تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر گاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه الرحمن الرحيم نگويد. شيطان در آن شريك است...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833445174




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دلنوشته زیبای همسر شهید مدافع حرم/تو از این به بعد ستاره های شانه ات را از دستان رسول الله می گیری /تصویر


واضح آرشیو وب فارسی:آوای ماغر: تو از این به بعد ستاره های شانه ات را با دستان رسوالله می گیری، تو اربابم حسن و اربابم حسین را نظاره می کنی، تو رفتی تا حرم زینب امن بماند. می دانی اگر عباس بن علی بود چه می کرد؟به گزارش سایت خبری آوای ماغر ، به نقل از سایت خبری ثامن ؛ این روزها در باغ شهادت هنوز باز است و عده ای از یاران آخر الزمانی امام حسین(ع) برای یاری اسلام و دفاع از حریم اهل بیت(ع) و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شدند، و هستند زنانی که زینب وار و به تاسی از مادر علمدار کربلا "ام العباس" نمی گذارند عَلم اسلام بر زمین بماند. <img alt="" height="602" همسر شهید مدافع حرم سعید سامانلو که اواخر بهمن ماه سال94 در جریان عملیات آزادسازی دو شهرک شیعه نشین "نبل" و "الزهرا" به شهادت رسید دلنوشته زیبا که نشان از صبر زینبی این بانو که فرزند شهید نیز می باشد دارد در اختیار سایت ثامن قرار داده است. بسم رب زینب و عشاق زینب کجایی ای دل بی قرارم، کجایی ای مهربان همیشه سر بلند روزگارم، کجایی ای یادگار زیبای بهارم، کجایی همسرم، بهانه عطراگین حرف ها و بیانم تو چه زیبا از قفس هایت گذشتی تو همچو کبوتری بال گشوده همیشه آماده پرواز بودی و اکنون بر سر سفره کریمانه ی مولا نشستی، تو زیبا با خدایت نجوا داشتی، با چشمان دلت هر دم او را می دیدی و راز ها داشتی تو مهمان دل شب بودی، تو رسم لحظه ناب سحر را بلد بودی، عزیز دل تو رفتی و مرا با خاطراتت همنشین کردی، هوای خانه را با عطر زینب زهرا اجین کردی. دل من تا ابد به میزبانی دل نوشته های مهربانیت گرفته شده، آن همه شور و محبتت را، آن عشق و علاقه ات را با کدامین جملات بیان کنم، چگونه عظمت روح لطیفت را به وادی توصیف کشانم. سعیدم چطور همه را به روی صفحات کاغذ بیاورم، حال که تو در آبی آسمان ابدیت به خرمی سیر می کنی. تو با تمام عظمتت همیشه خود را حقیر می خواندی بی خبر از آنکه تو عزیز خدا بودی. خدا قلبت را به روی حقایقی از جنس نور گشود، دل نوشته های عارفانه ات سندی ست برای اثبات عزیز بودنت، برای خاص بودنت و من به تو غبطه می خورم ندیدی چگونه از باورم نمی گذشت خبر نیامدنت، ندیدی چه حالی شدم از فراق همیشگی ات، ندیدی چگونه با اولین توسل در معراج شهدا از محضرت، خدا صبر زینبی به من اعطا کرد . خدا تو را همچون پدرم نشانه گرفت و نفس های پاک تو را همچون نفس های پاک پدرم به عاشقی متبرک ساخت. سعید جان من به جا مانده از خاطره سبز طراوت بارانی بودم که طلایه دار راه عاشقی شد سلام مرا به پدرم سید محمد، بزرگ مرد خدا برسان. تو با او هر دو چه زیبا سرنوشتی را از پروردگار هدیه گرفتید. شهادت ، این برترین خیر به گفته ی مولایم علی است. مطمئنم در آن دیار باقی تو به دیدار علی و زهرا می روی پس از تو خواهش می کنم دستان مهربانت را برای همسر و دو فرزندت (علی و محمدحسین) رو به آسمان بالا ببر و نام مان را مانند همیشه با ترنم لحن دل انگیزت در پیش گاه خدایمان بخوان و برایمان دعا کن ای همسر جاودانه ام جایت چه خالی ست در کنار ما، من درد فراق را در چشمان دو فرزندت (علی و محمدحسین) نظاره می کنم و دم در نمی آورم تا محکم باشم و نشکنم و فرزندانمان را همانطور که خواسته بودی با راه تو مانوس کنم. نمی دانی وقتی محمدحسین کوچکت بی قراری می کند و زبانی ندارد تا بگوید پدرم کجاست چه حالی پیدا میکنم محمد حسین تو فقط 2 سال داشت که تو رفتی.. نمی دانی وقتی پدر و مادرت را می بینم که در نبود تو اشک می ریزند قلبم به درد می آید. من اکنون مادرم را درک می کنم که همیشه در فراق پدرم (سید محمد) اشکانی به سپیدی مروارید می ریخت و وقتی دلتنگ می شد با یاد بانو رباب آرام می گرفت. او سختی های زیادی را تحمل کرد و به مانند کوهی از صبر بود. راستی با آن همه عشق چگونه از ما گذشتی؟.....اما نه...... تو عاشق تر ز الله بودی و برای حفظ حریم عمه من رفتی . تو با سلاله پیامبر وصلت کردی و داماد بی بی زهرا شدی ، تو بیشتر از فرزندشان به آنها نزدیک شدی خوش به سعادتت که عاشق بودی. آری دنیای تو آمیخته به نور تقوا بود، آغشته به لطافت قران بود. یادت می آید چقدر باران را دوست داشتی ؟ اما نه...... تو خالق باران را بیشتر دوست میداشتی و در قطره قطره دانه های باران خدا را می دیدی تو چه زیبا رسم بندگی را به جا آوردی تو اهل معناهای دیار روشنایی بودی. یادم می آید چقدر دل ها برایت مهم بود تا نشکند، چقدر مراقب بودی تا خاطری آزرده نگردد، چقدر با احترام خلق خدا را دیدار می کردی و چه مهربانی خالصانه ای را همیشه با خودت به خانه می آوردی من زنده ام، با یادت، با لحظه لحظه خاطرات شیرین زندگانیمان، در زمانه ای که مولای بهارم مهدی موعود غایب است و مهر و مهربانی کیمیا شده توچه خوب رسم محبت را با قلب دریای ات ادا کردی، کلام و قلم قاصرند از بیان تمام ویژگی ها و ارزش هایت، آری بخشی از وجود با شکوهت برای خلق ناشناخته می ماند، اما تو را در آسمان ها، تو را در عالم بالا خوب می شناسند  تو از این به بعد ستاره های شانه ات را با دستان رسوالله می گیری، تو اربابم حسن و اربابم حسین را نظاره می کنی، تو رفتی تا حرم زینب امن بماند. می دانی اگر عباس بن علی بود چه می کرد؟ عباس که وقتی به وادی نینوا رسید به پیشگاه قدم های اولیا مخدره زینب نشست تا او پا بر سر پای او بگذارد و از اسب پیاده گردد، تا عباس بود هیچ یک از عدو جرات نزدیک شدن به خیمه را نداشت سعیدم خوش به حالت که لبخند رضایت عمویم عباس را به جان هدیه گرفتی و از حریم بانوی عرشیان دفاع کردی. زینب آن عظیم بانوی مهربان اسلام، زینب دُردانه علی و زهرا، زینب که در یک روز داغ هجده تن از پارهای تنش و هفتاد و دو تن را چشیده، زینب که گهواره اصغر را خالی دیده و اکبر را اِربن اِربا فهمیده، زینب که درد قاسم را به جان خریده و اشک بر دستان رقیه ریخته...... آه که دل زینب چه دیده و چه کشیده... پدرم، همسرم و دو فرزندم به فدای زینب، خودم و بقیه خانواده ام به فدای زینب، من شکر گذار پروردگارم هستم که همسرم را مدافع حریم حرم نورانی و مقدس زینب قرار داد، اجر تو چه نیکوست وقتی سرو کارت با بانویم زینب است. عمه جان من از تو می خواهم مرا در سرای آخرت همنشین آنها بگردانی آنجا که سر خان کریمانه ی آل طاها ست. انشالله. و به امید ظهور آن نگار غایب از نظر سادات تو <img alt=""


چهارشنبه ، ۴فروردین۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آوای ماغر]
[مشاهده در: www.avayemaghar.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن