محبوبترینها
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تیوی وال: ایدهای نوین برای دکوراسیون داخلی
انواع ریل دستگاههای CNC + جدول مقایسه معایب و مزایا
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1809921406
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد...
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد...
رحیم معینی کرمانشاهی را که اواخر هفته گذشته درگذشت با کتاب «ای شمعها بسوزید»، شناختم.
روزنامه ایران - آناهیتا بهمنپور: رحیم معینی کرمانشاهی را که اواخر هفته گذشته درگذشت با کتاب «ای شمعها بسوزید»، شناختم. شاید ۱۸-۱۷سال پیش روزی برحسب اتفاق در خیابان جمهوری تهران مشغول تماشای کتابها در ویترین مغازهها بودم.
خاطرم نیست چگونه شد که متصدی کتابفروشی سنایی، کتاب ای شمعها بسوزید را به دستم داد و تا مدت ها از اشتیاق کشف چنین شاعری سرمست بودم.
آن زمانهای که موسیقی را از طریق نوارها - میشنیدیم، کجا میدانستم که این ترانهها از ترانه سرایان بزرگی چون معینی کرمانشاهی، رهی، ترقی، نواب صفا، نگهبان و... است؟ منابع آگاهی بسیار کم بود.
بعدها متوجه شدم معینی که من با اشعارش ابتدا آشنا شدم، بیشتر مردم با ترانه هایش میشناسندش و براستی هم که بجا بود.
معینی کرمانشاهی زاده ۱۵ بهمن ۱۳۰۱ در کرمانشاه بود. آنگونه که در زندگینامه اش گفته شده: «پدرش سالار معظم و جدش حسین خان معین الرعایا بود. پدرش به واسطه رفاقتی که با نصرت الدوله فیروز داشته، مدتی به حکومت فارس منصوب شده و پس از مرگ نصرت الدوله،از کارهای سیاسی کناره گرفت.
در فیلمی که برای بزرگداشت معینی کرمانشاهی تهیه شده بود، دیدم که خانهای بزرگ و باشکوه از جنبه معماری در کرمانشاه از جدّ وی به یادگار مانده که از دولت و شوکت این خانواده در آن روزگاران حکایت میکرد.
معینی کرمانشاهی خود به تفصیل درباره تاریخچه و اتفاقهایی که در خانواده اش رفته در پیشگفتار کتاب «ای شمعها بسوزید» گفته که خوانندگان محترم را به آن ارجاع میدهم.
البته واضح است که به قول بزرگان، سیاستمداران، همواره میهمانان تاریخ بودهاند و هنرمندان میزبانان آن. آنچه از این خاندان به شهرت و نیکنامی چشمگیر است، استاد معینی کرمانشاهی است.
البته بسیار مسلم است، جا و موقعیت نشو و نمای هر هنرمندی، اثری بسزا در احوال هنری وی خواهد گذاشت و خود معینی به وضوح اذعان داشته که مشاهده درد و رنجهای اطراف زندگی اش چه اثر عمیقی در روحیه وی گذاشته و بعدها دستمایه اشعار وی همین مضامین ظلم ستیزی شد.
آن طور که استاد در پیشگفتار کتاب متذکر شده، محیطی که ایشان در آن رشد جسمی و فکری کرده، بسیار متضاد با روح حسّاس و آزادی خواه وی بوده و بسیار مظالمی که با جامعه میرفته، وی را دردمند و منقلب کرده است.
روحیه حقیقت جویی، وی را یک آزادی خواه با شرافت و استوار در عقیده و میهن پرستی و ایران دوست حقیقی ساخت.
شاهد آن هم اثر خطیر و بزرگ تاریخ منظوم ایران به نام «شاهکار» که ایشان با وجود بیماری،کهولت سن و مصایب بسیار،طبع و سرایش آنرا همچنان تا روز آخر ادامه داد.افکار میهن پرستانه وی در روزنامهای به نام «سلحشوران غرب» منتشر میشده که به طرفداری از دکتر مصدق و نهضت ملی شدن نفت میپرداخته است.
به همین دلیل دیری نپایید که روزنامه اش توقیف و خودش نیز تبعید میگردد. بعدها به تهران آمد و در روزنامه باختر امروز به مدیر مسئولی دکتر فاطمی قلم زد.
به سفارش دکتر مصدق در اداره انتشارات رادیو که زیر نظر نخست وزیری بوده به استخدام درآمد و سردبیر خبرگزاری پارس شده و همزمان معاونت رادیو را هم عهده دار گردید که به اقوال بسیار، به دلیل سختگیری و سخت پسندی و جدی بودن (برخلاف مناسبات مسموم محیط رادیو) بسیاری از خوانندگان به اصطلاح مبتذل و کابارهای را از همان ابتدای مسئولیت از رادیو اخراج کرد.
باری وی از حدود سالهای ۱۳۳۰ به بعد، به کار سرودن شعر روی آورد و همان طور که در مقدمه کتاب ای شمعها بسوزید تصریح کرده، اشعار کتاب را بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰سروده است. کتاب مورد استقبالی بینظیر قرار میگیرد و در کتابی که اینجانب دارم، در سال ۱۳۷۵ چاپ شانزدهم با تیراژ ده هزار نسخه خودنمایی میکند.
موسیقی غنی و پربار سالهای اوج موسیقی که از رادیو ایران پخش میشد، شاعران گرانقدری را جذب کرد که از سرآمدان آن، معینی کرمانشاهی با سبک بسیار منحصر به فرد و امضایی پررنگ در پای آثارش بود که به واسطه احاطه وسیعی که به صنعت شاعری داشته و از سویی نقاشی نیز میدانسته،بیشتر ترانه هایش تصویرسازی و اصطلاحاً تابلوسرایی است.
از اشعار ماندگار وی میتوان «عجب صبری خدا دارد»، «لوح مخدوش» با مطلع «من نگویم که به درد دل من گوش کنید...بهتر آن است که این قصه فراموش کنید» و از ترانههای بسیار خاطره انگیز و مشهور وی میتوان به «یاد کودکی»، «خواب نوشین» و «آشفته حالی» «نگرانم»، «شب زنده داری»، «طاووس» و.... اشاره کرد.
نخستین ترانه سرایی برای گلها را روی آهنگی از استاد تجویدی به مطلع: «چه میشد رها بودم از همه قیدی» آغاز کرد و همکاری اش با تجویدی منجر به حدود۴۰ اثر مشترک شد. همین طور با یاحقی و بدیعی و همایون خرم و البته بسیاری دیگر از هنرمندان طراز اول نیز کارهای ارزشمندی ارائه کردند.
از دیگر آثار وی میتوان به کتابهای «حافظ برخیز»، «فطرت» و «خورشید شب» اشاره کرد.
ایشان برخلاف ظاهر مغرور بسیار صبور، نوعدوست و پر واضح که بسیار حساس و زودرنج بودند.
کما اینکه اهالی هنر کم و بیش میدانند که بر اثر همین زودرنجی، کدورتی عمیق بین ایشان و استاد تجویدی بر سر آثار مشترکشان پدید آمد که با مرگ استاد بزرگ –تجویدی- به طور کامل نیز رفع نشد و این نشان از مظلومیت هنر در تاریخ این مرز و بوم دارد.
کاسبکاران و سوداگران به ثمن بخس، آثار گران ارزش مشترک را از چنگ استاد تجویدی ربودند و در بازار سیاهکاری شان به هنگفت فروختند و آنچه بر جا ماند، دلشکستگی دو هنرمند بود که خود شاهد این اتفاق تلخ بودم.
اثری که بعد با صدای علیرضا افتخاری بازخوانی شد و در میان بهت و حیرت چنان شمارگان بالایی یافت که محل مناقشه میان دو هنرمند شد. معینی کرمانشاهی گلایهمند که ای کاش حداقل تلفنی و کلامی به اینجانب میشد که آیا میتوان از آثاری که مشاع است و طور برابر سهم معنوی از آن داریم، استفاده یا سوءاستفاده کرد یا خیر؟ تجویدی از این سو دلگرم بود که سرانجام به سراغش رفتهاند و دوباره آهنگهایش زنده خواهد شد و بیخبر از سوداگری سودجویان - همواره صادقانه با روحیهای خالصانه چون کودکان.
با اظهار بیاطلاعی از حقیقت امر میگفت:«روزی به در خانه ام آمدند و بالاخره آمدند که تجویدی آهنگ هایت را میخواهیم دوباره نو کنیم و رفتند، تا کنون که میشنوم رفیق عزیزم معینی رنجشی گران حاصل کردهاند.» البته هیزم بیاران و حاسدان کم نبودند که آشوبها کردند و این دو یار را از هم جدا ساختند. اشک حسرت معینی کرمانشاهی در مراسم ختم تجویدی، بیپرده از ظلمی که بر این دو هنرمند بزرگ رفت، حکایتها داشت.
معینی کرمانشاهی در مصاحبهای در رادیو صدا، از مظلومیت هنرمند و نخبه کشی جامعه گلایهها کرد و سبب خانه نشینی خود و بسیاری از هنرمندان اصیل دیگر را که هنر والایشان اجازه بازاری شدن نمیداد و این لباس زیبا و فاخرِشان به تن گدای بازاری نمیآمد، همین هنرناشناسی میداند.
گوشهای از صحبتهای صادقانه و بیپروای معینی کرمانشاهی را که در رثای حبیب الله بدیعی میگوید عیناً نقل میکنم:«متأسفانه در اجتماعی زندگی میکنیم که خیلی زود هنرمندان شریف و اصیل و برجسته خودش را به خاطر منافع خودش از بین میبرد.
من هم از مرگ بدیعی سوختم و دریغ خوردم و هم خوشحال شدم؛ زیرا که اگر وی میماند، در آن اجتماع توسط اطرافیانش مچاله میشد.
امیدوارم هر گاه قرار است ما مُچاله شویم و از بین برویم - به هر صورت و به دست هر کس- نمانیم در این دنیا. حرمت ما بایستی با ما به گور برود. اگر خدمتی کردیم به مملکتمان، احتیاج داریم حرمتمان به جا بماند. حالا چرا؟زیرا بدیعی یک آینه بود و غل و غش و خش نداشت.
سیاست و تدبیر و حقه بازی مثل سایرین بلد نبود. مثل آنهایی که بازاری شده بودند و داشتند وی را هم بازاری میکردند و ایشان هم چون حُجب و حیا داشت، نه نمیتوانستند بگویند.
گناه دارد، این اجتماع باید یک وقتی بیدار شود و گذشت داشته باشد و از این گناه بزرگ که این هنرمندان برجسته و اصیل خود را به خاطر لحظههای بیهوده خود از بین ببرد، صرف نظر کند.
سعدی میگوید: سنگی به چند سال شود لعل پارهای زنهار تا به یک نفسش نشکنی به سنگ. مگر ملت ایران چند بدیعی میتواند بسازد طی یک قرن؟ یکی ساخت و تمام شد؛ چرا او را مچاله میکنند؟این پنچه سحّار بدیعی که نظیرش در ایران تکرار شدنی نیست.
شما فکر میکنید با شاعر این کارها را نمیکنند؟ همین غرورهای الکیای را که برای بعضی هنرمندان به وجود میآورند؛ غرورهای باسمهای و روزنامهای و... والله به ضرر هنرمند است و وی را متوقف میکند. هنرمند فکر میکند به آخر خط رسیده است، نباید مغرورش کرد تا تلاش کند و بهتر و والاتر شود.
متأسفانه ما در زمانی زندگی میکنیم که اقتصاد به دنیا حکومت میکند و هنر هم تابع اقتصاد شده و این بدبختی بزرگی برای جامعه بشری است. به جای آنکه هنر و فکر و مغز و اندیشه انسان که در راه معنویت بیفتد، در راه اقتصاد حرکت میکند.
هنرمند را اجتماع نباید تبلیغ کند، ولی نوازش کند. فرق میکند نوازش و رسیدگی و حرمت گذاشتن با بالا بردن و مغرور کردن.
هنرمند باید روی شخصیت خود و هنرش متمرکز باشد و شخصیت خود را خُرد نکند که در فلان بزم ساز بزند یا شعر و آواز بخواند. بگذارند هنرمند، خود را در جایی خرج کند که هم حرمت خودش به جا باشد و هم مملکتش و فرهنگش.
پس از ماجرای اجحاف و دست اندازی که به ترانههای ایشان شد، فرزند وی - حسین معینی کرمانشاهی- درصدد چاپ صحیح اشعار ترانههای پدر خویش برآمد که کتاب «خواب نوشین» و «راز خلقت» و «حکایت نگفته» دستاورد این کوشش است.
به دلیل اثر عمیقی که تشبیه بیبدیل و منحصر به فرد«به دوش افکنده گیسو» و «برگشته مژگان» در روحم گذاشته، ترانه آشفته حالی را در زیر میآورم:
این همه آشفته حالی... این همه نازک خیالی
ای به دوش افکنده گیسو... از تو دارم... از تو دارم
این غرور عشق و مستی... خنده بر غوغای هستی
ای سیه چشم سیه مو…از تو دارم…از تو دارم
این تو بودی که از ازل خواندی به من درس وفا را
این تو بودی که آشنا کردی به عشق این مبتلا را
من که این حاشا نکردم... از غمت پروا نکردم
دین من، دنیای من، از عشق جاویدان تو رونق گرفته
سوز من، سودای من، از نور بیپایان تو رونق گرفته
من خود آتشی که مرا داده رنگ فنا میشناسم
من خود شیوه نگه چشم مست تو را میشناسم
دیگر ای برگشته مژگان، از نگاهم رو مگردان
دین من، دنیای من، از عشق جاویدان تو رونق گرفته
سوز من، سودای من، از نور بیپایان تو رونق گرفته
آثار ماندگار
از ترانهسرایی بزرگ محمدعلی بهمنی
ترانههای به جا مانده از رحیم معینی کرمانشاهی با توجه به زمان سروده شدن آنها آثاری بسیار ماندگار به شمار میآیند. آثاری که با وجود درگذشت این ترانهسرای بزرگ کشورمان هنوز هم برای ما باقی مانده و حتی نسلهای آینده میتوانند از آنها بهره ببرند.
من شاید از معدود افرادی باشم که علاوه بر اینکه آثار ایشان را خواندهام، افتخار شاگردی وی را هم داشتهام. افتخار شاگردی مردی که دانش و آگاهی بالایی در ارتباط با شعر و ادبیات داشت و به واسطه آن توانست آثار قابل توجهی خلق علت ماندگاری ترانههای او را میتوان در عواملی مختلف نظیر برخورداری از دانش ادبی و از سویی آشناییاش با دنیای موسیقی دانست.
نکتهای که نباید درباره سرودههای بزرگانی همچون معینی کرمانشاهی فراموش کرد این است که آنان در زمانی مشغول فعالیت شدند که از فرصت زیستن بیشتری در مقایسه با شاعران امروز برخوردار بودند.
این که میگویم فرصت، از این نظر است که به عنوان نمونه خود زندهیاد معینی کرمانشاهی از فرصت زیستن همراه با آهنگساز و خواننده آثارش برخوردار بود.
از همین رو چندان بیراه نیست اگر ببینیم در خروجی کارهای آنان، روح سه هنرمند دیده میشود. این مسأله فرصتی برای خلق آثار ماندگار بزرگان آن دوران به شمار میآمد گرچه ماندگاری ترانهها و اشعار او را تنها به این دلیل نیز نمیتوان دانست، چراکه او به هر حال توانایی قابل توجهی در این عرصه داشت.
اما از جهت اخلاقی هم میتوان معینی کرمانشاهی را مرد بزرگی دانست. زمانی که یک شاگرد بخواهد درباره استاد خود سخنی بگوید شاید براحتی قادر به سخن نباشد. با وجود این معتقدم او در عین جدی بودن، شاعر و ترانهسرایی بسیار دوستداشتنی هم بود.
محتوای سرودههایش بیشتر به همان دورانی که در آن مشغول فعالیت بود باز میگردد. با توجه به شرایط همان دوران نیز اگر به بررسی آثار وی بپردازید به طور حتم با محتوای عاشقانه و تغزلی روبهرو میشوید؛ محتوایی که آن زمان علاقهمندان بیشتری میان مخاطبان داشت.
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]
صفحات پیشنهادی
تنهایی در کمین انسان مدرن است/ سایکودرامی برای بیماران شیزوفرنی
گفتگوی مهر با حسین کندری تنهایی در کمین انسان مدرن است سایکودرامی برای بیماران شیزوفرنی شناسهٔ خبر 3047289 - چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۴ هنر > سینمای ایران حسین کندری کارگردان فیلم اینجا کسی نمی میرد با اشاره به اینکه این فیلم در فضای سایکودرام ساخته شده است بیان کرد تنروایت تنهایی زنان در «چهار پنجره رو به حیاط»/ آشنایی با «معجزات طبیعت»
روایت تنهایی زنان در چهار پنجره رو به حیاط آشنایی با معجزات طبیعت فرهنگ > تلویزیون - چهار پنجره رو به حیاط روایت زندگی چهار زن است که تنها مانده اند اما هنوز یکدیگر را دارند و معجزات طبیعت مخاطبان را با قابلیت های خاص حیوانات آشنا می کند به گزارش خبرگزاری ختنها بازمانده نسل نساجی ایران درگذشت
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵ ۵۰ غضنفر ملک ثابت معروف به سلطان نساجی ایران به علت عارضه ریوی در سن 84 سالگی درگذشت به گزارش خبرنگار صنایع دستی ایسنا ملک ثابت تنها بازمانده نسل قدیم نساجی سنتی ایران که از مدتی پیش به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری بود سرانجام در روز چهارشنبه 28کیومرثپوراحمد: اسکار تنها جایزه مهم جهان است
کیومرثپوراحمد اسکار تنها جایزه مهم جهان است هیچ جایزهای در جهان کوچکترین اهمیت بنیانی ندارد به جز اسکار اسکار تنها جایزهای است که کاندیدایش هم که میشوی زندگیات از این رو به آن رو میشود کد خبر ۵۶۸۵۷۳ تاریخ انتشار ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸ ۰۵ - 17 February 2016 کفشهایم کواظهار نظرها درباره بهترین فیلم مردمی تنها گمانه زنی است
آشتیانی پور اظهار نظرها درباره بهترین فیلم مردمی تنها گمانه زنی است مسئول ستاد انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران اخبار رسانه ها درباره درصد آرای فیلم های مردمی را تنها گماه زنی عنوان کرد و گفت نتایج نهایی در اختتامیه اعلام میشود ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۱ بهمن ساعت 11 03 به گزارش سایران تنها کشور تولید کننده خودروهای با کیفیت در منطقه است
پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹ ۲۳ رییس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی از وجود 150 هزار کامیون و 50 هزار کشنده فرسوده بالای 25 سال در کشور خبر داد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه آذربایجان شرقی رضا رحمانی در مراسم آغاز به کار خط مونتاژ موتور وانت آریسانامزدهای انتخاباتی در تبلیغات تنها به دنبال اثبات خود باشند
محمد ناصر نیکبخت روز پنجشنبه در شورای برنامه ریزی استان همدان افزود انجام اینگونه کارها از طرف مردم نیز با پاسخ خوبی مواجه نخواهد بود و از نظر اخلاقی نیز تخریب دیگران کار صحیحی نیست وی اظهار کرد انجام اینگونه کارها حکایت از بی اخلاقی دارد و می تواند جو استان را ملتهب کند وی بدر انتخابات شخصی را انتخاب کنید که دشمنان اسلام او را دوست ندارند / کاندیداها تنها خود را در معرض انتخاب قرار
امام جمعه زرند از دیدگاه امام صادق علیه السلام کاندیدای اصلح را عادل صادق فقیه و با تقوا دانست و اظهار داشت اینگونه انتخاب کردن راهکار اهلبیت ع است و هیچ ربطی به جناح و حزب خاصی ندارد و اگر با مقایسه این مسائل باز به نتیجه مناسب نرسیدید می توانید به نظر دیگر مومنان رجوع کنگزارش فارس از کنسرت ارکستر پارس به سرپرستی ناصر نظر تنها اجرای کودک و نوجوان جشنواره روی صحنه رفت
گزارش فارس از کنسرت ارکستر پارس به سرپرستی ناصر نظرتنها اجرای کودک و نوجوان جشنواره روی صحنه رفتدومین شب از سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر با اجرای با کودکان و نوجوانان ارکستر پارس با سرپرستی ناصر نظر به پایان رسید ● گزارش تصويري مرتبط------------------------------- به گزاریادداشت اقتصادی/ کاهش خام فروشی در اولویت آخر/ تنها پالایشگاه نفتخام کشور دچار خود تحریمی است
یادداشت اقتصادی کاهش خام فروشی در اولویت آخر تنها پالایشگاه نفتخام کشور دچار خود تحریمی استبا وجود گذشت بیش از 9 سال از تصویب احداث پالایشگاه آناهیتای کرمانشاه همچنان تنها پالایشگاه در دست احداث نفت خام کشور به دلیل بیتوجهی سهامداران آن به تزریق منابع مالی و سکوت وزارت نفت در-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها