واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/سارا قنبرنیا: بار اول، پنجم اسفند ماه ٩٣،راس ساعت ۶عصر بود که عدهای از علاقمندان به داستان و داستان خوانی، در کتابفروشی «ماه نو» رشت دور هم جمع شدند تا داستانی با صدای کوروش رنجبر بشنوند. آن روزها شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که این داستان خوانیهای هفتگی ادامه دار باشد؛ آن هم یک سال تمام، سر وقت و منظم. یک سالی که نه گرمای طاقت فرسای مرداد ماه و نه حتی هوای برفی بهمن ماه، دلیلی برای تعطیلی چهارشنبههای داستانی رشت نبود.یک سال بعد در ششمین روز اسفند ماه ٩۴، کوروش رنجبر با همکاری اهالی «ماه نو» به بهانه یک ساله شدن جلسات داستان خوانی برنامهای با حضور مهمانان ویژه ترتیب دادند و یک بار دیگر علاقمندان به داستان را دور هم جمع کردند. اطهر کلانتری، سروش چیت ساز، فروغ کشاورز و حسین نوروزی مهمانان این برنامه بودند و برای حاضرین به داستان خوانی پرداختند.برنامه ٣٠: ۶ عصر روز پنجشنبه و در حالیکه به تعداد حاضران اضافه میشد، آغاز شد.ابتدا کوروش رنجبر از چهره های ادبی و هنری گیلان که اجرای برنامه را هم به عهده داشت، از همه کسانی که در این یک سال داستان خوانی او را همراهی کردند تشکر کرد، شعر کوتاهی خواند و بعد از آن از سروش چیت ساز دعوت کرد تا داستانش را برای جمع بخواند.مردم را با داستان آشنا کنیمنویسنده کتاب «نوبت سگها» در ابتدا به صحبت درباره اهمیت جلسات داستان خوانی پرداخت و گفت: «این جلسات باعث میشود داستان نویسی ما قدری تکان بخورد و مردم داستانها را بشنوند و با آنها آشنا شوند.»چیت ساز از اینکه امروزه داستان از زندگی روزمره آدمها جدا شده و جایش را به ابزارهایی داده که هیچ چیزی به آنها اضافه نمیکند، ابراز ناراحتی کرد و اینطور ادامه داد: «امیدوارم همانطور که سالها پیش آدمها دور هم جمع میشدند و قصه میگفتند و از تجربههایشان صحبت میکردند، داستان به شکل تجربه و روایت دوباره به بطن زندگی ما برگردد.»تجربههای تکراری و روزمرگیهای کپی شده این روزهااو در ادامه درباره کتاب اخیرش «نوبت سگها» که دی ماه سال جاری توسط نشر مرکز به چاپ رسید توضیحاتی داد و گفت: «این کتاب بخش اول داستانهایی است که طی چند سال گذشته نوشتهام و شامل داستانهایی با فضای نزدیک به رئالیسم میشود و بخش دیگر داستانها تا دو یا سه ماه آینده در کتاب بعدی به چاپ خواهد رسید.»سروش چیت ساز فضای رئال داستانهایش را متفاوت از رئالیسمی که برای همه آشنا است دانست و ادامه داد: «فضای ذهنی من کمی اعوجاج دارد و هیچ وقت از چیزی آنقدر مطمئن نیستم که بگویم این یک رئال است. همینطور که ممکن است چیزهایی غیر از ما اینجا باشند که ما نمیبینیمشان و همین باعث میشود که جهان غیر واقعی به نظر برسد ولی سعی من این بوده که این را در بطن واقعیت قرار دهم.»او در ادامه صحبتهایش به این موضوع اشاره کرد که این روزها تجربیات آدمها تکراری و مشمول روزمرگیهای کپی شده از زندگی همدیگر شده و در نتیجه حرف زدن از تجربیات خاص که برای دیگران جالب باشد، کمی سخت شده؛ بنابراین لازم است از زاویه دیگری به واقعیتهای روزمره نگاه شود تا توجه مخاطب را جلب کند و او را به این فکر بیندازد که آیا میشود جهان را از زوایای متفاوت نگاه کرد یا خیر.چیت ساز شخصیتهای داستانیاش را اینگونه توصیف کرد: «آنها آدمهای عادی هستند که از جامعه منزوی شدهاند و فرصتی برای ابراز خود نداشتند و حالا از طریق داستانی که در آن دست و پا میزنند، سعی میکنند صدای خود را به گوش ما برسانند.»او در پایان صحبتهایش، داستانی از کتاب بعدی خود را خواند. کتابی که خودش آن را تجربه گراتر میداند و همچنین فضای آن را به فانتزی نزدیکتر. داستانی به نام «وازلین، پنیر و مرحوم گاسپالاتزه» سکوت با چاشنی صدایی دلنشینویژه برنامه یک سالگی چهارشنبههای داستانی در حالی ادامه پیدا کرد که تعدادی از حاضرین به دلیل پر شدن همه نیمکتها، با نشستن روی زمین و عدهای دیگر ایستاده برنامه را دنبال میکردند.مجری برنامه، کوروش رنجبر در ادامه شعری از فروغ کشاورز، از دیگر مهمانان برنامه خواند و سپس از او دعوت کرد تا داستان خود را بخواند.فروغ کشاورز یکی از داستانهای خود به نام «گرانات» را انتخاب کرد و اشاره کرد که همین داستان در ماهنامه «همشهری داستان» به چاپ رسیده است.مهمان دیگری که بعد از خواندن شعری از مولانا توسط کوروش رنجبر، برای جمعیت علاقمند داستان خواند، اطهر کلانتری بود.او قبل از شروع داستان از دست اندرکاران برپایی جلسات داستان خوانی تشکر کرد و اشاره کرد که روشن نگه داشتن چراغ این حرکت آن هم به مدت یک سال، کار سختی است.اطهر کلانتری بخشهایی از داستان بلند خود به نام «ترک اختیار» را با صدای گرم خود خواند. در تمام مدت خواندن داستان، همه حاضرین سراپا گوش بودند. شاید نمیخواستند شنیدن آن صدای گرم را حتی برای لحظهای از دست بدهند!همت عالی با وجود امکانات اندکحسین نوروزی آخرین مهمان این ویژه برنامه بود که بعد از صحبتهای کوتاه خود، به داستان خوانی پرداخت.او برپایی جلسات داستان خوانی مستمر در یک شهرستان را شایسته تشویق دانست و گفت: «در تهران با وجود امکانات بیشتری که وجود دارد، معمولا این جلسات پا نمیگیرند و از آنها حمایت نمیشود اما اینکه یک کتابفروشی در شهر دیگری با وجود اینکه در مرکز شهر هم نیست از این برنامه حمایت میکند بسیار ارزشمند و نشانه همت عالی آنهاست. همینطور باید از کسانی که با استقبال خود باعث تداوم این برنامه شدند، تشکر ویژه کرد.»نوروزی در ادامه دو تک نگاری داستانی کوتاه به نامهای «گلوری» و «آقای شمس» را برای جمع حاضر خواند.ثبت یک سالگیدر بخش پایانی ویژه برنامه داستان خوانی، کوروش رنجبر برای اولین بار در این جلسات نوشتهای کوتاه از خودش با چاشنی طنز و با همان بیان جالب توجهاش خواند که بسیار مورد توجه افراد حاضر قرار گرفت.در انتها مهمانان و تمامی علاقمندان حاضر در این برنامه، در یک قاب در کنار هم قرار گرفتند تا یک ساله شدن چهارشنبههای داستانی رشت را در یک عکس یادگاری دسته جمعی ثبت کنند.
۱۰ اسفند ۱۳۹۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]