تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815512131
روایتی از نوروزبانان بینوروز...
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۶
چشمهایی که نگران و منتظرند تا در بزنگاه یک حادثه، خود را برای کمک برسانند، در عین حال دعایشان این است که در نوروز 95 کارشان کساد شود، این روایتی است از نوروزبانان بی نوروز که این روزها دور از خانواده هایشان برای خدمت رسانی به همنوعانشان آمادهاند. به گزارش خبرنگار«سلامت» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، از عوارضی تهران-قم، 50 متر که پیش میرویم، در حاشیه سمت چپ اتوبان چادر امدادی اورژانس 115 در زمینهای خاکی خودنمایی میکند. باد یکسره در اطراف و داخل آن زوزه میکشد. اینجا "کمپ سلامت نوروزی اورژانس" است. جایی که قرار است 10 تا 12 تکنسین اورژانس تا پایان تعطیلات نوروزی گوش به زنگ باشند. هشت آمبولانس و یک اتوبوس آمبولانس هم تجهیزاتی است که برای تسریع در رسیدن به محل حادثه در اختیارشان قرار گرفته است. چادر خاکستری رنگ که رویش نوشته "ایستگاه سلامت"، دلت را قرص میکند که اگر در سفر نیازی خدمات درمانی داشتی، هستند انسانهایی گوش به زنگ تا با اطلاع از آن، بی درنگ به کمکت بیایند. چادر خاکستری رنگ که گرچه ممکن است برای نیازمندان کمکهای درمانی، محل مطبوعی باشد، اما برای امدادگران این حجم از باد، خاک، سروصدای ماشینها، سرما و گرمای هوا و از همه بدتر دوری از خانوادههایشان نمیتواند چندان دلنشین باشد. باید دید چه چیزی ارزشمندتر از بودن در کنار خانواده، آن هم در لحظههای "نو شدن" برایشان وجود داشته تا حضور در چادر امدادی با چند صندلی و یک قالی گل قرمز و چند تا قفسه دارو را به حضور در خانه ترجیح دادهاند. آن هم بدون هیچ چشمداشتی.
پایگاه اورژانس جادهای اتوبان تهران-قم
اینجا اگر کسی را نشناسی، هرگز احساس غریبی نمیکنی. خندهها، شوخیها، مهماننوازیهایشان، یخها را آب میکند. بساط ناهار با سادگی پهن میشود و دعوتمان میکنند برای صرف ناهار. بعد هم خیلی زود، همه چیز مانند اولش میشود؛ یک کمپ امدادرسانی با تجهیزات، داروها، باندها و کسانی که هزاربار به یکدیگر توصیه میکنند که مراقب استفاده از فلان دارو باش. جلو میروم تا با آنها صحبت کنم. برخی قانونمدارند و میگویند "بخشنامه شده که ما گفتوگوی خبری نکنیم." میگویم خبر که نمیخواهم، دوست دارم از زندگیتان، خانوادههایتان و مشکلاتتان با خبر شوم. یکیشان قبول میکند و با من هم کلام میشود. محمد شایگان، یکی از تکنسینهای پایگاه جادهای و امدادی تهران-قم، ده سال است که کارمند اورژانس است. لبخندش محو نمیشود و با خوش اخلاقی پاسخم را میدهد. حتی در لحظه تحویل سال هم از خانوادهمان دور هستیم درباره نحوه کارشان در پایگاه میپرسم و میگوید: شیفتهای ما در اورژانس 24 در 48 است. یعنی 24 ساعت شیفت هستیم و 48 ساعت استراحت داریم و این موضوع در طول سال وجود دارد. بنابراین تفاوتی ندارد که در ایام تعطیل یا غیرتعطیل باشیم. چرا که این روند کاری ماست و متاسفانه با این روند همیشه از خانواده دور هستیم. حتی در لحظه سال تحویل، روز سیزده به در، مراسمهای عزاداری و ... نیز سر کاریم و دور از خانواده. او ادامه میدهد: در عید نوروز نیز به دلیل ازدحامی که در جادهها وجود دارد ما معمولا در کنار جاده مستقر هستیم که اصطلاحا به آن کمپهای نوروزی میگویند. از این تکنسین اورژانس درباره مأموریتهایشان سوال میکنم و میگوید: بیشتر مأموریتهای ما تصادفات است که آن هم به دلیل خستگی و خوابآلودگی رانندهها در مسافتهای طولانی ایجاد میشود. این حوادث گاهی منجر به فوت، قطع عضو و... میشود. شایگان درباره مسافتهای استقرار پایگاههای جادهای اورژانس، میافزاید: برای مثال پایگاه ما که در کنار عوارضی تهران-قم است و تا اواسط این اتوبان که 100 کیلومتر است، به اورژانس تهران اختصاص دارد. در این مسافت نیز در فواصل 20 کیلومتری کمپهای نوروزی در دوطرف جاده گذاشته شده و از طریق زیرگذرها جاده را پوشش میدهد. فاصله رسیدن به صحنه حادثه نیز بین پنج تا 12 دقیقه متغیر است و حداکثر در 12 دقیقه خودمان را به محل حادثه میرسانیم. تکنسینهایی که سه برابر استاندارد جهانی کار میکنند او در ادامه صحبتمان درباره بیشترین مشکلات تکنسینهای اورژانس میگوید: بیشترین مشکلات تکنسینهای اورژانس نبود امکانات و کمبود پرسنل است که باعث میشود همکاران، ماموریتهای بیش از حد استاندراد جهانی بروند. در حال حاضر همکاران ما سه برابر استاندارد جهای به مأموریت میروند. کار سختی که سختی کار ندارد! شایگان ادامه میدهد: در عین حال هنوز سختی کار شامل کارکنان اورژانس نشده، درحالیکه آتشنشانی و بیمارستانهای سوانح و سوختگی شامل سختی کار میشوند ولی اورژانس هنوز شامل آن نشده است. حال فشار کاری زیاد، استرس، خوابوبیداریهای زیاد عمده مشکلات کارکنان اورژانس است و از طرفی دریافتیمان پایین است. در حال حاضر همکاران ما در بیمارستانها کارانهها و دریافتیهای بسیار خوبی میگیرند و نظام بهرهوری هم شاملشان میشود. طبق نظام بهرهوری، زمانیکه در روز تعطیل یا جمعه سر کار میروی، علاوه بر حقوق اضافه کار هم دریافت میکنی. اما این در حالیست که هنوز در اورژانس چنین چیزی وجود ندارد. ما در ایام تعطیل، سوگواری و... فعالیت میکنیم اما شامل نظام بهرهوری و دریافت حقمان نمیشویم. نیرو جذب کنید تا فشار کارمان کم شود میپرسم درخواسستتان از مسئولان چیست که میگوید: از مسئولان درخواست میکنیم که ما را نیز شامل نظام بهرهوری کنند. ما هم مانند همکاران بیمارستانی پیراپزشک هستیم و انتظار داریم که هر چه به آنها تعلق میگیرد، شامل ما نیز بشود. همچنین تقاضا داریم که مقداری نیروی بیشتری در اورژانس جذب کنند تا فشار کار کاهش یابد و از سوی دیگر سختی کار هم شامل کارکنان اورژانس هم بشود. و اما خانواده به خانوادهاش اشاره میکنم و میگویم از شما گلایه نمیکنند که هیچوقت نیستید، با خنده میگوید: خانواده مجبورند بسازند و ما سعی میکنیم طور دیگری برایشان جبران کنیم. سختترین لحظات یک تکنسین اورژانس او میگوید: سختترین لحظه یک تکنسین اورژانس زمانیست که مریضی را احیا میکنید و با تلاش زیادی که انجام می دهید باز هم موفق نمیشوید که او را به دنیا بازگردانید. این سختترین لحظه است. در عین حال همه کارکنان اورژانس سعی میکنند، سریعا خود را به صحنه برسانند و آنچه را که در چنته دارند، برای مریض انجام دهند. چند کلامی با مردم شایگان در ادامه توصیهای به مردمش میکند و میافزاید: به مردم توصیه میکنم که بیهوده با اورژانس تماس نگیرند و خطهای اورژانس را مشغول نکنند. برای بیماریهای سرپایی که میتوانند با مراجعه به یک درمانگاه یا مطب آن را درمان کنند، از اورژانس تقاضای کمک نکنند و اجازه دهند که با توجه به کمبود آمبولانس، نیرو و پایگاههای و جمعیت زیاد شهرها بویژه تهران، همکاران ما بتوانند به مأموریتهای اورژانسی واقعی رسیدگی کنند. من اگر واقعا برای ارائه خدمت به یک مریض سرپایی به منزلش مراجعه کنم، دیگر در این منطقه آمبولانسی نیست تا به یک بیمار سکته مغزی، قلبی و یا هر چیز دیگری که نیاز به اقدامات فوری پیش بیمارستانی دارد و نیازمند این است که در یک زمان طلایی به بیمارستان برسد تا حیاتش حفظ شود، خدمترسانی شود. از او درباره دعایش در نوروز میپرسم و اینکه دوست دارد نوروز پرکاری داشته باشد یا نه؟ میگوید:دعا میکنم که همه مردم سلامت باشند و با سلامتی در این ایام سفرشان را به پایان برسانند،در عین حال امیدوارم امسال سرمان خلوت باشد و برای هیچ کس هیچ حادثه بدی رخ ندهد. بنابر اعلام معاون درمان وزیر بهداشت، در ایام نوروز 95، 18 هزارو 500 نیروی ارژانس در 2170 پایگاه اورژانس شهری و جادهای به کارگیری میشوند. کاش با کمی خودمراقبتی از حوادث در کمین پیشگیری کنیم و کاری کنیم که تک تک این نوروزبانان با دغدغهای کمتری نوروز را به سر برند.
پایگاه اورژانس جادهای اتوبان تهران-قم
پایگاه اورژانس جادهای اتوبان تهران-قم
گزارش از خبرنگار ایسنا، مژگان زینلی پور انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]
صفحات پیشنهادی
دندانهایش را نکشید!/ روایتی تلخ از ابتلای کودکان به ایدز
دندانهایش را نکشید روایتی تلخ از ابتلای کودکان به ایدز جامعه > سلامت - روزنامه قانون طبق آمار رسمی وزارت بهداشت حدود 30 هزار نفر مبتلا به اچ آی وی در کشور شناسایی شدهاند و برآوردهای آماری نزدیک به 80 هزار نفر را نشان میدهد افراد مبتلا به اچ آی وی ایدز نیازروایتی واقعی یک نویسنده از علی دایی
این ماجرا برای تقریبا بیست یا بیست و دو سال قبل است بدون کمترین دخل و تصرفی در واقعیت به گزارش صدای میانه وحید سعیدی نویسنده جوان اما با سابقه مطبوعات سینمایی برای یادداشت عیدانه خود در هفته نامه همشهری جوان خاطره ای از کودکی اش نوشته درباره علی دایی درباره روزی که علیروایتی واقعی از علی دایی که تاکنون نشنیده اید
این ماجرا برای تقریبا بیست یا بیست و دو سال قبل است بدون کمترین دخل و تصرفی در واقعیت همشهری جوان وحید سعیدی نویسنده جوان اما با سابقه مطبوعات سینمایی برای یادداشت عیدانه خود در هفته نامه همشهری جوان خاطره ای از کودکی اش نوشته درباره علی دایی درباره روزی که علی دایی باروایتی واقعی از علی دایی که پیشتر نشنیده اید
روایتی واقعی از علی دایی که پیشتر نشنیده اید روز نو روزی که علی آمد نوشته ای است دلی از خاطره ای قدیمی درباره روزهایی که علی دایی تازه در پرسپولیس بازی می کرد شاید برای سال ها 74 و 75 وحید سعیدی نویسنده جوان اما با سابقه مطبوعات سینمایی برای یادداشت عیدانه خود درروایتی از وداع جانسوز امیرالمؤمنین و حسنین در لحظات شهادت حضرت فاطمه(ع)
به گزارش دزفول امروز - آنچه در ادامه می آید گوشه ای از لحظات آخر عمر شریف حضرت فاطمه زهرا سلام علیها وداع فرزندان و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بر بالین آن حضرت است لحظات آخر عمر شریف فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضور حسنین علیهماالسلام بر بالین مادر لَمَّا حَضَرَتْهَا الروایتی واقعی از علی دایی
روایتی واقعی از علی داییتاریخ انتشار يکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۷ ۵۹ روزی که علی آمد نوشته ای است دلی از خاطره ای قدیمی درباره روزهایی که علی دایی تازه در پرسپولیس بازی می کرد شاید برای سال ها ۷۴ و ۷۵ وحید سعیدی نویسنده جوان اما با سابقه مطبوعات سینمایی برای یادداشت عیدانهروایتی از گلریزان ورزشکاران و هنرمندان برای آزادی محیط بان دنا
روایتی از گلریزان ورزشکاران و هنرمندان برای آزادی محیط بان دنا جامعه > محیط زیست - روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارشی مراسم گلریزان برای رهایی یافتن غلامحسین خالدی محیط بان دنا از زندان روایت کرده است مرشد روی سازش ضرب میگیرد زنگ میزند و به میهمانان زورروایتی واقعی از علی دایی که پیشتر نشنیده اید روایتی واقعی از علی دایی که پیشتر نشنیده اید
روایتی واقعی از علی دایی که پیشتر نشنیده اید صبح دنا روزی که علی آمد نوشته ای است دلی از خاطره ای قدیمی درباره روزهایی که علی دایی تازه در پرسپولیس بازی می کرد شاید برای سال ها 74 و 75 صبح دنا وحید سعیدی نویسنده جوان اما با سابقه مطبوعات سینمایی برای یادداشت عیدانه خود درروایتی واقعی از علی دایی که تاکنون نشنیدهاید
گیل نگاه وحید سعیدی نویسنده جوان اما با سابقه مطبوعات سینمایی برای یادداشت عیدانه خود در هفته نامه همشهری جوان خاطرهای از کودکیاش نوشته درباره علی دایی درباره روزی که علی دایی با تمام خستگیاش به ملاقات او رفته بود ۱ داشتم یکی یکی اسم مهمانها را روی کارتهای دعوت مینوشتتوصیه های اخلاقی آیت الله مظاهری به زائران حرم رضوی،دل امام رضا(ع) را نسوزانیم/ روایتی کمرشکن از حضرت رضا(ع)
کرات آملی روایتی کمرشکن از حضرت رضا ع است که یک کسی آمد خدمت حضرت و گفت یابن رسول الله التماس دعا حضرت فرمودند چه می گویی با کارهایت معصیت ها کمر مرا می شکنی و بعد فرمودند که ما این ها را می بینیم به گزارش پایگاه خبری کرات آملیبه نقل از شمس توس با نزدیک شدن به روزهای پای-
پزشکی و سلامت
پربازدیدترینها