واضح آرشیو وب فارسی:دانشجو آزاد: تئورسین های جبهه ی روشن فکری از مدت ها پیش در تلاش اند تا افکار و اندیشه های امام خمینی(ره) را به موزه ی تاریخ بسپارند و از خمینی، فقط مقبره ای بسازند و در ۱۴ خرداد به مزارش ادای احترام نمایند.به گزارش “ دانشجوآزاد ” به نقل از گروه سیاسی آناج: شهید مطهری در کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» می نویسد: «وقتی پادشاه انگلستان برای دیدار از هندوستان به آنجا رفته بود، در هندوستان جزء برنامه ی سفرش، بازدید از یک بُت خانه گنجانده شده بود. خود مردم هند وقتی که می خواستند داخل صحن بت خانه شوند، کفش های خود را می کندند، اما او به نشانه ی احترامِ بیش از حد، هنوز به صحن نرسیده، کفش هایش را کَند و بعد هم از همه مؤدب تر در مقابل بت ها ایستاد.» استاد مطهری در ادامه مرقوم می دارد: «در تفسیر این حرکت، عده ای ساده اندیش می گفتند: ببینید نماینده ی یک ملتِ روشنفکر چقدر به عقاید مردم احترام می گذارد؟ غافل از این که این نیرنگِ استعمار است؛ استعماری که می داند همین بت خانه هاست که هند را به زنجیر کشیده و رام استعمارگران کرده است؛ این گونه احترام گذاشتن ها، خدمت به آزادی و احترام به عقیده نیست، خدمت به استعمار است. ملت هند اگر از زیر بار این خرافات بیرون بیاید که دیگر باج به انگلیسی ها نخواهد داد.» قطعاً اگر این اتفاق را از منظر عقل دینی تحلیل کنیم، اقدام صورت گرفته از سوی پادشاه بریتانیا، هرگز اقدام درستی نبوده و خودبه خود با یادآوری ماجرای شکستن بت بزرگ از سوی ابراهیم نبی(ع) و یا تخریب بت ها در مکه از سوی پیامبر اسلام(ص)، می توان گفت که تکریم بت ها و یا تکریم تفکر غیرالهی در هندوستان، علتی جز فریب افکار عمومی آن کشور و سوار شدن بر اندیشه های مردم هند نداشته است؛ چرا که مسلماً اگر فرد مزبور، به جای تکریم، حرکت ابراهیم خلیل را تکرار می کرد، هرگز نمی توانست هندوستانِ بزرگ را به این راحتی مستعمره ی بریتانیا نماید. مشابه این اتفاق در عرصه ی دیپلماسی امروزی نیز رخ می دهد. مثلا در سفر اخیر باراک اوباما به کوبا، علی رغم اصطکاک زیادی که بین هاوانا و واشنگتن وجود دارد و این سفر، نخستین سفر یک رئیس جمهور آمریکا پس از ۸۸ سال به کوبا بوده است، تصویری از اوباما در کنار یادمان «ارنستو چه گوارا» منتشر شده که رئیس جمهور آمریکا در حال «تکریم» این «شخصیتِ کاملا ضد آمریکایی» است. «چه گوارا» که در کنار برادران «کاسترو» نقش مهمی در انقلاب کوبا داشته، پس از آن، به قصد صدور انقلاب کوبا به کشورهای دیگر آمریکای لاتین رفت و سرانجام در کشور بولیوی، توسط نیروهای نظامی این کشور و با کمک های اطلاعاتی-امنیتی سازمان سیا، دستگیر و بلافاصله تیرباران شد. دیپلماسی آمریکایی، تفاوتی بین کشورهای کمونیستی، مسلمان و … قائل نمی باشد. یانکی ها می خواهند همه جای دنیا را تحت سلطه ی خود داشته باشند و فقط «روش ها»ی کدخدایی آنها متفاوت است؛ مثلا معروف است که دموکرات ها بیشتر از جمهوری خواهان، به مذاکره و سیاست های تحریمی علاقه مندند و جمهوری خواهان آمریکایی نیز بهترین راه حل اعمال قدرت را در جنگ نظامی می دانند، اما هدف گذاری هر دوی آنها تابع راهبرد کلان نظام امپریالسم است که فقط در چگونگی سلطه بر کشورها اختلاف نظر دارند. برای آمریکایی ها فرقی نمی کند که هنوز کوبایی ها، «ارنستو چه گوارا» و قهرمانی نظیر «فیدل کاسترو» را دوست دارند، بلکه در صددند تا با ترفندهای دیپلماتیک و با استفاده از امپراطوری رسانه ای و جوسازی های فوق حرفه ای که در اختیار آنهاست، این گونه القاء کنند که خواهان صلح و دوستی با دشمنان دیرینه ی خود می باشند و در این راه حاضرند در کنار «یادمان» فردی که تمام زندگی خود را در مبارزه با سلطه ی آمریکایی صرف کرده است، عکس یادگاری هم بگیرند. در ایران نیز تئورسین های جبهه ی روشن فکری از مدت ها پیش در تلاش اند تا افکار و اندیشه های امام خمینی(ره) را به موزه ی تاریخ بسپارند و از خمینی، فقط مقبره ای بسازند و در ۱۴ خرداد به مزارش ادای احترام نمایند. همان گونه که در آمریکای لاتین نیز روشن فکرانِ لیبرال، همه ی تلاش خود را می کنند تا راه مبارزاتی رهبران ضد آمریکایی را نکوهش کنند. این اقدام باراک اوباما، مُهر تأییدی بر پروژه ی «تغییر سیرت» انقلاب اسلامی می زند که از مدت ها پیش با شعار «اصلاح» و سپس «اعتدال»، در بین سیاست مداران ایرانی، یارگیری می کند. هیچ فرقی هم ندارد که مردم هنوز «خمینی» را دوست دارند و برایش احترام قائل اند؛ چرا که سلطه طلبان می توانند پس از تماس های تلفنی و دست دادن با سران ایرانی، در مرقد مطهر امام هم حاضر شوند و در آنجا نیز عکس یادگاری بگیرند. مقام معظم رهبری از مدت ها پیش نسبت به پروژه ی تطهیر چهره ی آمریکا و تلاش برای باورپذیری منطق آمریکایی در بین نخبگان و مردم هشدار جدی دادند و فرمودند: «آمریکا، همان آمریکای قدیم است؛ اما عده ای مغرض و یا ساده لوح تلاش می کنند این دشمن توطئه گر را در افکار عمومی ملت به فراموشی و غفلت بسپارند تا آمریکا در فرصتی مناسب خنجر را از پشت فرو کند.» ۱ ایشان هم چنین در سخنرانی خود در حرم رضوی بیان داشتند: «شما وقتی در مقابل دشمن در حالی که می توانید ایستادگی کنید، عقب نشینی کردید، دشمن جلو می آید و متوقف نمی شود. این همان چیزی است که بارها عرض کرده ام. این تغییر سیرت جمهوری اسلامی است. ممکن است صورت باقی بماند ولی از محتوای خود به کلی تهی شود.» با این وجود، اما هنوز عده ای از نخبگان کشور که اتفاقاً مسئولیت های مهمی نیز بر عهده دارند، کماکان بر طبل توخالی مذاکره با آمریکا و معجزه ی «برجام» سخن می گویند و معتقدند که گره کور اقتصاد و فرهنگ را می توان با ارائه ی بازی «برد-برد» گشود. غافل از آنکه یکی از مسائل مهم در مذاکرات، که بنا به قول دولت مردان عرصه ی بده و بستان است، دادن امتیازاتی به طرف مقابل است که جمهوری اسلامی، طی مذاکرات هسته ای، عمده ی امتیازات بزرگ خود را به طرف مقابل بخشید و در عوض به دستاوردهایی بر روی کاغذ دست یافت. اما مقامات دولت یازدهم باید بگویند که در برجام های ۲، ۳ و… چه امتیازات انباشته ای را در اختیار دارند که در ازای آنها، مثلا تحریم های حقوق بشر و تروریسم ایران روی کاغذ لغو شوند؟ ۱٫ بیانات در سالروز تسخیر لانه جاسوسی؛ ۹۴/۰۸/۱۲
پنجشنبه ، ۵فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانشجو آزاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]