تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 23 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806437370




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آخرين اقرار مرد بدگمان‌ به همسرم مشكوك بودم


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آخرين اقرار مرد بدگمان‌ به همسرم مشكوك بودم
مرد جوانی كه به خاطر شك، دست به قتل همسرش زده بود، در صحنه جنايت بازداشت شد. متهم 29 ساله انگيزه‌اش را از اين جنايت، خيانت همسر عنوان مي‌كند، اين در حالي است كه تحقيقات كارآگاهان جنايي حكايت از آن دارد كه زن جوان خيانتي مرتكب نشده است.
وي آرام روي صندلي نشسته و در حال نوشتن جزئيات جنايتي است كه ششم فروردين امسال مرتكب شده بود. سروش در  این گفت‌وگو درباره قتل و انگيزه خود از اين جنايت مي‌گويد.
 چرا همسرت را به قتل رساندي؟
به او مشكوك شده بودم. 40 روز از عقدمان گذشته بود كه همسرم براي انجام کاری بیرون رفت و من چندين بار با تلفن‌ همراهش تماس گرفتم. بعد از حدود نيم ساعت آمد و گفت‌ کارش طولاني شده در حالي‌كه نبايد اينقدر طول مي‌كشيد. رفتارهاي او طوري بود كه باعث شده بود من به او شك و فكر كنم كه به من خيانت مي‌كند.
‌ اگر به او مشكوك بودي چرا جدا نشدي؟
يكبار مي‌خواستيم جدا شويم، اما با وساطت طرفين آشتي كرديم، بعد از آن هم كه فهميدم همسرم خيانت مي‌كند، گفتم چنين انساني اگر جدا شود، ديگران را هم به فساد مي‌كشاند. از طرفي نمي‌توانستم به خانواده‌ام هم حرفي بزنم چون آنها همسرم را خيلي قبول داشتند و حرف‌هاي من را باور نمي‌كردند.
‌چطور با هم آشنا شديد؟
مدتي قبل با آقايي در خيابان آشنا شدم كه مدير انجمن يك گروهي بود. خانم من هم دوست همسر اين آقا بود. از طريق اين آقا و همسرشان با خانمم‌ آشنا شدم.
‌روز حادثه چه اتفاقي افتاد؟
من و همسرم مدام با هم دعوا داشتيم، حتي شب حادثه هم با هم دعوايمان شد. من به او مي‌گفتم تو خيانت كرده‌اي و او زيربار نمي‌رفت. آن شب قهر كرد و به خانه پدرش رفت. فردا صبح زنگ زد كه مي‌خواهد لباس‌هايش را با خود ببرد، من به دروغ به او گفتم‌ خانه نيستم و كليد را در جاكفشي مي‌گذارم، در‌حالي‌كه داخل خانه منتظرش بودم. اين دروغ را به او گفتم تا او مطمئن شود من در خانه نيستم و به آنجا بيايد.
‌زماني كه همسرت وارد خانه شد، چه اتفاقي افتاد؟
او با ديدن من به سمت تلفن رفت تا با پدرش تماس بگيرد و بگويد كه من خانه هستم و در حقيقت از آنها كمك مي‌خواست. من سيم تلفن را قطع كردم و با هم درگير شديم. همسرم جيغ و داد مي‌كشيد و از همسايه‌ها كمك مي‌خواست. با چاقويي كه همراه داشتم دو ضربه به او زدم. او تقريباً بي‌حال روي زمين افتاده بود، به من گفت آب مي‌خواهم. رفتم براي او آب بياورم خودش را به در خروجي رساند، در را باز كرد و همانطور كه خونين بود، خودش را به در واحد كناري رساند. چندين بار در زد، اما كسي در را باز نكرد. من فوراً او را به داخل كشاندم دوباره همسرم بي‌حال روي زمين افتاد و از من خواست برايش آب بياورم، اما اين‌بار قبل از اينكه خودش را به در برساند و كمك بخواهد او را گرفتم.
‌چرا جلوي همسرت را مي‌گرفتي و نمي‌گذاشتي كه از خانه خارج شود؟
هدف من كشتن بود و بايد او مي‌مرد. براي همين نمي‌گذاشتم از خانه بيرون رود و كمك بخواهد.
‌ همسايه‌ها متوجه سر و صداي شما نشدند؟
اتفاقاً از سر و صداي ما چند نفر از همسايه‌ها دقايقي بعد در خانه را زدند و علت سر و صدا را پرسيدند. به آنها گفتم مگر خودتان سروصدا مي‌كنيد ما شكايتي مي‌كنيم و با يك عذرخواهي در را بستم.
اما مجدداً آنها در زدند، اين‌بار به آنها گفتم چرا دست از سر من برنمي‌داريد. يكي از همسايه‌ها گفت لكه‌هاي خون روي زمين براي چيست؟ اگر نگذاري ما وارد شويم با پليس 110 تماس مي‌گيريم.
‌ بعد چه اتفاقي افتاد؟
بلافاصله خودم را به همسرم رساندم و با آنكه نيمه‌جان بود و آخرين نفس‌ها را مي‌كشيد با چاقو ضربه ديگري به او زدم و او را به قتل رساندم. چند لحظه بعد زنگ خانه‌مان به صدا درآمد و پليس 110 بود. آنها از من در رابطه با سروصدا پرسيدند، جواب دادم چيز خاصي نبوده است. پليس در مورد خون روي زمين پرسيد، گفتم دستم زخمي شده است. بعد پرسيد همسرت كجاست؟ گفتم داخل اتاق خواب خوابيده است. با اين حرف‌ها به من مشكوك شدند و من مجبور شدم بگويم كه همسرم را به قتل رساندم. فوراً با اورژانس تماس گرفتند، اما بي‌فايده بود چون ضرباتي كه وارد كرده بودم، كشنده و همسرم به قتل رسيده بود.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن