واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: «عبدالقادر النجدی» یکی از فرماندهان داعش که خود را امیر لیبی می داند، پس از آنکه پهپادهای آمریکایی مولانا «القحظانی» روحانی تندرو و افراطی داعشی ها را در لیبی هدف قرار داده و به هلاکت رساند، تهدید کرده است گروه وابسته به او خلافت اسلامی را به لیبی و شمال آفریقا بازگردانده و پس از آن ایتالیا را نیز فتح خواهد کرد. در سال گذشته میلادی هر گاه که افراطیون داعش در عراق و سوریه شکست هایی را متحمل شده و بخشی هایی از متصرفات خویش را از دست می دادند، بر تحرکات خویش در شمال آفریقا و بویژه لیبی می افزودند و در آن جبهه خبرساز می شدند. حتی در دوره ای اخبار محرمانه ای به رسانه های جهان راه یافت، مبنی بر اینکه بخش عمده ای از نیروهای زبده و فرماندهان کلیدی داعش بهمراه خانواده های خویش از «رقه» در سوریه به لیبی کوچ کرده اند. حتی اخبار تأیید نشده ای مبنی بر سفر ابوبکر البغدادی به لیبی شنیده شد. اما براستی چرا داعش توانسته است در لیبی این چنین قدرتمند ظاهر شده و دوام یابد؟ چه کسانی و چرا این جریان را حمایت می کنند و عاقبت این ماجراجوییهای داعش در شمال آفریقا چه خواهد شد؟ پاسخ به این سؤالات بی ارتباط با آنچه در غرب آسیا می گذرد و سیاستهای بازیگران این میدان نیست. لیبی پس از سرنگونی قذافی به سبب موقعیت ویژه جغرافیایی و عدم کنترل بخش اعظم آن که تقریباً خالی از سکنه و هنوز در ید قبایل چادرنشین و بدوی است، محل مناسبی برای استقرار شورشیان مسلح بین المللی بود. بخشهایی از لیبی حتی در زمان قذافی نیز کمابیش خودمختار و با نظر سران قبایل منطقه ای اداره می شد. هرج و مرج در لیبی با انقلاب تونس و بالا گرفتن آشوبها در مصر همزمان شد و همین بهترین فرصت را فراهم ساخت تا حامیان تروریستها با استفاده از وضع نابسامان موجود و عدم کنترل دولتهای ممالک همسایه، نطفه این گروه های تروریستی را در مناطق موردنظر خویش، و بویژه در مناطقی که نظیر شرق و شمال شرق سوریه، مکان استخراج و فروش نفت و کسب درآمد نامشروع برای اهداف بعدی فراهم بود، بنیان نهند. آل سعود از این حرکت چندین هدف را دنبال می کرد. آنها از یکسو با این اقدام یک جزیره امن برای تروریستهای فعال در عراق و سوریه فراهم کردند که در صورت بروز هر مشکلی بتوانند آنان را به سرزمینهای جدید با مأموریت های جدید منتقل کرده و مانع انهدام نهایی آنها شوند. از سوی دیگر کشورهای شمال آفریقا و بطور خاص تونس و مصر و سودان، نیازمند یک نیروی بازدارنده و تهدیدی دایمی بودند تا همچنان در خدمت اهداف آل سعود باقی بمانند. در این سیاست ترکیه نیز با آل سعود همسو بود. آنکارا نیز نیازمند اهرم فشار مؤثری بر مصر، پس از مرسی بود. لذا اردوغان هم برای تحقق این سناریو همکاری جامعی با عربستان داشت و دارد. مهمتر از همه اینها، داعش در لیبی و شمال آفریقا از هر جای دیگر به اروپا نزدیکتر است و این هم ابزار فشار قدرتمندی برای معامله با اروپا بود. واشنگتن که به موقع متوجه این بازی سعودی ها شده بود، خلیفه حفتر را که دست پرورده سیا بود راهی لیبی کرد و تا حدی توانست این ماجراجویی تازه آل سعود را کنترل کند. با تمام این احوال به نظر می رسد اگر کشورهای شمال آفریقا بموقع و با کمک هم ریشه این غده سرطانی را نخشکانند باید منتظر بلایی باشند که آل سعود بر سر سوریه و عراق آورد. دور نیست که آنها نیز در زمان لازم به چنین سرنوشتی دچار شوند!
پنجشنبه ، ۲۷اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]