واضح آرشیو وب فارسی:الف: جشنواره تخریبِ امید در دولت تدبیر و امید...
امیرحسین رحیمیان، 24 بهمن 94
تاریخ انتشار : شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۱
در پرده های زیر ، به پایان بندی چهار فیلم از جشنواره فیلم فجر امسال اشاره میشود که این آثار مورد حمایت مستقیم سازمان سینمایی وزارت ارشاد بوده اند . در متن زیر فیلمهای «ابد و یک روز» ، «مالاریا» ، «پل خواب» و «عادت نمیکنیم» مورد اشاره قرار میگیرند ...پرده اول ـ ابد و یک روز : برادرِ بزرگترِ سابقاً معتادِ دخترِ دم بختِ بیچاره ای که به عوض گرفتن مبلغی قرار است همسر یک افغانی پولدار شود تا با او از ایران برود به افغانستان ، در سکانسی از فیلم میگوید : «هرکس از این خانه نرود ... سگ است . هرکس برود و برگردد ... از سگ کمتر کمتر است ...» - و در کمال تعجب ... دخترک بیچاره در لحظه ی آخر ... از ماشین شاسی بلند خانواده ی افغان ، فرار میکند و به خانه بر میگردد ...پرده دوم – مالاریا : دو جوان روستایی ، پس از ماجراهای تلخ فراوانی که در تهران برایشان اتفاق می افتد ، تصمیم به فرار میگیرند ... عازم منطقه ای در نزدیکی دیار خود میشوند ... به دریاچه ای میرسند ... با قایق به میان آب میروند . قصد دارند از مرز فرار کنند اما میخواهند با صحنه سازی خانواده هایشان را وپلیس را از تعقیب خود منصرف سازند ... با دوربین موبایل از غرق شدن خود در دریاچه فیلم میگیرند . دوربین موبایل روشن ... و قایق ، رها در آب است ... هیچ اثری از دو جوان نیست ...پرده سوم – پل خواب : پسر جوان بدهکاری ، از اعتماد پیر زن پولداری که مشتری او در آژانس است ، سوء استفاده میکند و یک شب که مواد مخدر (شیشه) مصرف کرده است ، طبق قرار به خانه ی پیر زن میرود و در فرصتی مناسب ، با «پتک آهنی» ضربه ای هولناک به جمجمه ی پسرزن وارد میکند ، جمجمه اش را خرد میکند ، خون به اطراف میپاشد .... جوان کاملا ترسیده و مضطرب است که زنگ در به صدا در می آید ... پیر زن دیگری که دوست پیر زن اول است از راه میرسد ، جوان از پشت سر ، با پتک ، جمجمه ی او را نیز خرد میکند و او را به وحشیانه ترین شکل ممکن میکشد ... خیلی با حوصله ، در حالی که اولین بار است که چنین جنایتی را مرتکب میشود ، دو جنازه را سوار ماشین میکند تا ببرد و در جای مناسبی آنها را معدوم کند...پرده چهارم – عادت نمیکنیم : در شرایطی که یک «دانشجوی دختر» به شکل عجیب و مرموزی سکته کرده و معلوم شده است که حامله بوده ... . در شرایطی که اصلی ترین مضنون تجاوز به دختر ، «استاد دانشگاه» چهل و چند ساله ، سر به زیر ، آبرو دار و از همه مهمتر زن و بچه دارِ اوست ... . در شرایطی که «استاد دانشگاه» ، برای کمک به «دانشجوی دختر» شهرستانی خود ، برایش تدریس خصوصی ریاضی جور میکند ... . در همین شرایط و در انتهای فیلم پرده از رابطه ی پنهانی «دخترک دانشجو» با آن کاراکتری برداشته میشود که از همه ی شخصیت های مرد داستان به دختر ، علی الظّاهر دورتر است ...**********************************************آن چیزی که عیان است ، شکنجه طاقت فرسای مخاطبی است که باید این آثار خشن ، افسرده ، مخرب و گاه دیوانه کننده را بر روی پرده ی سینما در سال جاری تحمل کرده و به این زجر دائم عادت کند . هر مخاطب ساده ای که چهل و اندی فیلم در جشنواره ی امسال دیده باشد ، تصدیق میکند که نگاه بیمار بخش زیادی از فیلم های امسال هیچ ارتباطی با آسیب شناسی معضلات اجتماعی و این دست گذاره های تکراری و نخ نما شده ندارد ... چه این که در «قتل عمد با پتک » هیچ عبرتی وجود ندارد ، یا « خیانت ضربدری و عشق مثلثی و مربعی و هشت ضلعی و... » که اخیرا چشممان به جمالشان روشن میشود ، هیچ وجه آموزنده و سازنده ای نمیتواند داشته باشد . محتوای فیلمهای امسال جشنواره نشان میدهند ، قاطبه ی سینمای ایران نه تنها در مسیر آثار «امید بخش » حرکت نمیکنند ، بلکه در یک دهن کجی آشکار ، سیاست های اعلام شده ی دولت تدبیر و امید در زمینه ی سینما را به سخره میگیرد .رییس جمهور دولت یازدهم ، در پیام خود به اولین جشنواره ی برگزار شده در دولت تدبیر و امید (دوسال قبل) از سینماگران خواست تا موضوعات «سیاه» را کنار بگذارند و از «امید» در فیلمهایشان سخن بگویند . رییس جمهور در آن پیام آشکارا از مدیران سینمایی کشور خواست تا باسیاست های گوناگون ، روند موضوعات تلخ در فیلمها را کنترل کنند ... با این وجود امسال در جشنواره فیلم فجر شاهد بودیم ، فیلمهایی که شامل کمک های دولتی شده بودند از باقی فیلمها سیاه تر ، افسرده تر و تلخ تر بودند ، که این خود نشان دهنده ی تناقض آشکار رفتار و گفتار دولت در زمینه ی سینماست . مورد عجیب دیگر آنکه در این برهوت آثار معطوف به نگاه ملی و نگاه امید بخش و پیشروانه و همچنین نگاه عزتمندانه به جامعه و مردم و نگاه سالم به غیرت در میان اقشار جامعه ، اثر یگانه ای همچون «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا ، نه تنها از حمایت های مادی ومعنوی دولتی بی بهره میماند بلکه ، در نظام ارزشگذاری «جشنواره ی فیلم فجر انقلاب اسلامی» ، مستوجب بی اعتنایی داوران جشنواره تشخیص داده میشود . انگار نه تنها عمدی در تولید نشدن آثار معطوف به امید وجود دارد ، بلکه در ارزشگذاری و نظام تشویقی و تاییدی سازمان سینمایی دولت هم جایی برای این آثار در نظر گرفته نشده است ... !
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]