واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/عبدالحمید قدیریانباید خوبیها را فریاد بزنیم/ چطور میتوان با هنر ایستادگی ملت را فروکاست
قدیریان نوشت: تصور کنید که قرار است در جامعهای با خاموش کردن نور امید، آینده را در پیش چشمان آحاد جامعه تاریک و تلخ جلوه دهند تا ایستادگی آن جامعه را متزلزل کنند. برای اجرای چنین هدفی در گستره بزرگ جامعه، بهترین راه تغییر فضای تنفسی جوانان آن دیار است و برای رسیدن به این منظور بهترین راه ایجاد فضای تاریک و ناامید کننده با تولید آثار هنری است.
به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی خبرگزاری فارس، جشنواره هنرهای تجسمی فجر امسال با انتقادات جمعی از هنرمندان همراه بود که «عبدالحمید قدیریان» نیز یادداشتی در اینباره نوشت. این یادداشت را در ادامه میخوانیم. بادبادک از این سوی آسمان به آن سو حرکت میکرد و به مرور راه خود را به سوی اوج میپیمود. شاهدان آن بادبادک زیبا در دل حسرت داشتند و شگفت زده به شناور بودن آن خیره نگاه میکردند. آنها شجاعت بادبادک را تحسین میکردند و در دل میگفتند: که چگونه آن بادبادک از این سو به آن سو حرکت میکند و ارتفاع میگیرد و دغدغه سرنگونی ندارد. آنها نمیدانستند که بادبادک از ارتفاع خود غافل است چرا که رو به سوی آسمان دارد او خورشید را هدف قرار داده و تنها به رسیدن فکر میکند. بادبادک خیالش راحت بود که با نخی نامرئی هدایت میشود چرا که هدایتگرش را بر زمینی سفت مستقر میدید. زمانی گذشت. ناگهان بادبادک احساس سردرگمی کرد بالاجبار از آسمان غافل شد و پیرامونش را نگریست. دید بیهیچ نظمی با سرعتی زیاد و گاه با سقوطی دلهره آور مسیری را که دیگر زیبا نبود طی میکند. احساس خطر کرد. نمیدانست چه برسرش آمده او به موانع بین راه اصابت میکرد و صدمه میدید. کنجکاو روی از آسمان گرفت و علی رغم خواستش به زمین نگریست. دید عدهای از کودکان بازیگوش و بیمسئولیت با ترفندهای مختلف نخ هدایت بادبادک را از هدایتگر ربودهاند. در اطراف هدایتگر افراد زیادی به نظاره ایستادهاند. بادبادک که نسبت به گذشته حرکاتش شدت گرفته و جلب توجه میکرد، به مرور ارتفاعش را از دست داده و سقوط میکرد. هدایتگر، تنها بود و توان مقابله با آن تعداد کودکان شرور و بیفکر را نداشت. او خسته و دلشکسته از این سو به آن سو میرفت و از ناظران طلب کمک میکرد. بادبادک نمیدانست چه کند، از بازیگوشی آن کودکان ناراحت و از بیتفاوتی افرادی که ایستاده و فقط ناظر ماجرا بودند دلشکسته بود. هدایتگر با چنان حس صالحانهای تلاش میکرد که دل بادبادک با دیدن او نورانی و امیدوار میشد. این داستان هر سال نسبت به سال قبل بیشتر در ذهنم شکل میگیرد. اصلی اثبات شده در روانشناسی هنر و تأثیر هنر بر جامعه میگوید، که آثار هنری و تولیدات هنرمندان نقش بسزایی در شکلگیری فرهنگ جامعه دارد. به عبارت دیگر اگر مدیر فرهنگی برای فرهنگ یک جامعه هدفی داشته باشد میتواند به مرور آن اهداف را با جهت دادن به آثار هنرمندان در جامعه مستقر کند. برای مثال تصور کنید که قرار است در جامعهای با خاموش کردن نور امید، آینده را در پیش چشمان آحاد جامعه تاریک و تلخ جلوه دهند تا ایستادگی آن جامعه را متزلزل کنند. برای اجرای چنین هدفی در گستره بزرگ جامعه، بهترین راه تغییر فضای تنفسی جوانان آن دیار است و برای رسیدن به این منظور بهترین راه ایجاد فضای تاریک و ناامید کننده با تولید آثار هنری است. باید به این نکته توجه کرد که هنرمندان آثار خود را تحت تأثیر فضای تنفسی خود ایجاد میکنند. پس درک جنس فضای تنفسی جامعه از اصلیترین ابزارهای مدیریت فرهنگی است. با این منظر نگاهی به «آیت الکرسی» مسیر را برایمان هموار میکند. خداوند در آیه اول آیت الکرسی از خلقت آسمانها و زمین سخن میگوید و خود را قادر مطلق آن فضا معرفی میکند. به عبارت دیگر خداوند در ابتدا فضای بسیار عظیم و زیبا و اطمینان بخشی تصویر میکند به گونهای که همه در آن میتوانند شنا کنند و بیآنکه کسی جای کسی را تنگ کند از این سو به آن سو سیر کنند. بعد از تصویر آن فضای بزرگ و زیبا خداوند می فرماید: «لاَإِکْرَاهَ فِی الدینِ». روش خداوند به عنوان یک مدیر فرهنگی خیلی قابل توجه است او در ابتدا فضایی بزرگ، زیبا و مبتنی بر حق را ایجاد میکند، فضایی که همه در آن حضور دارند و در آن فضا هیچ اجباری را مطرح نمیکند چرا که هیچ کس نمیتواند خارج از آن کار کند. در اصل فضای مثبت و یا منفی در پیرامون هنرمندان آثار آنان را شکل میدهد. بعضی از افرادی که اکنون آثارشان در این نمایشگاه موجود است. زمان انقلاب را درک کردهاند و در آن فضا آثاری را خلق نمودهاند. با مقایسه آن آثار پی به تأثیر فضا بر تولیدات هنری خواهیم برد. با فهم این ساختار دیگر تنها هنرمندان را مسئول تولید آثارشان نمیدانیم. البته در جای خود هنرمندان هم باید جوابگوی آثار خود در پیشگاه الهی باشند.در جمع بندی باید بگویم فضای نقد ممکن است که فوائدی داشته باشد ولی.... بهتر است این طور بگویم که بیاییم از خداوند الهام بگیریم. اگر واقعا به دنبال اصلاح جامعه هستیم باید خوبیها را فریاد بزنیم و همه را به سمت تعالی تشویق کنیم. باید معارف ناب اهل بیت را در جامعه تبیین کنیم. جوانان میخواهند نسبت خود را با عالمی که در آن زندگی میکنند بدانند، باید معارف را با زبانی نو برای ایجاد فضای تنفسی آنان ترویج کنیم. بدانیم که همه طالب پروازند، اگر فضای پرواز به سوی آسمانها را به روی جوانان باز کنیم آنان اوج میگیرند و امثال شهید حسین فهمیدهها نمایان میشوند و اگر تعلل کنیم دشمن جوانان را به پرواز در دخمههای زیر زمینی راهنمایی میکند. باید مدیران فرهنگی شرایطی را مهیا کنند که با آن در هر لحظه ارتفاع جامعه را اندازه بگیرند و هر نوع نزولی را زنگ خطر بدانند. هنوز نسل ما به یاد دارند که چگونه در پرتو اوجگیری جامعه آن حماسههای دفاع مقدس خلق شد و جهان را رو به بیداری برد. پس شک نکنیم که با اوجگیری جامعه به سوی آسمانها همه خیرات جایگاه پیدا میکنند و با نزول آن شیاطین انس و جن حیات مییابند. بر اساس این گزارش، استاد «عبدالحمید قدیریان» نقاش، طراح صحنه و است که آخرین مجموعه نقاشیهای عاشورایی وی با عنوان «آسمان حسین(ع)» در ماههای محرم و صفر به نمایش درآمد. وی در پی فاجعه نیجریه و به شهادت رسیدن حدود هزار نفر از شیعیان و به اسارت گرفتن شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه، تابلوی نقاشی «دلجویی» را به خانواده شهدای نیجریه تقدیم کرد. انتهای پیام/ن
94/12/08 :: 11:14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]