و كارت خريد تخفيفدار و امثالهم منظورم هست كه خيليها براي توي مشت آوردنش حتي براي دوتا كتاب بيشتر، چنان عذابي ميكشند كه بيا و ببين. اين وسط باز هم چه خوب كه نمايشگاه كتابي داريم و هر از گاهي بنهاي چندهزار توماني كه شايد بشود با آن چند كتاب اضافي خريد. البته اگر دوستان اينقدر سيستمهاي ثبتنام و غيره و هماهنگيها را پيچيده نكنند.
حالا چرا اين بحث را پيش ميكشيم؟ از اين جهت كه طبق آنچه از غرغرها به گوش ميرسد و نصيب ما نيز شده، انگاري مثلاً تازه دانشجوهاي امسال همه در ثبت اطلاعاتشان براي بنكتاب نمايشگاه مشكل دارند. گويا معاون فرهنگي ارشاد دست رد به سينه اين جماعت زده كه شما را فعلاً نميشناسيم. خيليها نيز به شكلهاي ديگري بهخصوص در شيوه ثبتنام به گير و گور خوردهاند. البته اين را گردن فناوري روز نبايد انداخت، بالاخره بايد استفاده كرد، ولي مگر ميشود فقط 160 هزار دانشجو تا همين چند روز پيش ثبتنام كرده باشند و بقيه قيدش را زده باشند؟ پس دانشجو داريم، اما اين وسط خبرهايي هست! حالا چه خبر است و چقدر تعداد ثبتناميها محدودند را نميدانم!
به هرحال دانشگاهها با ارشاد هماهنگي چنداني ندارند؛ اين ادعا نيز حاصل پرسش و پاسخ است با برخي مسئولان مرتبط از جمله رابطان دانشگاه و البته دانشجوها كه خط قرمز روي شماره دانشجوييشان كشيدهاند. گرچه بعيد ميدانم با همهمه و عجلهاي كه بر سر محل برگزاري نمايشگاه نيز خراب شده، بشود اين مشكلات جزئي را حل كرد. شايد ارشاد و برخي ديگر دست پيش گرفتهاند كه پس نيفتند يعني چه؟ اينكه خيلي از بچه درسخوانان دانشگاهي بن كتاب دارند، اما تبديل به پول نقدش ميكنند، آنهم فيالفور. شايد ارشاد چاره ديگري ندارد، جز اينكه در سهميهها، محدوديت ايجاد كند. متأسفانه اين نيز شيوه درآمد غيرعرفي شده كه در نمايشگاه كتاب تهران سالهاي قبل هم ميديديم. كسي كه كارت داشت و غرفهاي كه با كسر مقداري كمتر، پول را نقداً با مثلاً دانشجو يا اهل قلم و غيره حساب ميكرد. هرچه هست اوضاع بر وفق مراد دو طرف نيست؛ اي كه دستت ميرسد كاري بكن!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]