تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815165515
/یادداشت؛ حامد شهبازی/ مشورتهای «خونین» کیسینجر برای هیلاری
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: /یادداشت؛ حامد شهبازی/
مشورتهای «خونین» کیسینجر برای هیلاری
هیلاری کلینتون به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از کیسینجر به عنوان سیاستمداری که نقش برجسته‌ای در سیاستهای توسعه‌طلبانه و استعماری واشنگتن داشته، تجربیاتی کسب کرده که به نظر می‌رسد در صورت به قدرت رسیدن، دنباله‌روی سیاستهای امثال کیسینجر باشد که جز جنگ، کودتا، نسل‌کشی، تداوم بحرانهای منطقه‌ای و کشته شدن بیگناهان نتیجه‌ای به همراه نخواهد داشت.
گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس - حامد شهبازی ؛ «هیلاری کلینتون» بارها از رابطه‌اش با هنری کیسینجر و نزدیکی دیدگاهایش با این چهره سرشناس عالم سیاست تعریف کرده به گونه‌ای که مناطره اخیر انتخاباتی خود در نیوهمشایر را با این جمله به پایان رساند که «هنگامی که هنری کیسینجر گفت که من وزارت خارجه را بهتر از هر کسی دیگر اداره کردم، به خودم بالیدم». نگاهی به برخی دستاوردهای کیسینجر دردورانی که به عنوان سیاستگذار ارشد ریچارد نیکسون رییس جمهوری آمریکا فعالیت می کرد خود گویای هم چیز است: 1- وی باعث طولانی شدن بی دلیل جنگ ویتنام برای پنج سال دیگر شد 2- به طور غیرقانونی باعث بمباران کامبوج و لائوس شد 3- نیکسون را برای استراق سمع کارکنان و روزنامه‌نگاران فریب داد 4- وی را باید مسئول نسل‌کشی‌ها در کامبوج، تی‌مور شرقی و بنگلادش دانست 5- نیکسون را وادار به پیگرد «دانیل السبرگ» به دلیل انتشار اسناد پنتاگون کرد که به یک سری تحولاتی منجر شد که سرنگونی نیکسون را در پی داشت 6- باعث تقویت سازمان اطلاعات ارتش پاکستان(ISI) شد و این سازمان را برای بی‌ثباتی افغانستان ترغیب کرد 7- زمینه ساز فروش تسلیحات به عربستان سعودی و وابستگی نفتی به این کشور شد 8- جنگهای داخلی غیرضروری در جنوب آفریقا را تسریع کرد 9- از کودتاها و جوخه‌های مگر در سراسر آمریکای لاتین حمایت کرد و 10- با نسل نخست نومحافظه‌کاران آمریکایی نظیر دیگ چنی و پل ولفوویتز که نظامی‌گری آمریکا را به سطح فاجعه‌بار بعدی ارتقا دادند، همراهی کرد. البته فهرست اقدامات کیسینجر فراتر از میزانی است که مطرح شده است اما با یک حساب سرانگشتی می‌شود مرگ 3 تا 4 میلیون نفر را به اقدامات وی منتسب کرد با این حال به نظر می رسد این رقم، قربانیان اقدامات وی در جنوب آفریقا را محاسبه نکرده است. با نگاهی به تحولات سالهای بین 1968 تا 1977 می‌توان ردپای کیسینجر را در بسیاری از امور مشاهده کرد. وابستگی بیش از حد نفتی نتیجه مشورتهای کیسینجر بود. سوءاستفاده از بنیادگرایان برای بی‌ثبات کردن متحدان شوروی سابق بازهم مرتبط با اقدامات کیسینجر بود؛ رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه؛ رقابت بین شیعه و سنی؛ به بن بست رسیدن روند مذاکرات بین اسراییل و فلسطین؛ نظامی شدن خلیج فارس... همه و همه در نتیجه اقدامات کیسینجر بوده است و اکنون کلینتون به نزدیکی با کیسینجر افتخار می‌کند و امیدوار است خوشنامی (!) وی در مسیر دشوار انتخابات ریاست جمهوری به دادش برسد. در واقع پیشرفت کلینتون به عنوان یک چهره عمومی و سیاستمدار را می توان به خوبی با رابطه‌ای که با کیسینجر برای خود متصور است، ارزیابی کرد. هیلاری رودهام در سال 1970 به عنوان دانشجوی حقوق در دانشگاه «یل» قبل از این با بیل کلینتون آشنا شود، در ماه‌های آوریل و می در مرکز آنچه که وی «دیوانگی یل-کامبوج» می‌نامید، قرار داشت که به اعتراضاتی مربوط می شد که در نتیجه اعلام تهاجم آمریکا به کامبوج از سوی نیکسون در 30 می که کیسینجر نقش اصلی در طراحی و اجرای آن را بعهده داشت، آغاز شده بود. هیلاری کلینتون بار دیگر در اوایل دهه 1990 درگیر تحولاتی شد که با اقدامات کیسینجر مرتبط بود. بیل کلینتون همسر هیلاری، کیسینجر را مورد حمایت قرار داد و وی به عنوان یک دولتمرد باسابقه بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. کلینتون به عنوان بانوی اول آمریکا، ماه های نخست ریاست جمهوری همسرش را صرف تدوین لایحه اصلاح درمان و سلامت و زمینه‌سازی شکل‌گیری توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی(نفتا) کرد. کیسینجر در نقشش به عنوان مشاور جهانی، نقش موثری در نزدیک کردن بازیگران مختلف به منظور نگارش توافق تجاری در دوره جرج هربرت بوش ایفا کرده بود. کیسینجر به حمایت از اقدامات بیل کلینتون در قبال توافق نفتا ادامه داد. آنگونه که «جف فوکس» در مقاله باارزش خود «جنگ در کلاس جهانی» نوشته، کیسینجر «مربی بی‌نظیری» برای کلینتون بوده که به دنبال «متقاعد کردن جمهوریخواهان و متحدان تجاریشان بوده مبنی بر اینکه می توانند بر وی برای پیشبرد دیدگاه ریگان حساب کنند.» لایحه سلامت کلینتون و لایحه نفتا در سپتامبر 1993 آماده ارائه به کنگره و جامعه بودند و در این میان همه یاران کیسینجر در کاخ سفید از جمله «ماک مکلارتی» کلینتون را ترغیب کردند که به نفتا اولویت بیشتری بدهد و کلینتون نیز چنین کرد. این نظر کیسینجر بود که این ایده را قوت بخشید که روسای جمهوری پیشین از کلینتون در هنگام امضای توافق نفتا حمایت کنند. ریگان بیمار بود و نیکسون هنوز هم منفور بود اما بیل کلینتون در مراسم کاخ سفید در حالی که جرج هربرت بوش، کارتر و فورد روسای جمهوری پیشین آمریکا را در کنار خود می دید سخنرانی پرحرارتی ایراد کرد. این در حالی است که هیچ حمایتی از روسای جمهوری پیشین از لایحه پیشنهادی هیلاری کلینتون درباره سلامت دیده نشد و در اوت 1994 لایحه سلامت، به کنار گذاشته شد. با این حال هر آنچه که هیلاری کلینتون درباره تهاجم کیسینجر به کامبوج یا نقشی که وی در به حاشیه رفتن لایحه سلامتی ایفا کرده که بود کلینتون وقت زیادی را صرف تهیه آن کرده بود، با این حال هیلاری از در صلح و دوستی درآمد و مربی پرسابقه و مسن خود را به چالش نکشید. کلینتون سال گذشته میلادی در بررسی مقاله کیسینجر با عنوان «نظم جهانی» که واشنگتن‌پست منتشر شد، وی را «دوست» خطاب کرد و اعتراف کرد که «به مشورتهای کیسینجر متکی است» و کیسینجر نیز درباره وی گفت که «معمولا مسائل را با من درمیان گذاشته و دیدگاه‌های خود درباره رهبران دیگر کشورها را به من منتقل می کند». هیلاری درباره کیسینجر می گوید که «رئالیست مشهور به طور تعجب‌برانگیزی ایدئالیست است و دیدگاه‌هایش منصفانه و لیبرال هستند.» این در حالی است که بررسی‌های ای‌میلهای هیلاری در دورانی که به عنوان وزیر امور خارجه فعالیت می کرد، از رابطه ای‌میلی مستمر وی با کیسینجر پرده برداشت به گونه‌ای که هیلاری در یک ای‌میل در این رابطه ابراز نگرانی کرده که رابطه وی با اوباما به سطح صمیمی که میان کیسینجر و نیکسون وجود داشته، رشد نکرده است. «گرگ گراندین» در مقاله‌ای در نشریه «نیشین» درباره رابطه این دو می نویسد: «کلینتونیسم عمدتا ادامه یافته کیسینجریسم است و از این رو رابطه بسیار نزدیک بین هیلاری و کیسینجر را نباید باعث تعجب دانست. هر دو کلینتون در مبهم نگاه داشتن نقش علنی و خصوصی خود که کیسینجر در آن به بالاترین سطح رسیده بود، به تکامل رسیده‌اند.» کیسینجر به عنوان یک مشاور خصوصی از فاجعه‌هایی که وی به عنوان یک شخصیت حقوقی ایجاد کرد، سود برد. شرکت «کیسینجر و همکاران» ورای نقشی که وی در توافق نفتا ایفا کرد، در آمریکای لاتین به عنوان بازیگر اصلی در موج خصوصی‌سازی ایفای نقش کرد که در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون رونق گرفته بود و در فروش صنایع و شرکتهای ملی در کشورهای بسیاری که تحت سلطه دیکتاتورها و رژیمهای نظامی بودند، بشدت فعال بود. کلینتونها به عنوان افرادی فرصت‌طلب و سرمایه‌گذاران خصوصی بشدت در فسادی که در آمریکای لاتین گسترش یافته(به ویژه در کلمبیا و هائیتی) فرورفته‌اند؛ فسادی که ناشی از سیاستهایی بود که شخصیتهای حقوقی نظیر کیسینجر و پیمانهایی چون پیمان تجارت آزاد تحمیل کردند و مرتبط با سیاستهایی بود که هیلاری در ابتدا به عنوان سناتور و پس از آن به عنوان وزیر امور خارجه، برای اجرایی شدن آنها، بشدت دست‌و‌پا می زد. هیلاری در بروز کودتاها نیز از رویه کیسینجر تبعیت کرده است. نقش کلینتون در مشروع کردن کودتای فاجعه‌بار هندوراس در سال 2009 کاملا با سیاست قدرت همخوانی داشته که برای کسب منافع، دیگر کشورها را تهدید کرد؛ امری که کیسینجر در قبال شیلی، اوروگوئه، بولیوی، آرژانتین و دیگر کشورها صورت داد. در قبال لیبی نیز موضع کیسینجر در قبال معمر قذافی بر کسی پوشیده نبود چرا که وی ترجیح می‌داد با شاهزاده‌های وهابی سعودی همکاری داشته باشد. در 14 آوریل سال 1986 که دولت ریگان دست به حملات هوایی علیه لیبی زد که در تضاد آشکار با حقوق بین الملل بود، کیسینجر بارها در شبکه‌های خبری حضور یافت تا این حملات را توجیه کند. وی یک روز پس از بمباران لیبی با حضور در برنامه بامدادی شبکه «ای‌بی‌سی» حمایت کامل خود را از این اقدام دولت ریگان اعلام کرد. وی حمله به لیبی را اقدامی «درست و ضروری» نامید. وی در پاسخ به این پرسش که آیا نگران واکنش قذافی، تقویت بنیادگرایی، انتقامجویی یا تقویت قدرت معمر قدافی نیست، وی پاسخ داد: مسئله این است که قدرت کدامیک بیشتر است. من فکر می کنم قدرت ما بیشتر است.» اما کیسینجر در قبال لیبی اشتباه می کرد به مانند دیگر اشتباهاتی که مرتکب شده بود چرا که حمله به لیبی باعث قطبی‌شدن منطقه و تشدید بنیادگرایی شد و باوجود آنکه سه دهه بعد هیلاری نیز تلاش کرد مسئله لیبی را برای همیشه حل و فصل کند نه تنها در این امر به توفیقی دست نیافت بلکه لیبی را درگیر جنگ داخلی خانمانسوزی کرد که بهشتی امن برای گروه‌های تروریستی شده و نه تنها منافع آمریکا بلکه منطقه را با بحرانی جدی روبرو کرده است و جالب آنکه کیسینجر بدون اشاره به سیاستهای فاجعه‌بار هیلاری در نامه‌ای به تاریخ 7 فوریه 2012 که پس از بمباران لیبی و کشته شدن قذافی خطاب به وی نوشت که «من مهارت شما و اعتماد به نفسی که در اداره سیاست خارجی دارید را بشدت مورد تحسین قرار می دهم.» کیسینجر سال گذشته میلادی در سوالی درباره نقش وی در سرنگونی سالوادور آلنده-رییس جمهوری منتخب شیلی در سال 1973- و بمباران غیرقانونی و مخفیانه کامبوج که در سال 1968 آغاز شد و تا سال 1973 ادامه یافت- به بمباران لیبی توسط کلینتون و پیشنهاد حملات هوایی سوریه از سوی دولت اوباما اشاره کرد و پرسید: «چه فرقی می کند؟» به نظر می رسد از نگاه وی بمباران و حمله به یک کشور مستقل و دارای حاکمیت تفاوتی ندارد. هیلاری کلینتون به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از کیسینجر به عنوان سیاستمداری که نقش برجسته‌ای در سیاستهای توسعه‌طلبانه و استعماری واشنگتن داشته، تجربیاتی کسب کرده که به نظر می‌رسد در صورت به قدرت رسیدن دنباله‌روی سیاستهای امثال کیسینجر باشد که جز جنگ، کودتا،نسل‌کشی، تداوم بحرانهای منطقه‌ای و کشته شدن بیگناهان نتیجه‌ای به همراه نخواهد داشت.
94/11/24 - 09:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
-
گوناگون
پربازدیدترینها