واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سهیلا با همسر آیندهاش در کافیشاپ هستند. آنها قرار است با هم ازدواج کنند، اما هنوز مجید نتوانسته است خانوادهاش را برای خواستگاری آماده کند. او میگوید که مادر و پدرش از هم جدا شدهاند و وقتی کوچک بوده پدرش او را برای کار نزد عمویش فرستاده تا کار و تحصیل کند. به خاطر همین در شهر پدریاش اطلاعات زیادی درباره او ندارند که در تحقیقات بگویند.
محل کارش هم در شهر دیگری است و با سهیلا در شهری که نه موطنش است و نه محل کارش ملاقات کرده و قرار می گذارد. آنجا موطن سهیلاست.سهیلا در دانشگاه با مجید آشنا شده و او خود را انسان مستقلی معرفی کرده است که با خانواده ارتباط زیادی ندارد به خاطر همین برای خواستگاری یک بار تنها به خانه سهیلا آمد که خانواده از او خواستند به اتفاق بزرگ خانواده برای خواستگاری بیاید.اکنون آنها در کافیشاپ پشت میز نشستهاند و قرار است برای شرایط ازدواجشان تصمصم بگیرند، اما ناگهان صدای زنگی از داخل کت مجید بلند میشود. سهیلا به موبایل او که روی میز است نگاه میکند و میپرسد: «چند تا موبایل داری؟»مجید نگاهی به شمارهای که روی موبایلش افتاده میکند و میگوید: «این یکی فقط برای کار است و الان وقتش نیست عزیزم الان وقت تو است.»بعد هم گوشی را خاموش میکند و دوباره توی جیبش میگذارد.سهیلا موبایلش را درمیآورد و میگوید: «شمارهات را بده داشته باشم، اما مجید اخم میکند و میگوید: گفتم فقط برای کار است.»آنها درباره شرایط ازدواج صحبت میکنند و مجید میگوید: «من خیلی عجله دارم که به محل کارم برگردم. آنجا خیلی دور است و در منطقه مرزی است و عبور و مرور به آن برای همه میسر نیست. اگر خواستید تحقیق کنید با این شماره تماسهایی که میدهم تماس بگیرید چون به منطقه راهتان نمیدهند.»وقتی درباره نامزدی صحبت میکنند مجید با چربزبانی میخواهد سهیلا را متقاعد کند که همین یکی دو روزه با هم صیغه کنند و بعد از محرم شدن همراه یکی از اعضای خانوادهاش به محل کار او در شهر مرزی سفر کرده از شرایطش باخبر شوند.سهیلا که انگار پردهای از خیالات شیرین جلوی چشمش را گرفته است اول با همه چیز موافقت میکند و بعد که به خانه میرود خواهر بزرگترش تکتک رفتارها و حرفهای خواستگار مشکوک را مورد نقد قرار میدهد و از او میخواهد نسبت به کسی که قرار است با او ازدواج کند با دقت بیشتری تحقیق و بررسی کند زیرا همه چیزش مبهم است.سهیلا به خاطر میآورد وقتی با موبایل خواستگار مشکوک تماس میگیرد گاهی یکدفعه تماس را قطع میکند و گاه وقتی خارج از ساعت اداری تماس میگیرد صدای بچه میآید و کمکم وقتی تمام پازل را کنار هم میچیند به این نتیجه میرسد که احتمالا مرد آیندهاش میخواهد برای همسرش هوو ببرد! اما چطور میتوانید پی ببرید که همسر آیندهتان ممکن است چیزهایی را از شما پنهان کرده باشد و همسر دیگری داشته باشد.دروغگوی کمحافظهتجربیات آزموده نشان میدهد کسانی که چیزی را از شما پنهان میکنند مجبور هستند بارها دروغ بگویند و آدمهای دروغگو کمحافظه میشوند.حرفها و رفتارهای مشکوک خواستگار خود را زیر نظر بگیرید و سعی کنید تا هنوز دیر نشده است او را بشناسید و تناقضهای رفتاری و گفتاری او را کشف کنید.شناسنامه یدکیاغلب آدمهایی که زندگی دوگانهای دارند برای فرار از تعهدات قانونی خود و پنهان کردن زندگی مشترک دیگری که دارند از المثنی یا شناسنامه جعلی استفاده میکنند.مشخصات شناسنامه شخص را با سایر مدارک او چک کنید و به المثنی بودن آن دقت کنید.اگر ازدواج در شناسنامه ثبت شده باشد و طلاقی در آن دیده نشود هیچ ملاک دیگری را برای جدایی نپذیرید مگر گواهی فوت همسر را نشان دهد.خسیسهای دوزنهمردهای تنوعطلب در پی روابط خارج از ازدواج هستند و سعی میکنند خود را مجرد جلوه دهند تا دخترانی را به تور بیندازند که فقط قصد ازدواج دارند.این مردان متاهل هستند و خرجشان زیاد است پس پول زیادی برای مهمان کردن و هدیه گرفتن برای شما خرج نمیکنند.سیستم ارتباطی پیچیدهاین آقایان باید سیستم ارتباطی گستردهای را مدیریت کنند. تماسهای فرزندان، خانواده همسر، خود همسر و تماسهای کاری و البته تماسهای شما و برای این که همه چیز به هم گره نخورد یک موبایل با چند سیمکارت یا چند گوشی موبایل همراه دارند.آنها از چند خط تلفن همراه استفاده میکنند و احتمالا شمارهای که به شما دادهاند سیمکارت اعتباری است و سیمکارت ثابت متعلق به خانوادهشان است.قرارهای پیچیدهعلاوه بر سیستم ارتباطی پیچیده قرارهای این افراد نیز پیچیده است و در روزهای تعطیل یا آخر هفته به سختی میتوانند با شما باشند. خیلی وقتها با شما شام بیرون نمیمانند. به هر حال خانم خانه منتظر است تا شام را با هم صرف کنند.هویت جعلی یا نامعلومنداشتن عکس و اطلاعات پروفایل در صورتی که اینترنتی با او آشنا شده باشید از دیگر علائم خطر است.ممکن است خانواده اصلیاش عکس او را در سایتی که عضو شده تا همسری بیابد پیدا کنند پس بهتر است عکسش را برای شما ایمیل کند اینطور نیست؟اگر جایی را به عنوان خانهاش به شما نشان داد زمانی که او همراه شما نیست از مدیر ساختمان یا همسایهها در مورد او سوال کنید که آیا تازه ساکن آنجا شده یا مهمان کس دیگری است؟دارم جدا میشوملطفا گول این یک جمله را نخورید. «دارم جدا میشوم...» زیرا ممکن است به اندازه یک عمر طول بکشد.وقتی دست آنها رو شود همیشه میگویند: همسرشان را دوست ندارند، ازدواجشان تحمیلی بوده، همسری مریض دارند یا همسرشان خارج از کشور به سر میبرد و در زندگیاش کس دیگری است و هیچ عشقی در زندگیشان نیست و شما را برای عشق ورزیدن میخواهند و برای طلاق هیچ مشکلی ندارند و همین روزها جدا میشوند.پس شما هم عجله نکنید و هر نوع ارتباطی را موکول به سند مستند جدایی کنید.خود را نشان دهیدبرای این که او را امتحان کنید از او بخواهید با هم به مکانهای عمومی بروید و با هم در این مکانها عکس بیندازید و به او بگویید که عکسهایتان را با دوستان زیادی که دارید در اینترنت با عنوان من و همسر آیندهام به اشتراک میگذارید.لزومی ندارد واقعا این کار را بکنید، اما خود را به این کار بسیار مشتاق نشان دهید و بگویید در هر شهری چند دوست دارید و میخواهید به همه اعلام کنید بعد ببینید که عکسالعمل او چیست.با توجه به این که عکسها با حجاب و در فضای عمومی است اگر مخالفتی داشته باشد میتواند نشانه پرهیز از فاششدن رابطهای باشد که نمیخواهد رسمی کند یا خانوادهاش بویی ببرند.غیبشدن ناگهانیاگر بیاینکه برنامه سفر یا چیز دیگری داشته باشد ناگهان غیب میشود و حتی از سر قرار شما گاه بدون توضیح جای دیگری میرود و مدتی هیچ خبری از او به دستتان نمیرسد، نشانه یک مشکل جدی است.این آقایان چون برنامههایشان وابسته به خانوادهشان است ناگهان در منگنه قرار میگیرند و باید مثل سیندرلا قبل از این که کالسکهشان تبدیل به کدو شود فرار کنند!همه چیز پیچیده استاگر نامزد شما دارای روابط پیچیده، مشکلات خانوادگی پیچیده و شغلی است که نمیتواند به خاطر سری بودنش با شما صحبت کند و به خاطر مصالحی نمیتواند بگوید خودش هم خیلی پیچیده است بدانید دارید وارد زندگی پیچیده یک هوو میشوید!بنابراین یا خود را برای این پیچیدگی آماده کنید یا تا دیر نشده است راه ساده جدایی قبل از ازدواج را انتخاب کنید و خود را نجات دهید.جام جممطالب مرتبط :وقتی پای «هوو» به زندگی باز میشود! راهکارهای کنار آمدن با هوو چی می شه هوو میاد سرمون؟
چهارشنبه 19 اسفند 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]