واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه تعادل: در شرایطی که کشور ما با تهدیدات محیط زیستی بسیاری ازجمله تقلیل سطح سفره های زیرمینی آب، خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها، آلودگی هوا و ریزگردها همچنین فرسایش و نشست خاک مواجه است شاهد وجود نوعی بی توجهی و بی تفاوتی در میان عامه مردم نسبت به مسائل زیست محیطی هستیم که یک علت آن را باید فقدان فرهنگ احترام به محیط زیست دانست. به عبارت دیگر در سال های اخیر به علت کم رنگ شدن اعتماد میان حاکمیت و مردم در نتیجه فساد ریشه دار، فقر و بیکاری، برداشت و مصرف بی رویه از منابع طبیعی حکم نوعی تقابل با سیاست های حاکمیتی را به خود گرفته است. این درحالی است که این برداشت بی رویه در ادامه نه تنها دامن جامعه بلکه دامن خود آن فرد را نیز خواهد گرفت. در واقع در سال های اخیر شاهد تشدید مساله ارجحیت یافتن منافع فردی و شخصی بر منافع ملی هستیم که علت آن را باید در تقویت خودخواهی و نوعی از خود بیگانگی اجتماعی دید. به علاوه سیاست گذاری های غلط توسعه یی از سوی دولت و نهادهایی چون شهرداری ها به کم رنگ شدن رابطه میان مردم و طبیعت انجامیده است. این سیاست گذاری ها و به تبع آن اقدامات اجرایی اشتباه و غیرکارشناسانه نه تنها به حفظ محیط زیست کمکی نکرده اند بلکه لطمات جبران ناپذیری نیز به آن وارد آورده است که از آن جمله می توان به سدسازی های غیرکارشناسانه، قطع بی رویه درختان در شهرها و بلندمرتبه سازی اشاره کرد. به عنوان مثال در بحث آلودگی هوای کلان شهرها، تغییر کاربری های گسترده و تبدیل باغ ها به برج های مسکونی علاوه بر از بین بردن درختان به عنوان ریه های تنفسی شهر، حکم سد و مانعی در برابر جریان باد و هوا را دارد. از دیگر سو، این مساله قطع ارتباط دیداری مردم با مناظر طبیعی را به دنبال دارد که به تعبیری به معنای بیگانه شدن ما از مادر اولیه خود یعنی طبیعت است. از این گذشته در مقوله اعتماد اجتماعی شایان ذکر است که در حفظ محیط زیست و بهره گیری از منابع طبیعی نوعی رابطه رفت و برگشتی میان حاکمیت و مردم وجود دارد. بنابراین در شرایطی که اقدامات دولت و نهادهای حاکمیتی عملا به تخریب محیط زیست انجامیده و قوانین محیط زیستی به درستی اجرا نشده و با متخلفان به اغماض رفتار می شود، نمی توان انتظار داشت که مردم نسبت به مقوله محیط زیست حساس باشند. باید اذعان کرد که در کشور ما به عنوان یک کشور درحال توسعه به علت بی توجهی و کم رنگ بودن توسعه پایدار، محیط زیست و طبیعت به نوعی قربانی توسعه شده اند. این درحالی است که در مقوله توسعه پایدار، محیط زیست نه یکی از مولفه های توسعه بلکه بستر توسعه محسوب می شود. از این گذشته، فقدان قوانین زیست محیطی که از بازدارندگی کافی برخوردار باشند یکی از معضلاتی است که کشور در بحث محیط زیست با آن مواجه است. در مواردی هم که مفاد قانونی از بازدارندگی کافی برخوردارند شاهد عدم اجرای درست و دقیق قوانین هستیم که بیش از پیش اعتماد میان مردم و حاکمیت را خدشه دار می کند. بنابراین کشور ما از یک سو با فقدان فرهنگ بهره گیری از منابع طبیعی و احترام به طبیعت در مقام بک عامل بازدارنده درونی و فردی مواجه است و از سوی دیگر از نبود و خلأ قوانین زیست محیطی بازدارنده و روال های نظارتی قوی که حکم ترمزی اجتماعی را ایفا کنند، رنج می برد. این دو مقوله با کاهش مشارکت مردمی در حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، زمینه را برای برداشت بی رویه و سوءاستفاده از محیط زیست و منابع طبیعی مهیا و مستعد می کند. در این شرایط یکی از روش های افزایش سطح مشارکت مردمی ایجاد، گسترش و تقویت انسجام مردمی از طریق تشکیل سازمان های مردم نهاد و کمپین های مردمی با هدف حفظ و مراقبت از زیست بوم و محیط زیست است. از این گذشته مساله حفظ محیط زیست در فرهنگ دینی ما نیز از اهمیت بالای برخوردار است تا حدی که از طبیعت و محیط زیست به عنوان انفال یاد می شود که مالکیت آن متعلق به خداوند و پیامبر است. بنابراین در شرایطی که محیط زیست و منابع طبیعی کشور با تهدیداتی جدی مواجه اند، حل مشکل محیط زیست نیازمند بازنگری در قوانین، ایجاد رویه های نظارتی، فرهنگ سازی و ایجاد یک عزم ملی است.
یکشنبه ، ۱۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه تعادل]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]