واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پالايشگاههايي كه زمين ندارند!
هرچند دولت يازدهم يكي از موردهاي فعاليتهاي خود را روي پالايشگاهسازي و پالايشگاههاي پرحاشيه سيراف متمركز كرده است اما مشكلات اين پروژه يكشبه، روز به روز بيشتر هويدا ميشود.
نویسنده : وحيد حاجيپور
هرچند دولت يازدهم يكي از موردهاي فعاليتهاي خود را روي پالايشگاهسازي و پالايشگاههاي پرحاشيه سيراف متمركز كرده است اما مشكلات اين پروژه يكشبه، روز به روز بيشتر هويدا ميشود.
به دليل افزايش ظرفيت ميعانات گازي توليدي در كشور و پرهيز از خامفروشي آن، اجراي طرح پالايشي سيراف به عنوان تنها اقدام عملي وزارت نفت دولت يازدهم براي افزايش ظرفيت پالايشي كشور از اهميت و ضرورت خاصي برخوردار است. جذب مشاركت بخش غيردولتي در صنعت پالايش و تمركز وزارت نفت براي پيشبرد سريع اين طرح نيز از ديگر نكات مثبت آن است. با اين وجود، انتقاداتي به طرح پالايشي سيراف وارد است و پيشنهادهايي با هدف اصلاح و بهبود شرايط اين طرح ميتوان ارائه كرد.
بلافاصله بعد از رونمايي از طرح پالايشي سيراف، برخي تذكرات و پيشنهادات در مورد اصلاح و بهبود اين طرح از سوي كارشناسان صنعت نفت كشور ارائه و منتشر شد اما وزارت نفت در مقام تقابل و پاسخگويي به اين پيشنهادات خيرخواهانه برآمد.
يكي از انتقادات مطرح شده در زمينه اجراي پالايشگاه سيراف، درباره مكان اجراي طرح و زمين ناكافي براي پيادهسازي هشت پالايشگاه 60 هزار بشكهاي بود. موضوعي كه اخيراً مورد تأييد مسئولان وزارت نفت نيز قرار گرفته است. صادقآبادي، مدير عامل شركت زيرساخت طرح پالايشي سيراف گفته است: «متأسفانه به دليل محدوديت در فضا مجبور شدهايم يكي از اين قطعات (هشتگانه) را براي تجهيز كارگاه به پيمانكار به طور موقت واگذار كنيم.»
اين گفته ايشان البته موضوع عجيبي نيست زيرا 250 هكتار زمين (كل فضاي اختصاص يافته به اين پالايشگاه) حتي براي احداث يك پالايشگاه 480 هزار بشكهاي واحد (يكپارچه) هم مناسب نيست حال آنكه در طرح پالايشي سيراف ظرفيت 480 هزار بشكه به هشت پالايشگاه شكسته شده است كه در عمل به هر پالايشگاه فقط 25 هكتار زمين تعلق گرفته است. زميني كه از ضلع غربي و شرقي توسط فازهاي 11 و 13 پارس جنوبي محصور شده است و از شمال به ارتفاعات و از جنوب به دريا منتهي ميشود. بر همين اساس نيز اوايل سال 94 و قبل از شروع عمليات خاكبرداري اين زمين، برخي كارشناسان اختصاص اين زمين به طرح سيراف را نامناسب دانستند و زمينهاي ديگري از جمله فاز يك پارس جنوبي و همچنين زمين مجاور پالايشگاه ستاره خليج فارس را براي اجراي اين طرح پيشنهاد دادند. به نظر ميرسد هنوز هم براي اصلاح اين موضوع، وقت باقي است؛ چراكه تاكنون فقط حدود 50 درصد از عمليات تسطيح زمين انجام شده است و پايهريزي فونداسيون و نصب هيچ تجهيزي هنوز صورت نگرفته است.
چرا زمين مهم است؟
امروزه اكثر كشورهاي پيشرفته و شركتهاي بزرگ نفتي دنيا مانند توتال و اكسون موبيل به دليل توجيه اقتصادي بالاتر، به سمت احداث پتروپالايشگاه حركت كردهاند. در پتروپالايشگاهها، نفتا، LPG و برخي ديگر از محصولات پالايشگاه كه ميتوانند به عنوان خوراك پتروشيمي استفاده شوند در همان مكان به محصولات پتروشيمي تبديل ميشود. اين امر جدا از اينكه ارزش افزوده بيشتري نسبت به حالت فعلي (خامفروشي محصولات پالايشي) ايجاد ميكند، ريسك بازاريابي محصولات را كاهش ميدهد و موجب خودكفايي داخلي و از همه مهمتر كاهش هزينه احداث و هزينههاي عملياتي (ناشي از ساخت جداگانه پالايشگاه و پتروشيمي) و در نتيجه سوددهي بالاتر ميشود. اين اتفاق حتي اگر بنا باشد در آينده براي طرح سيراف رخ دهد، احتياج به زمين كافي دارد. امري كه در حال حاضر در صورت عدم تغيير زمين پالايشگاه سيراف، عملاً غيرممكن خواهد شد.
محيطزيست
جانمايي واحدهاي صنعتي خصوصاً واحدهايي كه در آلايندگي هوا سهيم باشند، همواره يك مسئله مهم و بحثبرانگيز در كشور ما بوده است. از ساخت واحدهاي مختلف قطعات خودرو در شهرهاي پراكنده كشور و ساخت پتروشيمي در بعضي شهرهاي دور از منابع خوراك و آب، تا ساخت پالايشگاه و پتروشيمي اراك در مسير غالب جريان باد به ورودي شهر و ايجاد مخاطرات جدي زيستمحيطي در اين شهر، همگي جزو تجربيات نسبتاً تلخي هستند كه پس از وقوع، ديگر امكان بازگشت ندارند. اين تجربه در مورد منطقه عسلويه نيز در حال تكرار است. درست است كه وزارت نفت مجبور است فازهاي مختلف پارس جنوبي را در نزديكترين محل به مخازن گازي در سواحل عسلويه توسعه دهد، اما به نظر ميرسد راجع به احداث پالايشگاه هيچ اجباري در اين زمينه وجود ندارد و تنها با حدود 70 كيلومتر خط لوله ميتوان پالايشگاه سيراف را به فاز يك پارس جنوبي انتقال داد. همچنين اگرچه پالايشگاه ستاره خليج فارس در يك اقدام نادر با فاصله زياد از عسلويه و با خط لوله 380 كيلومتري در بندرعباس احداث شده است اما به هرحال خط لوله مذكور با ظرفيت دو برابر يعني با ظرفيت انتقال 800 هزار بشكه در روز ساخته شده است و اصلاً يك زمين 700 هكتاري تسطيح شده نيز در جوار همين پالايشگاه و براي احداث فاز دوم آن آماده شده بود.
محصور شدن منطقه عسلويه بين دريا و كوه، باعث تشديد و تجمع آلودگي هوا در اين منطقه شده و براي ساكنين منطقه و همچنين كارمندان فازهاي پارس جنوبي شرايط سختي را ايجاد كرده است. اگر در كشور ما نيز مثل برخی كشورها به مسائل زيست محيطي اهميت داده شود، به نظر ميرسد همين «مسئله زيست محيطي» براي انتقال مكان پالايشگاه سيراف كافي است. البته هماكنون 50 هكتار از زمين مورد بحث براي ايجاد فضاي سبز در پالايشگاه در نظر گرفته شده است كه به نظر ميآيد با توجه به اظهارات مسئولان طرح درباره كمبود فضا، احتمال زيادي وجود دارد كه در آينده اجراي اين برنامه نيز عملاً منتفي شود.
پدافند غير عامل
هشت پالايشگاه به هم چسبيده سيراف در مكان فعلي آنقدر به يكديگر نزديك هستند كه از نظر پدافند غيرعامل از امنيت بالايي برخوردار نخواهند بود. اين در حالي است كه در صورت تغيير مكان اين پالايشگاه، امكان اصلاح اين موضوع هم وجود دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]