تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820954602
آقای مدیر وقتی دیگر مدیر نیست
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: - همشهری دو - سیدمهدی سیدی: طبقه هفتم، اتاق شورا، ساعت ۱۰صبح. روابط عمومی سازمان، مسئول برنامه بود تا آقای مدیر را در جمع سایر مدیران و کارکنان، تودیع کند.
جلسه آبرومند و شلوغی شد. حرف های خوبی زد. یک سکه بهار آزادی هم در جیبش گذاشتند با یک دوجین لوح تقدیر و قاب و ساعت. تازه یکی هم برایش پتوی مسافرتی آورده بود.
بعد از جلسه، تا اتاق مدیریت بدرقه اش کردند. همان اتاق خودش، البته اتاق خودش تا قبل از ساعت 10.کارمندها به او لبخند می زدند البته هیچ وقت معلوم نشد لبخند بوده یا نیشخند، آرزوی خیر بوده یا انتقام. نتوانست روی صندلی مدیر بنشیند چون یکی دیگر آنجا نشسته بود. دقایقی روی کاناپه، روبه روی میز مدیر نشست و وصیت های آخرش را جهت استمرار برنامه هایش به مدیر جوان کرد. سوئیچ ماشین اداره را تحویل داد و خارج شد. نخستین باری بود که از اتاق مدیریت بیرون آمد، بدون اینکه قبلش با منشی هماهنگ کند. هیچ کس دنبالش راه نیفتاد. چند سال بود سوار اتوبوسی نشده بود. نمی دانست نرخ بلیت چند است.
اصلا بلیت را از کجا باید خرید. در ازدحام مردم، کفش هایش خاکی شد، چندبار هم کتش لای جمعیت گیر کرد. شب، هیچ کس به موبایلش زنگ نزد چون دیگر کسی با او کاری نداشت. باید صبح زود بلند می شد می رفت صف نانوایی. آن کارمند همیشگی که صبح به صبح برایش نان سنگک می آورد، امروز نمی ...
[ مشاهده متن کامل خبر آقای مدیر وقتی دیگر مدیر نیست در همشهری آنلاین ]
سه شنبه ، ۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
-
گوناگون
پربازدیدترینها