واضح آرشیو وب فارسی:دکتر سلام:
بد نیست زوجین برای بهترشدن کیفیت زندگی زناشویی شان کمی هم به الگوها و عادت رفتاری خود مراجعه کنند و اجازه ندهند به زندگی مشترک آن ها لطمه ای وارد شود توصیه می کنیم از این توصیه های کارساز مشاوران خانواده کمک بگیرند
فرض کنید شما به عنوان یک فرد جوان تصمیم به ازدواج و شروع یک زندگی جدید با فردی جدید را گرفته اید.ممکن است این فرد هم شهری ، هم محله ای و حتی از اقوام شما باشد .به هرحال از هرجا و با هر قومیتی که باشد قطعا تفاوتهایی را با یکدیگر خواهید داشت. تفاوت هایی که ریشه ای عمیق در زندگی تان دارند و سالهاست که پا به پای شما آمده اند و پرورش یافته اند.
در هر صورت دختر و پسری که با یکدیگر پیوند زناشویی میبندند به دلیل محیط و شرایط خانوادگی ای که در آن رشد کرده اند و همچنین افرادی که در تمام طول زندگی چند ساله شان همانند یک الگو در کنارشان بوده اند ،طبیعتا دارای تفاوت های بسیاری هستند ،اما این تفاوت ها بسته به نوع و شدتی که دارند با شروع زندگی خودشان را نشان خواهند داد، حالا این تبحر و توانایی شماست که تا چه حد بتوانید خودتان را با شرایط به وجود آمده وفق بدهید و به جای پررنگ کردن و ذره بین گذاشتن روی آنها سعی بر کمتر شدن و بی اثر کردن آن داشته باشید، همانند بمب های ساعتی و خطرناکی که هرکسی قادر به خنثی کردن آن نیست و مهار کردن آن تبحری خاص می طلبد!
حمیدرضا رحمانی روان شناس و مشاور خانواده در گفتگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران جوان در این خصوص گفت:مهم ترین نکته ای که طرفین قبل از شروع زندگی مشترک باید آن را باور داشته باشند “تفاهم”است، کلمه ای هرچند کوچک که محتوای بسیاری را به صورت نهفته در خود جای داده است. تفاهم به بیان ساده و قابل درک به معنی “توانایی تحمل تفاوت ها” است و صد در صد زمانی که زن و مرد به این شعار پایبند باشند که “میتوانیم با تفاوتهای یکدیگر کنار بیاییم ” مسائل به راحتی حل خواهند شد.
باور کنید موتور محرک زندگی مشترک خودتان هستید
به طور کلی زمانی که در زندگی مشترک صفا و صمیمیت ، احترام متقابل، همراهی و همدلی و همچنین مهربانی وجود داشته باشد قطعا زندگی شیرین و دلچسب میشود. گاهی پیش می آید که خانواده نوپا از لحاظ تفاهم و همدلی فقیر میشود ، تا جایی که کینه و خودخواهی و بحث و جدل های بی دلیل جای آن را میگیرد که در پی آن زندگی جهنمی میشود که هر دونفر را در گرمای خود خواهد سوزاند!
اما وجود تفاهم و همدلی خود به خود باعث افزایش انگیزه در جهت ادامه زندگی مشترک میشود، آنقدر که بتوان اختلافات کوچک را نادیده گرفت و از آنها چشم پوشی کرد.
جدا از همه این ها ظریف ترین نکته ای که باید بدانیم این است که وجود تفاوت ها تنها به اختلاف نظر در مسائل مادی و یا پیش پا افتاده همچون رنگ لباس و بوی عطر و… معطوف نمیشود بلکه طیف گسترده تری دارد.
حمیدرضا رحمانی اظهار کرد: پیرامون بحث اختلافات زندگی زناشویی یکی موضوع اختلاف سلیقه مطرح است و دیگری اختلاف در عقیده! که به هرحال وابسته به شرایط متعددی است و در کنار تفاهم ها که قطعا به صورت اکتسابی بوجود آمده است حضور دارند.هر دو طرف وظیفه دارند روحیه گذشت و ایثار را در خودشان تقویت کرده و برای رسیدن به نقاط مشترک بیشتر تمام تلاش خو د را لحاظ نمایند ، علاوه بر آن قدرت خود را در جهت شناختن خصوصیات اخلاقی ، رفتاری و همچنین فردی همسرشان به کار بگیرند. چرا که تفاهم به معنای توانایی تحمل تفاوت ها است و برای گسترش آن باید قدرت درک را افزایش داد.
بد نیست به خودتان رجوع کنید
اختلاف سلیقه و همینطور اختلاف در عقیده امریست که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد ، چرا که زن و مرد قبل از اینکه یکدیگر را بشناسند خود را شناخته اند و قریب بر سه دهه از زندگیشان را در شرایطی سپری کرده اند که بر تشکیل روحیه و خصوصیات اخلاقی و رفتاریشان اثر قابل توجهی گذاشته است. چرا که ممکن است یکی از طرفین در خانواده ای مذهبی رشد کرده و دیگری در محیطی متفاوت تر و خانواده ای به اصلاح امروزی پرورش یافته باشد که طبیعتا بسیاری از موارد و موضوعات رفتاری و عقیده ای نیز برایش بی مفهوم مانده است!
این روان شناس در این باره نیز بیان داشت: تحمل اختلاف در سلیقه به مراتب راحت تر است و در اکثر موارد با کنار گذاشتن خودخواهی و اهمیت دادن و همچنین احترام گذاشتن به سلیقه طرف مقابل برطرف میشود.اما موضوع اختلاف عقیده موضوعی است که به راحتی قابل چشم پوشی نیست و طیف گسترده ای دارد، شاید در مراحل اولیه بتوان نسبت به آن بی توجهی کرد اما قطعا در دراز مدت اثر ناهنجار خود را اعمال خواهد کرد.زمانی که یکی از طرفین نسبت به مسائل مذهبی و دینی حساسیت بالایی دارد طبیعتا از همسر آینده خود نیز چنین انتظاری را خواهد داشت ، پس بهتر است زمانی که یک فرد را به عنوان شریک زندگی انتخاب میکنیم در همان مراحل اولیه شخصیت و عقاید مذهبی و معنوی اش را به خوبی بشناسیم و در صورتی که مطابق خواسته ها و شرایط ما نبود از تشکیل یک زندگی که تنها ظاهری فریبنده دارد پیشگیری کنیم.
آقایان ،لطفا چشمانتان را نبندید!
نکته دیگری که بیشتر زنان را تحت تاثیر قرار میدهد بی توجهی مردان و به بیان عامیانه تر “بی خیالی” شان نسبت به موارد گوناگون است. که از نمونه های آن میتوان به سکوت معنادار و آزار دهنده آنها پس از پایان بگو مگوهای کوچک اشاره کرد.زیرا بسیاری از زنان بواسطه روح لطیفشان توقع دارند همسرشان اهمیت بیشتری به آنها بدهد و بجای سکوت و بی محلی کردن به سمت آنها رفته و با زبان نرم سخن بگوید.
رحمانی در این خصوص نیز افزود: در بسیاری از موارد زنان از بی توجهی همسرشان به مسائل پیش آمده شکایت میکنند، در مقابل مردان نیز از کنجکاوی های زنانه گله دارند که همین امر موجب بروز اختلاف خواهد شد. اما در این میان زنان عصبانیت و ناراحتیشان را بیشتر بروز میدهند و برای تخلیه روحی خود حتی امکان دارد با گفتن جملاتی همچون ” تو دیگر مثل گذشته بمن علاقه ای نداری” ویا “توجهت بمن خیلی کمتر از قبل شده” اسباب ناراحتی بیشتری را فراهم کنند.
نکته مهم برای برقراری یک ارتباط موفق بین زوجین این است که در مواردی هرچند کوتاه خودمان را جای طرف مقابلمان بگذاریم و به نظرات و خواسته هایش اهمیت دهیم.
بخوانید و بدانید.
با همه این تفاصیر میتوان گفت تقاهم کامل و قطعی که هیچگونه کم و کاستی در آن نباشد وجود ندارد، علاوه بر آنان احتمال انکه زن و مرد در فکر و سلیقه و همچنین ویژگی های اخلاقی و روحی خود هیچ تفاوتی نداشته باشند صفر است! چرا که خلقت هرانسان با انسانی دیگر متفاوت است و در میان میلیار میلیارد انسانی که روی کره زمین زندگی میکنند هیچ دونفری پیدا نمیشوند که از هر نظر با هم یکسان باشند.
بنابراین انتظار همتا بودن و همفکری و هم سلیقگی انتظاری بی جا است.
رحمانی در پایان خاطرنشان کرد: تفاهم در مسئله ازدواج وابسته به فهم و درک دو طرفه است ، به طوری طرفین بخود بفهمانند “هرچقدر که من نسبت به خود آگاهی لازم و کامل دارم باید به طرف مقابلم هم این احساس را داشته باشم” ،چرا که ازدواج یک آمیختگی است که اگر زن و مرد هنر این آمیختگی را به خوبی یاد بگیرند میتوانند در صدد برخورد و بهبود مشکلات بوجود آمده قدم بزرگی بردارند.
توصیه مشاوران خانواده این است که زن و شوهر یکدیگر را یاری کنند تا فاصله بین آنها به مرور کم و کمتر شود .اینکه زوجین به رشد فکری و عقیده ای همسرشان کمک کنند تنها پسندیده است بلکه خود به عنوان یک وظیفه تلقی میشود شایسته است زمانی که یکی از طرفین نسبت به دیگری برتری دارند هردوطرف برای رسیدن به درجه ای یکسان تلاش نمایند.
18 اسفند 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دکتر سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]