واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
نگاهی به نتایج نامزدهای فیلم فجر
چرا "بادیگارد" چیزی برای برنده شدن نداشت؟ / اهدای مخفیانه جایزه بهترین فیلم جشنواره فجر در فیلم حاتمی کیا تفاوت بادیگارد با محافظ با همین واژه معرفی می شود. شاید چنین مفهومی در شرایط فعلی و با دستان فعلی نتواند کلیدی بر حل مشکلات باشد.
به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز: روز گذشته انتشار اخبار نامزدهای جشنواره فجر مثل همیشه با حواشی همراه بود. انتخاب کاندیداهایی که در آن فاکتوری به نام سیاسی کاری نیز لحاظ شده بود بار دیگر سردی خاصی به این گزینش داد. نام حاتمی کیا که سبک فیلمسازی وی در اذهان بینندگان همواره خاطرات ماندگاری را ثبت نموده است در لیست کارگردانها دیده نمی شد. همچنین عدم انتخاب سیانور بهروز شعیبی و موارد دیگر حیرانی و سردرگمی مخاطبین را بیش از گذشته کرد. فیلمسازانی که شاید با رویکردهایی متفاوت و بر خلاف جریان آب حاکم در حال حرکت هستند و شاید به نوعی تاوان عدم حضور در فرض قرمز را هم پرداخت کرده باشند.
در تحلیل هایی که از روز گذشته با انتشار این خبر در رسانه ها و فضای مجازی منتشر شده است به خوبی می توان دریافت که مغرضانه بودن این تصمیم داوران آنقدر واضح است که حتی تهیه کنندگان فیلم های برگزیده نیز لب به اعتراض گشودند و جای خالی حاتمی کیا را اعلام کردند. عده ای نیز آن را قربانی پسابرجام معرفی نمودند که رنگ و بوی برجام نداشتن آن را عامل ضربه خوردن تلقی می کنند. لازم به ذکر است دو سال پیش نیز برخورد با فیلم ماندگار و ارزشمند "چ" معامله ای مشابه انجام شد. از سویی دیگر حضور چنین فیلمهایی در لیست نامزدها تعجب و ناباوری را پیش از سودای سیمرغ برای عوامل فیلم به ارمغان آورده است.
در یک جمع بندی می توان این نکات را مورد توجه قرار داد:
1- بی توجهی دولت به حوزه هنر و به طور خاص در این موضوع حوزه سینما نتایجی غیر از این را نمی تواند در دل خود داشته باشد. انتخاب داورانی که اغراض سیاسی را بر رسالت تعیین شده خود مقدم ندانند نتیجه ای جز این را در پی نخواهد داشت. همچنانکه سالهای پیش نیز چنین اتفاقاتی رخ داد و سکوت و انفعال دولت در چنین شرایطی اوضاع را برای به قهقرا بردن سینما مساعد می کند.
2- جنس فیلمهای جشنواره (فارغ از جمع اندکی) به سمت و سویی می رود که تعاریفی جز سیاه نمایی، بی عفتی شکستن حریمهای عرف وشرع را در پی نداشته است. در این شرایط کسی که حرفی بر خلاف جریان حاکم می زند نمی تواند هم برگ برنده ای برای داوران داشته باشد. موضوعی که عده ای برای نزدیک شدن به سیمرغ آرمانها را زیرپا گذاشتنئ و عده ای همچون حاتمی کیا که همچنان زبان سرخی دارند سر خود را برباد رفته باید ببینند.
3- شاید مهمترین فاکتوری که باعث تفاوت کارهای امثال حاتمی کیاست موضوعی است که به آن اعتقاد گفته می شود. در فیلم حاتمی کیا تفاوت بادیگارد با محافظ با همین واژه معرفی می شود. شاید چنین مفهومی در شرایط فعلی و با دستان فعلی نتواند کلیدی بر حل مشکلات باشد. اما حاتمی کیا کماکان با قدرت براین باور ایستاده است و با باورهایش فیلم می سازد. باوری که دیگر واژه ای غریب در جشنواره های فجر شده است و نزدیک شدن به آن معادل دورشدن از سیمرغ معنا می شود.
4- یکی از موضوعاتی که می توان متصور بود نوبتی بودن گرفتن سیمرغ است. بر هیمن مبنا نمی توان اصول و مبنای محتوایی بر آثار تولید شده متصور شد و بر همین اساس دیگر نیازی به نگرانی در برابر عدم انتخاب کارگردانهایی همچون حاتمی کیا وجود نخواهد داشت. چرا که الگوی فنی و تخصص نقشی در انتخاب و داوری نخواهد داشت.
5- عدم حضور حاتمی کیا در نامزدهای بهترین کارگردان و بهترین فیلم، دیگر جای سؤالی برای چرایی عدم حضور فیلم سیانور و جشن تولد در لیست نامزدها باقی نمی گذارد. اما نمی توان از اجحافی که نسبت به برخی فیلم ها و تفکرات در حال شکل گیری است نیز نمی توان به راحتی گذشت.
در پایان در یک جمع بندی می توان گفت که جایزه سیمرغ بالاخره در دست یکی از کاگردانها قرار خواهد گرفت. اما آنچه که در دلها باقی می ماند و ارزشمند است فیلمسازی است که از زبان مردم سخن می گوید و جنس فیلمسازی اش در دلها نفوذ می کند. شاید بالاترین سیمرغ برای حاتمی کیا نیز همین باشد. رضایت خاطری که در دلش به محتوای فیلمش دارد و از آن راضی است. فیلمی که از جنس آزادگی است و فیلمسازی که ارزشهایش را برای رسیدن به سیمرغ زیرپا نمی گذارد. برای حاتمی کیا انگشتری که از دستان سردار سلیمانی گرفته و یادگار مدافعان حرم است ارزش و جایگاه دارد.در یک کلام، درد برای حاتمی کیا و سینمای ارزشمند ما دریافت نکردن سیمرغ نیست.درد در سینمای ما آرمانی و اعتقادی است که حاتمی کیا بر مبنای آن فیلم می سازد، اما در جشنواره جایگاهی ندارد.
94/11/21 - 11:18 - 2016-2-10 11:18:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]