واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تلويزيون جاي شكستخوردگان نيست
رسانه ملي در اين سالها كوشيده زودتر از آن كه رسانههاي ديگر به قضاوت و نظرسنجي برنامههايش بپردازند خودش نظرسنجيهايي درباره كيفيت برنامههايش انجام داده و نتايج اين نظرسنجيها را در اختيار مخاطبان بگذارد.
نویسنده : عليرضا ملوندي
رسانه ملي در اين سالها كوشيده زودتر از آن كه رسانههاي ديگر به قضاوت و نظرسنجي برنامههايش بپردازند خودش نظرسنجيهايي درباره كيفيت برنامههايش انجام داده و نتايج اين نظرسنجيها را در اختيار مخاطبان بگذارد.
امسال هم دو روز بعد از پايان تعطيلات نوروز بلافاصله نظرسنجي ارزيابي كيفي برنامههاي نوروزي سيما از طريق روابط عمومي سازمان منتشر شد.
در اين نظرسنجي مانند تمامي نظرسنجيهاي سازماني ديگر درباره نقاط ضعف آشكارا سخني به ميان نيامده و بر نقاط قوت تأكيد شده بود. اما در ابتداي اين نظرسنجي سازمان صداوسيما به صراحت از اين گفته بود كه برمبناي نظرسنجي صورت گرفته سه برنامه «خندوانه»، «شب كوك» و «دورهمي» پربينندهترين برنامههاي نوروزي رسانه ملي بودهاند.
اولين درس: مخاطبان سرگرمي ميخواهند
اينكه سه برنامهاي كه همه محصول شبكهاي هستند كه به نشاط و سرگرمي مخاطبان بيشتر از هر چيز ديگر اهميت ميدهد پربينندهترين برنامههاي تلويزيون ميشوند قبل از هر چيز اين پيام را براي مديران رسانه ملي دارد كه مخاطبان دهه نودي از آنها در وهله اول سرگرمسازي ميخواهند.
گستردگي دامنه رسانههاي سرگرمكننده كه از گوشيهاي همراه گرفته تا شبكه نمايش خانگي و بازار محصولات روز سينما و تلويزيون جهان و البته شبكههاي ماهوارهاي را دربرميگيرد باعث شده مخاطبان ايراني در برخورد با محصولات رسانه ملي تعارف را كنار بگذارند و خيلي راحت اگر برنامهاي سرگرمشان نكرد آن را كنار گذاشته و آلترناتيوي جايگزين كنند.
ديگر دوره محدوديت دهه 60 و 70 كه مخاطبان مجبور باشند تا عصر جمعه صبر كنند بلكه يك فيلم سينمايي از تلويزيون روي آنتن برود گذشته است و مخاطبان نه تنها به احترام گذاشتن رسانه ملي به خودشان اهميت ميدهند كه اگر بياحترامي ببينند سريعتر از حد تصور رسانه جايگزين را انتخاب ميكنند.
مخاطبان نوروزي سيما آن طور كه خود سيما گزارش داده فقط و فقط از برنامههاي سرگرمكنندهاي استقبال كردهاند كه از شبكهاي مخصوص سرگرمي و نشاط روي آنتن رفته است.
پس مديران رسانه ملي اگر ميخواهند باز هم مخاطب جلب كنند بايد بروند به سراغ سرگرميسازان و اگر اين كار را نكنند شك نداشته باشند كه ديگراني در داخل يا خارج ايران و با مديومهايي ديگر مخاطبان را سرگرم خواهند كرد.
دومين درس: تلويزيون جاي شكستخوردگان نيست
اينكه سه سريال تلويزيوني محصول نوروز هيچ جايي در ليست برنامههاي پربيننده رسانه ملي نداشتهاند بيش از پيش حكايت از آن دارد كه كار ساخت سريالهاي نوروزي به آدمهاي امتحان پس داده سپرده نشده است.
از ابتداي زمستان مرتب بر وجاهت توليد «كلاه قرمزي» و «پايتخت» براي نوروز تأكيد ميشد اما مديران رسانه ملي به بهانه بالا بودن رقم بودجه درخواستي توليدكنندگان اين آثار از همكاري با آنها سر باز زدند و در نتيجه آنتن خود را از دو محصولي كه هر كدام از آنها ميتوانست برگ برندهاي براي نوروز باشد محروم كردند.
با حذف دو تيم موفق سريال ساز هم اگر به سراغ چهرههاي امتحان پس داده در رسانه ملي ميرفتند و كار ساخت لااقل يك سريال را به كارگرداني واگذار ميكردند كه پيشتر در زمينه توليد سريالهاي سرگرمكننده كارنامه قابل قبول دارد باز هم زياد از نتيجه نهايي كار ناراحت نميشديم.
اما وقتي مديران، توليد هر سه سريال خود را به كارگرداناني سپردند كه بهترينشان كه سعيد آقاخاني باشد هم بيشتر كارهاي دونفرهاش با رضا عطاران بوده كه جلب توجه كرده بديهي است كه نتيجه نظرسنجي تلختر هم ميشود.
برزو نيكنژاد كه پركاري سالهاي اخيرش هيچگاه به توليد محصولي بالاتر از حد متوسط نينجاميده «قرعه»اش را هم بر مدار كليشهها و تيپهاي تكراري چيد كه احتمالاً خودش در كارهاي سابق عطاران يا كمديهاي يدالله صمدي ديده است.
حامد محمدي كه احتمالاً تنها دليل سپردن يك سريال مناسبتي به وي بدون داشتن هيچ روزمه قابل توجهي در تلويزيون، نسبت فرزندي با منوچهر محمدي و البته برادرزادگي ايرج محمدي است هم در «زعفروني»اش آن قدر به تكرار مكررات افتاد كه درميماندي در حال تماشاي سريال نوروزي سال 1395 هستي يا كمدي «مادرزن سلام» محصول 1385!
آقاخاني هم كه با دعوت يكي از نويسندگان و كارگردانان شكستخورده سينما يعني بهرام توكلي به عنوان همكار فيلمنامهنويس حتي نتوانست 10 درصد موفقيت روتينترين سريالهاي خودش مثلاً «خوشنشينها» را تجربه كند.
بدون كمترين ظرافتي اين چند نفر براي سريالسازي نوروزي انتخاب شدند و البته كه نتيجهاش هم شكستي بود كه بزرگترين درسش براي مديران رسانه ملي اين است كه تا اطلاع ثانوي حداقل كار ساخت سريالهاي مناسبتي آن هم در موعد نوروز را به تازهكاران و شكستخوردگان ندهند.
سومين درس: رفتن به سراغ ايدههاي بكر و امتحان پسدادگان
استفاده از ايدههاي بكر براي برنامهسازي در تلويزيون را ميتوان در توليد مسابقه «فرمانده» در شبكه افق ديد.
اين شبكه تلويزيوني كه از بدو تأسيس خود به جاي رفتن به سراغ سوژههاي هزاران بار تكرار شده اولويتش را سوژههاي بكر و دستنخورده قرار داده در توليد مسابقه «فرمانده» نيز بيش از هر چيز علاقهمندي جوانان و نوجوانان به سرگرمي برآمده از هيجان و البته تعليق را در دستور كار قرار داده و كنار آن بار آموزشي كافي را هم براي مخاطبان درنظر گرفت و نتيجه هم توليد محصولي شد كه بنابر نظرسنجي رسانه ملي رضايت 80 درصدي مخاطبان را فراهم كرده!
از آن طرف در هياهوي توليدات پرهزينه نمايشي، محمدرضا رشيدپور مجري اخراجي رسانه ملي با برنامهاي به نام «صفرصفر» به تلويزيون بازگشت؛ برنامهاي به شدت كمهزينه كه همه جذابيتش را از جسارت مجرياش در طرح پرسشهاي كمتر شنيده شده از مهمانان ميگرفت و همين هم شد كه حتي چنين برنامهاي با يك دكور دمُده از شبهاي چهارم و پنجم تبديل شد به برنامهاي كه سوژه روز فرداي مخاطبان را فراهم ميكند.
واگذاري برنامه به رشيدپور يعني روي آوردن به امتحان پس دادگان و توليد «فرمانده» يعني روي هوا زدن ايدههاي بكر!
مديران رسانه ملي از اين دو امتياز مثبت رسانهشان در نوروز به سادگي نگذرند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]