تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833486552




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طنز؛ بگو آخرش چی میشه؟


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز؛ بگو آخرش چی میشه؟
علیرضا مصلحی در روزنامه قانون نوشت:

«در رابطه با ادامه داستان باید بگویم طبق اطلاعات من، بزرگ آقا کشته و شیرین دختر او راهی ....»

چندی پیش یکی از خبرگزاری‌ها زحمات چند ساله سازندگان سریال شهرزاد را به پانکراس خود هم حساب نکرد و با انتشار جملات بالا در قالب مصاحبه با یکی از بازیگران، پایانبندی سریال را کاملا لو داد. من ابتدا با شنیدن این خبر کمی برآشفته شدم اما وقتی سر به جِیب مراقبت فرو برده و لَختی اندیشیدم به این نتیجه رسیدم که :

ای جوانِ خاک بر سر تا به کِی/ عمر خود را واگذاری پیش و پِی؟/ در جوانی فکر پیری کن مدام/ عمر تو چندان نگردد با دوام  (لازم به ذکر است در مصراع اول، عبارت «ای جوانِ خاک بر سر» خطاب به نویسنده متن است)

در واقع چو نیک بنگری عزیزان دلسوز خبرگزاری، نسبت به اتلاف عمر ما در راه دنبال کردن سریال، احساس نگرانی کرده و چنان که افتد و دانی با لو دادن انتهای داستان، بر گذر عمر گرانمایه سدی نهادند، بسی سدید.

بنده هرگاه سر در جِیب مراقبت فرو می برم، لحنم کمی ادیبانه و فاخر می‌شود. بگذریم، پس از خارج شدن از جِیب، تصمیم گرفتم کاری بزرگ انجام دهم. به سراغ جرثومه اتلاف عمر یعنی سریال "game of thrones" رفتم و به قصد کشف انتهای داستان مصاحبه‌ای با یکی از بازیگران ترتیب دادم.

من: سلام آقای هرینگتون
هرینگتون: وینتر ایز کامینگ
من: مرگ! پنج ساله همه تون دارین این جمله رو میگین، واقعا خودت خسته نشدی؟
هرینگتون: می‌خواستم یه کم مزاح کنم بدونی چقدر باحالم. در ضمن هنوز یه مقدار تو فضای نقشم هستم.
من: مگه من باهات شوخی دارم؟ در ضمن اسمت هم خیلی ضایع ست، آدم یاد تیم‌های لیگ دسته دو انگلیس می‌افته، من همون «جان اسنو» صدات می‌کنم. اصلا به نظرم اگه تو همین جور دائمی تو نقشت بمونی، از هر لحاظ که حساب کنیم آدم باحال‌تری میشی.
جان اسنو: بی اعصاب‌تر از تو نبود بیاد با من مصاحبه کنه؟!
من: تازه شانس آوردی یه ذره بهت علاقه دارم. آخه تو هم مثل شخصیت‌های کارتونی محبوب ما، بی مادر هستی. حالا ای کاش فقط بی‌مادر بودی، توی بدبخت یه مرحله بالاتری.
جان اسنو: همین یه مرحله زندگی منو نابود کرد وگرنه من الان حاکم وینترفل بودم. فکر کن ... من در کنار خانومم، ایگریت، تو وینترفل حکمرانی می‌کردم.
من: حالا که فعلا با تیزی زدن نابودت کردن. بگو آخر داستان چی می‌شه می‌خوام برم.
جان اسنو: اگه بگم دیگه برات بی‌مزه میشه.
من: تو به اونش کاری نداشته باش ... ای جوانِ خاک بر سر!
بی شعور!/ عمر ما را کرده‌ای در خاک گور... با این اعصاب خرابم میرم تو جِیب مراقبت، اینقدر به صورت ادیبانه و فاخر فحش کِشِت می‌کنم تا به حرف بیای! آخرشو بگو.
جان اسنو: باشه. آبروریزی نکن! لااقل قول بده بین خودمون بمونه.
من: ای جوان خاک بر سر! بی شرف! / عمرِما ضایع نمودی، بی هدف
جان اسنو: بسه دیگه ... میگم. (به قول ویکی پدیا: خطر لوث شدن) آخرش اینجوریه که همه مون دورِهم همدیگه رو می‌کُشیم، در نهایت فقط بانو سرسی میمونه و وایت واکرهای مخوفِ پشت دیوار. در نهایت بانو میره بالای دیوار و یه جمله میگه قریب به این مضمون: «لطفا موجودات مخوف و بدتیپ نیان تو سرزمین من. مرسی، اَه.» وایت واکرها هم با شنیدن این جمله به خودشون میان و خیلی سنگین و رنگین میرن دنبال زندگی‌شون. ناموسا بین خودمون بمونه‌ها.
من: ای جوانِ خاک بر سر ...








تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن