واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همين که نوبت به او ميرسد، دست و پايش را گم ميکند، پيشانياش خيس عرق شده، نفسش بالا نميآيد و با استرس شديد ميرود پشت تريبون.
همين که نوبت به او ميرسد، دست و پايش را گم ميکند، پيشانياش خيس عرق شده، نفسش بالا نميآيد و با استرس شديد ميرود پشت تريبون. پروژهاي که 3 ماه براي آن وقت گذاشته و براي به سرانجام رسيدنش شب و روز نداشته، حالا تمام شده و همه آمدهاند که ارائهاي از آن را از زبان خودش بشنوند، اما مگر ميتواند حرف بزند! تا شروع به حرف زدن ميکند صدايش ميلرزد، صداي قلبش را ميشنود و تا نگاهي به استادانش مياندازد ميخواهد همانجا غش کند. اين آدم در نهايت موفق به ارائهاي درخور و شايسته نميشود چون فوبياي اجتماعي دارد و همين موضوع عملکردش را مختل ميکند.فوبياي اجتماعي چيست؟فوبياي اجتماعي ترس مقاوم از يك يا چند موقعيت است كه شخص در مواجهه با آنها دچار اضطراب شديد شود به طوري که عملکردش تحتالشعاع قرار بگيرد. اين فرد ترس از اين دارد که مورد نظاره و قضاوت ديگران قرار بگيرد. به همين دليل معمولا از غذا خوردن در رستورانها، انجام وظيفه در صورت مورد توجه بودن و صحبت يا انجام کار در حضور ديگران اجتناب ميكند و از ازدحام به دليل ترس از نگاه انتقادآميز ديگران دوري ميكند.علائم چطور بروز ميکند؟فرد به دنبال اين هراس يا فوبياي اجتماعي برخي علامتهاي اضطرابي مانند بالا رفتن فشارخون، سرخ شدن چهره، لرزش دست و تعريق را تجربه ميکند که گاهي تعداد علائم کم است و تنها باعث اضطراب ميشود و گاهي هم شديد است و فرد را دچار حمله هراس يا پانيک ميکند. همه اين مشکلات باعث ميشود فرد برخي رفتارهاي اجتنابي داشته باشد. يعني فرد از ترس اينکه نکند دچار علائم اضطرابي شود حتي الامکان از اينکه در اين شرايط قرار بگيرد، دوري ميکند. مثلا اگر دانشجو است پروژهاش را ارائه نميکند يا اگر مسئول بخشي است مسئوليت آن را محول ميکند.اين بيماري شدت و حدت داردشدت فوبياي اجتماعيباتوجه به عوامل آن، اهميت و تعداد موقعيتهاي وحشتناك دارد. اگر اين ترس فقط مربوط به كاركردهايي مانند حرف زدن در يك گروه يا انجام يك كار در مقابل عموم باشد اختلال به صورت خفيف باقي ميماند. اگر فرد در جمعي باشد که با آن آشنايي دارد و از دوستان و آشنايان نزديک او محسوب ميشوند ممکن است دچار اين حالت نشود يا به شکل خفيف آن را تجربه کند اما اين فوبيا در مجامع رسميتر و با افراد ناآشنا بيشتر سراغش ميآيد. اگر فرد نوع شديدي از فوبياي اجتماعيرا داشته باشد اين اتفاق در جمعهاي خانوادگي هم ميافتد.ريشه مشکل کجاست؟مانند بسياري از اختلالهاي روانپزشکي خيلياوقات جنبههاي زيستشناختي براي علتيابي اين مساله در نظر گرفته ميشود. برخي افراد ذاتا مضطرباند و ريشههاي اضطرابي در خانواده آنها قويتر است، بنابراين پاسخ فيزيولوژيک بدن به محرکهاي بيروني ممکن است در اين افراد شديدتر بروز کند و آستانه تحمل آنها در مواجهه با استرس پايينتر باشد. اگر فردي در کودکي شرايطي را تجربه کرده که اعتماد بهنفس بالايي نداشته و تربيتش به گونهاي بوده که فرد مستقلي بار نيامده و اعتماد بهنفس در او تقويت نشده، احتمال ابتلا به اين فوبيا در او زياد است. حتي ممکن است فرد اين وضعيتها را تجربه نکرده باشد اما در موقعيتي قرار گرفته باشد که مورد تحقير و قضاوت بدي واقع شده باشد و از آن به بعد دچار اين فوبيا شود.خانمها بيشتر مراقب باشندفوبياي اجتماعيبسيار شايع است و از هر 8 نفر يک نفر يا بيشتر به درجات مختلف حداقل در يک دوره از زندگيشان از اين اختلال رنج ميبرند. هراس اجتماعي در زنان 2 برابر مردان است. با اين حال، مردان خيلي کمتر از زنان سراغ درمان ميروند. در بسياري از موارد، آغاز هراس اجتماعي ابتداي دوران نوجواني است اما در مواردي هم در سنين پايينتر گزارش شده. اين اختلال در کودکان هم بروز ميکند اما چون در اين دوران اختلالهاي ديگري مانند اضطراب جدايي نيز ممکن است وجود داشته باشد، بايد زمان بيشتري را براي تشخيص اين اختلال در کودک در نظر گرفت.پيشگيري به تربيت مربوط استبراي پيشگيري از بروز چنين هراسي نوجوانها بايد به مشارکت اجتماعي تشويق شوند و در جمع سرزنش و تحقير نشوند. آنها در اين حالت ترس کمتري را تجربه ميکنند و با افزايش سن بهتر ميتوانند خودشان را بروز دهند. در اين ميان شيوههاي تربيتي همراه با ايجاد اعتماد بهنفس و مسئوليتپذير بار آوردن کودک ميتواند موثر باشد.راههاي درمان کدام است؟هم دارودرماني و هم رواندرماني بايد کنار هم براي فرد مبتلا به اين اختلال وجود داشته باشد. فرد کنار درمان دارويي ممکن است به درمانهاي شناختي- رفتاري و گاهي به رواندرماني پويشي نياز داشته باشد. درمانهاي دارويي کمک ميکند علائم اضطرابي هم در کوتاهمدت و هم طولانيمدت کنترل شود. درمانهاي شناختي و رفتاري بيشتر در دسترس هستند و محدوديت کمتري براي اجرا دارند. در اين نوع درمان تلاش ميشود علل بروز چنين اضطرابي در خود فرد و محيط او برطرف شود. در اين روش راهکارهاي رفتاري و تکاليفي ارائه ميشود که فرد با کمک رواندرمانگر اجرا ميکند. درمانهاي پويشي عميقتر است و هر کسي توانايي بهکارگيري آن را ندارد و تعداد رواندرمانگرهاي چنين درماني کم است. اين روش زمان بيشتري براي درمان به خود اختصاص ميدهد و فرد بايد هزينه زيادي را متقبل شود. در عين حال کمک ميکند ريشههاي بروز اين اختلال اضطرابي عمقيتر که مربوط به الگوهاي رفتاري فرد در دوران کودکي است، پيدا شود. معمولا بعد از 3 هفته فرد درجاتي از بهبود را نشان ميدهد ولي به طور متوسط 8 تا 9 ماه به ادامه درمان دارويي نياز است. اگر اين کار همراه با رواندرماني باشد سرعت بهبود بيشتر است. براي افراد مبتلا به فوبياي اجتماعي در حد خفيف تا متوسط، معمولا 20 جلسه درماني کافي است. درمان افرادي که فقط در يک موقعيت خاص، مثل صحبت کردن در جمع، رنج ميبرند شايد حتي کمتر از اين هم طول بکشد و افراد مبتلا به هراس اجتماعي شديد شايد به جلسات بيشتري نياز داشته باشند.به خودتان کمک کنيدهمين که فرد متوجه مشکلش باشد و براي درمان اقدام کند کمککننده است، اما در معرض قرار گرفتن با شرايط و تمرين کمک بسياري به او ميکند. البته اين کار بايد به صورت تدريجي و پلهپله باشد تا بتواند آن را تحمل کند. بسياري از افراد در آغاز درمان احساس اضطراب ميکنند و مطمئن نيستند که حالشان خوب شود يا خير. شما نيز مانند همه افرادي که به اين اختلال مبتلا هستند، ناگزيريد براي درمان و بهبود خود تلاش کنيد. درمانگر به شما ميآموزد که براي کمک به خودتان چه کار بکنيد و شما نيز آن کارها را در فواصل بين جلسات تمرين خواهيد کرد. تمرينهاي اوليه کاملا آسان هستند، اما به تدريج و همچنان که آرامش شما در موقعيتهاي اجتماعي بيشتر ميشود، تمرينها هم سختتر خواهند شد. هر چه بيشتر تمرين کنيد، احتمال بهبودتان بيشتر خواهد شد.سلامت ایراناخبار مرتبط :مرز میان ترس و فوبیا کجاست ؟فوبيا با رفتار درماني معالجه ميشود بیماری عجیب ترس از 13
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]