تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):توفيق [انجام كار نيك] از خوشبختى و بى توفيقى از بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803365279




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیدم که جانم می رود


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
دیدم که جانم می رود
دیدم که جانم می رود می گفت: همناممه. خیلی دوستش دارم. اگر قبولم کنه، باهاش رفیقم. خدا کنه اونم منو به عنوان رفیق بپذیره.


به گزارش فرهنگ نیوز، حمید داودآبادی، نویسنده و رزمنده دفاع مقدس درباره یکی از شهدای مدافع حرم که با او آشنایی هایی داشت، مطلبی نوشته که در ادامه می خوانیم: 
 
همنام و رفیق شهید مصطفی کاظم زادهسید بود. سیدمصطفی. سیدمصطفی موسوی.
خیلی خوش سیما بود. روحش از سیمایش هم جذابتر بود. اهل افغانستان بود، ولی ساکن قم.
 
محرم سال 93 توی حسینیه "مضیف العباس" باهاش آشنا شدم.
خیلی ازش خوشم اومد. واسه همین یکی از بهترین چیزهایی رو که دوست داشتم، بهش هدیه دادم.کتاب "دیدم که جانم می رود". زندگی و خاطرات شهید "مصطفی کاظم زاده".
یک بار با هم رفتیم بهشت زهرا (س) قطعه 26 ردیف 94 شماره 9.
سر مزار شهید "مصطفی کاظم زاده".
 
چند وقت بعد توی حرم حضرت معصومه (س) دیدمش. 
حال و هوای عجیبی داشت. 
می گفت: همناممه. خیلی دوستش دارم. اگر قبولم کنه، باهاش رفیقم. خدا کنه اونم منو به عنوان رفیق بپذیره.
می گفت: هر وقت که بتونم، پنجشنبه ها میرم سر مزارش.
شاید ده باری رفته بود بهشت زهرا (س) سر مزار شهید "مصطفی کاظم زاده".
 
چند وقتی گذشت.
شدیدا عشق به جهاد و مبارزه در راه اسلام و شهادت پیدا کرده بود.
خودش می گفت از آقا مصطفی گرفته.
دیگه نتونست بمونه.
هر جوری که بود آموزش دید و اعزام زد رفت سوریه برای دفاع از حرم و حریم اهلبیت (ع).
 
فروردین 1394، چند روز بیشتر از 20 ساله شدن سیدمصطفی موسوی نگذشته بود، که خبر دادند پس از چندین ماه مبارزه علیه جنایتکاران و تکفیریهای داعش، در عملیات "بصری الحریر" مفقودالاثر شده.
 
سرانجام 10 ماه بعد، 7 بهمن 1394، پیکر مطهرش به آغوش خانواده بازگشت و همراه با 6 مدافع حرم افغانستانی و پاکستانی، بر دوش مردم قم تشییع شد و در گلزار شهدای بهشت حضرت معصومه (س) آرام گرفت.
 
حالا دیگر مزار شهید "مصطفی کاظم زاده" در بهشت زهرای تهران، و مزار شهید "سیدمصطفی موسوی" در بهشت معصومه (س) قم، شده اند زیارتگاه من.
آخرش من هم: دیدم که جانم می رود.
 


منبع: مشرق


95/1/17 - 17:51 - 2016-4-5 17:51:38





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن