محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829869255
ازدواج و طلاق به سبک دهه هفتاد
واضح آرشیو وب فارسی:بلاغ: خوب یا بد، جوانانی که این روزها با تئوری سوختن و ساختن برای حفظ زندگی مشترک موافق هستند، بسیار کمیابند، ضمن اینکه آستانه تحمل جوانان دهه هفتادی هم به دلایل متنوعی پایین است.به گزارش بلاغ ، از آن روزی که برای اولین بار وارد اتاق سحر شدم و با تعجب دیدم اتاقش شبیه فروشگاهی است که با انبوه هدایا، از شکلات و عطر تا خرس های عروسکی متعدد تزیین شده، تنها یک سال گذشته است؛ همان روزی که با ذوق و شوق می گفت: «همه اینا رو شایان خریده، دیوونه تیپ و دست و دلبازی شم.» و حالا بعد از یک سال باز در همان اتاق هستم واتفاقا یکی از همان خرس های گنده قرمز یادگار هدایای شوهر سابقش را بغل کرده، اما از آن شور و حال قبلی هیچ اثری نیست. می گوید: «لیاقتمو نداشت به جهنم! به درک! راحت شدم.» از خودم می پرسم عشقی که به قول سحر آنقدر «راستکی» بود که او و شایان 23 ساله را بعد از شش ماه آشنایی، پای سفره عقد بنشاند چرا آنقدر قدرت نداشت که آن ها را بیشتر از یکسال در کنار هم نگه دارد؟ کمی که می گذرد، خرس عروسکی قرمز را به گوشه ای پرت می کند، پشت پنجره خانه پدری ایستاده است، خیلی فرق کرده، دیگر عاشق تیپ یا دست و دلبازی هیچ کس نیست و البته تفاوت مهم تر این است که زمان، هرگز برایش به عقب باز نمی گردد. شبیه سربازی است که در اولین نبردش، شکست سختی خورده است و در عمق نگاهش راز تلخ این شکست برای همیشه پنهان خواهدماند. آمار و ارقام می گوید این روزها بیشترین تعداد طلاق در جامعه ما مربوط به دهه هفتادی هاست. نسل پرشور و متفاوتی که اتفاقا، برخلاف دهه شصتی ها، اصلا اصراری به پیدا کردن نیمه گمشده شان ندارند و ازدواج در سنین پایین در آن ها به وفور است، اما متاسفانه تعداد پرونده های طلاقشان هم دارد پا به پای آمار ازدواجشان پیش می آید. ما این بار با حضور دکتر نصیر دهقان، پزشک و مدرس دانشگاه، به چرایی آمار بالای طلاق در میان جوانان دهه هفتاد پرداختیم، با ما همراه باشید... دو سالار در یک اقلیم نمی گنجند خیلی وقت ها از سه عامل مشکلات اقتصادی، نارضایتی از رابطه زناشویی و اعتیاد، به عنوان مهم ترین عوامل طلاق نام برده می شود، اما به جز این ها به نظر می رسد رویکرد غیراصولی پدر و مادران در تربیت و پرورش فرزندانشان را هم باید به این عوامل اضافه کرد؛ فرزندان دردانه ای که با توجه به بالارفتن تحصیلات پدر و مادرها یا به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود، اغلب در خانواده هایی کوچک با یک یا حداکثر دو فرزند تربیت شده و بسیار مورد توجه و محبت بوده اند، ضمن اینکه بعد از دهه هایی متوالی پدرسالاری، ورق هم برگشته و آن یکی یکدانگی با دوره فرزندسالاری، توأم شده است. مجموعه این شرایط باعث شده که فرزندان با تساهل و تسامح بالای پدران و مادران رشد پیدا کرده و از اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، حق تقدم برای آنان به صورت فراگیر و بی چون و چرا آغاز شود، تا آنجا که نتایج این رویه غلط گاهی به بی مسئولیتی و افسارگسیختگی رفتاری محسوس در جوانان انجامیده است. حالا به آنجا رسیده ایم که دختران و پسران در دوران فرزندسالاری، هر کدام برای خودشان سالاری شده اند و راستش عجیب نیست اگر بعد از ازدواج، این دو سالار در یک اقلیم نگنجند! ایرادها و مشکلات فرزندپروری در ایران به طور خلاصه، شاید ناآگاهی والدین و اجرای الگوی تربیتی کاملا احساساتی همراه با دلسوزی های آسیب رسان، مهم ترین نقیصه تربیت فرزندان در نسل جدید باشد، برای نمونه در ایران مادران یک عمر به اشک ها یا نارضایتی های فرزندانشان حساس بوده و در مقابل آن دست و پایشان را گم کرده اند، در حالی که در دنیا دلسوزی در فرزندپروری، کاملا رد شده است. مساله بسیار مهم تر دیگر این که ما برای تربیت فرزندانمان آموزش ندیده ایم، نیروی متخصص زیادی هم برای آموزش شیوه های درست تربیت و به روز فرزندان در خانواده ها نداریم و به همین دلایل نسلی بار می آوریم که همیشه ناراضی، مسئولیت ناپذیر و طلبکار است و البته ناکامی پشت ناکامی انبار می کند. خوب است در اینجا اشاره کنیم، هشت قانون اساسی برای فرزندپروری عملی وجود دارد که هیچ کدامشان در کشور ما به عنوان اصول تربیت فرزند، رعایت نمی شوند و نا به هنجاری ها و سرکشی های شایع در نوجوانان و جوانان امروزی، با توجه به تربیت غلطی که وجود داشته، نوک پیکان حمله را بیشتر از همیشه به سمت پدران و مادران نشانه می گیرد. اگر جوانان حق تقدم نظرات یا عقاید منطقی تر را در خانواده نپذیرفته باشند و بخواهند تحت هر شرایطی حرف اول و آخر را بزنند، بعد از ازدواج هم در زندگی مشترک دوام نخواهند آورد چون از قضا ممکن است همسر آن جوانی که «خودرای» بار آمده است، از خودش هم «خودسرتر» باشد. دهه هفتاد، دهه فردگرایی بدون هیچ شکی، دهه هفتاد در مقایسه با گذشته، دهه چرخش بسیاری افراد از جمع گرایی به فردگرایی است؛ تا پیش از این، در خانواده های ایرانی فرهنگ جمع گرا وجود داشت که نظر و تصمیم خانواده در آن ها بسیار مهم بود اما با گسترش شبکه های اجتماعی و اینترنت در ایران، فردگرایی کم کم آغاز شد و با توجه به مشکلات اقتصادی جدی، رفت و آمدهای خانوادگی هم تا جای ممکن کم شد. بنابراین فردگرایی روی سبک زندگی افراد، تاثیر فراگیر خودش را گذاشت و این در حالی بود که ما به اندازه کافی برایش آمادگی نداشتیم چون برای مدیریت حاشیه های این موضوع کاری نکرده بودیم، به این ترتیب، خانواده ای که عادت داشت در همه امور دخالت کند، حالا جا خالی کرد اما جای خالی اش به درستی پر نشد. زندگی درخانه های مجردی، عادت به تفریحات و جمع های مجردی، میل مفرط به تنهایی و قطع ارتباط با خانواده باعث می شود نسل جوان از تجربه و همراهی خانواده دور بماند و در نتیجه باید ناچار با آزمون و خطا زندگی را تجربه کند. نسوختن و نساختن! خوب یا بد، جوانانی که این روزها با تئوری سوختن و ساختن برای حفظ زندگی مشترک موافق هستند، بسیار کمیابند، ضمن اینکه آستانه تحمل جوانان دهه هفتادی هم به دلایل متنوعی پایین است، گویی یک عهد نانوشته در میان جوانان از پسر و دختر وجود دارد که برای نگه داشتن زندگی مشترک مثل قدیم ها به زحمت نیفتند، از خواسته هایشان نگذرند یا فداکارانه رفتار نکنند که همین تعهد بر سر نسوختن و نساختن(!) خیلی وقت ها زمینه بروز مشکلات جدی و تمام شدن غائله ازدواج یا طلاق توافقی را فراهم می کند، ضمن اینکه تلاش برای حفظ زندگی مشترک هم گویا چندان مد نیست! پسران وابسته، دختران رویایی به طور مطلق نمی توان گفت، اما براساس پرس و جوهای میدانی در میان زوج های جوان دهه هفتادی که طلاق گرفته اند، تنبلی، بی مسئولیتی و وابستگی زیاد مردان جوان به خانواده هایشان از یک طرف و رویایی بودن و داشتن توقعات بالای مالی از سوی دختران جوان، گله مشترک بین اغلب زوج هایی است که متارکه کرده اند. طبیعی هم هست وقتی پسران جوان تا روزی که داماد می شوند از مادرشان برای پیدا کردن جوراب هایشان هم سرویس می گیرند و دختران بی علاقه به خانه و آشپزخانه، جز دریافت محبت به سبک سریال های رمانتیک و حضور در مراکز خرید لوکس، تصور واقع بینانه دیگری از زندگی مشترک ندارند، در ابر رویاهایشان، جایی برای سختی کشیدن وجود نداشته باشد، غافل از اینکه اگر روزی روزگاری برای آن ها زندگی بدون دغدغه های مالی و داشتن مهارت های کافی ممکن شده است، به سبب حضور پدران و مادران به طور دائم در پشت صحنه است و با کنار رفتن شان به توانایی، مهارت های زندگی، معرفت و مسئولیت پذیری داماد به همراه گذشت، درک، همراهی و حتی مهارت های خانه داری عروس خانم کاملا نیاز خواهد بود. تفاوت آیفون سیکس اس با همسر اگر سی سال پیش معیارهای ازدواج برای بیشتر مردم تناسب سن، ظاهر و تحصیلات بود، امروز این شرایط برای نسل جوان، خیلی ابتدایی به نظر می رسد. دکتر نصیر دهقان در این باره می گوید: «متاسفانه کسی برای نسل جوانی که این روزها در سن ازدواج قرار دارد از معیارها واقعی، موثر و مهم ازدواج صحبتی نکرده، در عوض توجه بیش از اندازه به ظاهر در میان دختران جوان و شرایط مالی پسران، آن هم در شرایط بد اقتصادی امروز، بحران های تازه ای را در زمینه ازدواج شکل داده است، در جامعه ای که موبایل و تیپ و جراحی های زیبایی جایگزین معیارهای ازدواج شد، تا آنجا که مردم فرق آیفون سیکس با آیفون سیکس اس را می دانند، اما نمی دانند برای ازدواج تناسب فرهنگی مهم تر است یا تناسب ظاهری، توافق خانواده مهم تر است یا تحصیلات؟ آمار بالای طلاق جای تعجب ندارد.» ازدواج با آشنایی قبلی، یک فصل تازه اگر در گذشته خانواده های ایرانی با توجه به میل، سلیقه، معیارها و تشخیص خودشان، برای فرزندانشان همسر مناسب را انتخاب می کردند، اما امروز جوانان اغلب با دوستی های قبلی و معیارهای به روزشان، دست به انتخاب همسر می زنند. زمینه آشنایی بین دختران و پسران جوان گاهی در دانشگاه ها، گاهی در میهمانی ها و خیابان و گاهی هم در فضاهای مجازی ایجاد می شود، اما ایراد از مکان دوست یابی نیست، بلکه مشکل از آنجاست که با عوض شدن معیارهای نسل جدید و نحوه انتخاب و شناسایی همسر، هنوز هیچ آموزش هدفمند، الگو و آگاهی بخشی درستی برای کمک به انتخاب شریک زندگی، وجود ندارد، بنابراین سال ها دوستی و آشنایی بین دختران و پسران جوان بیشتر از آنکه جنبه شناختی داشته باشد، جنبه تفریحی دارد، به نظر می رسد ناتوانی نسل جوان برای شناخت درست از شخصیت واقعی، سلایق و توقعات طرف مقابل از زندگی مشترک در طی دوستی هایشان و متعاقب آن انتخاب غلط برای ازدواج از عوامل مهم بالارفتن آمار طلاق در میان جوانان دهه هفتاد است. برای زن و مرد زندگی شدن «باید» آموزش دید حتما شما هم با ما موافقید که بلوغ جسمی و عقلی یکی از شروط لازم برای تشکیل خانواده است، اما به نظر می سد این روزها شرط داشتن بلوغ عقلی و احساسی به اندازه بلوغ جسمی یا حتی داشتن شرایط متوسط اقتصادی جدی گرفته نمی شود؛ به همین دلیل هم افراد بدون داشتن شناخت آگاهانه از مقوله ازدواج و پذیرش شرایط آن، تشکیل خانواده می دهند. جوانان امروزی با وجود اینکه بیشتر با هم معاشرت دارند، اما به دلیل نداشتن توجه و تمرکز برای آگاهی بیشتر از ماهیت زندگی مشترک، تفاوت ساختار ذهنی زن و مرد یا شناخت عمیق و دقیق روحیات، زبان بدن، مقتضیات جسمی و نیازهای جنس مخالف، تنها به صرف داشتن بلوغ جسمی و جذابیت ظاهری، برای تشکیل زندگی مشترک اقدام می کنند که متاسفانه خیلی زود هم واقعیت زندگی، مسئولیت ها و تعهدهایش توی ذوقشان می زند. به همین دلایل، لازم است که آموزش دوره های مهارت های ارتباطی و زندگی برای ازدواج به طور جدی از مقطع دبیرستان آغاز شده و در دانشگاه کامل شود، چون تا زمانی که این اتفاق نیفتد، آش و کاسه ازدواج و طلاق تغییری نخواهد کرد. برای نمونه باید پیش از ازدواج نوع و حدود وظایف هر کس در خانواده، برای دختران و پسران مشخص باشد تا بعد از تشکیل خانواده، هیچ کدام از طرفین احساس نکنند که با ازدواج در حقشان اجحاف شده است، چون احساس اجحاف خیلی وقت ها منجر به خشم درونی می شود و خشم درونی مزمن کم کم مثل موریانه رابطه زن و شوهر را می خورد و از درون می پوساند. عشق هرگز کافی نیست یکی از دلایل زیاد شدن آمار طلاق در جامعه امروز، بدون تردید، به تغییر دیدگاه های عمومی نسبت به طلاق بر می گردد؛ یعنی به طور محسوسی قبح طلاق در میان خانواده ها و به تبع آن جامعه ما در یک دوره کوتاه، از بین رفته است اما نکته مهم این است که نداشتن شناخت درست از ماهیت طلاق و مشکلاتی که به همراه آن به خانواده ها و جامعه تحمیل می شود، درست مثل ناآگاهی ما از ماهیت ازدواج و آموزش ندیدن نسل جوانی که این روزها دیگر حوصله بازسازی هیچ رابطه ای را ندارد، معضلی بزرگ و جدی است. دکتر نصیر دهقان در این باره می گوید: «از نظر کتب مرجع روانپزشکی، طلاق استرس بزرگی ایجاد می کند که معادل استرس از دست دادن فرزند تلقی می شود، این در حالی است که در جامعه ما متاسفانه طلاق خیلی ساده تصور شده و هر چند ازدواج در میان جوانان دهه هفتادی گاهی شروع های شورانگیزی دارد، اما چون بعد از ازدواج از رابطه ها به درستی مراقبت نمی شود، زندگی ها بعد از گذر از آن شور اولیه بیمار شده و با بی توجهی یا نابلدی زوج ها اوضاع روز به روز وخیم تر می شود، خوب است جوانان در وهله اول بدانند که عشق شرط لازم ازدواج می تواند باشد، اما ابدا کافی نیست و باید بعد از ازدواج به طور جدی برای رابطه شان، وقت و انرژی گذاشته و مهارت های ارتباطی برای حفاظت از ازدواج شان را هم بیاموزند. برای نمونه همه قهر کردن را بلدند، اما آشتی را به شیوه صحیح خودش بلد نیستند؛ نمی دانند که دلجویی باید مستقیم باشد و بسیاری از تفاوت های رفتاری بین زن و مرد را نمی شناسند و با دنیایی از سوءتفاهم های پیش آمده، از زندگی با یکدیگر ناامید می شوند. با توجه به آنچه در مورد عوارض بی شمار طلاق گفته شد، می ارزد برای حفظ رابطه ای بکوشید که وقت، احساسات و انرژی عاطفی تان را، آن هم در دوران طلایی جوانی، پایش گذاشته اید تا به ازدواج منجر شود». /آ
دوشنبه ، ۱۹بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بلاغ]
[مشاهده در: www.bloghnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]
صفحات پیشنهادی
ازدواجهای سه سوته و طلاق های فوری، این بار به سبک دهه هفتادی ها!!
ازدواج و طلاق برای دختران و پسران دهه هفتادی به یک کار عادی و بسیار ساده ای تبدیل شده است اما شاید شما هم تمایل داشته باشید دلیل این کار را بدانید ازدواج و طلاق به سبک دهه هفتادی هااز آن روزی که برای اولین بار وارد اتاق سحر شدم و با تعجب دیدم اتاقش شبیه فروشگاهی است که با انبوهفرماندار گلوگاه خبر داد جشن ازدواج 22 زوج گلوگاهی بهمناسبت دههفجر
فرماندار گلوگاه خبر دادجشن ازدواج 22 زوج گلوگاهی بهمناسبت دههفجرفرماندار گلوگاه از برگزاری جشن ازدواج 22 زوج گلوگاهی خبر داد و گفت این مراسم امروز و به میمنت دهه مبارکه فجر در حال برگزاری است محمدرضا تباکی صبح امروز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در شهرستان گلوگاه ضاز هر 3،8 ازدواج در کشور یک مورد به طلاق منجر می شود
رئیس گروه توسعه و راهبری برنامه های اجتماع محور دفتر توانمند سازی خانواده و زنان سازمان بهزیستی گفت زنگ خطر برای افزایش طلاق در کشور به صدا درآمده و از هر 3 8 درصد ازدواج یک مورد به طلاق منجر می شود بهمن صدیق روز شنبه در دومین دوره دانش افزایی مددکاران اجتماعی در مراقبت از خانوا۳۸ طلاق از هر ۱۰۰ ازدواج در تهران
۳۸ طلاق از هر ۱۰۰ ازدواج در تهران مشاور وزیر دادگستری با اشاره به افزایش ۸ درصدی طلاق در ۹ ماهه سال ۹۴ نسبت به سال گذشته گفت از هر ۱۰۰ ازدواج در تهران ۳۸ مورد به طلاق می انجامد به گزارش جام جم آنلاین پوران ولویون در نشست تخصصی زنان امنیت اقتصادی اجتماعی حقوقی و فرهنفیلمی که به درد دهه هفتادیها میخورد
فیلمی که به درد دهه هفتادیها میخورد بازیگر فیلم سینمایی مالاریا با اشاره به موضوع تلخ این اثر گفت این فیلم به درد دهه هفتادی ها می خورد به گزارش نامه نیوزبه نقل از ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر ساغر قناعتی درباره فیلم سینمایی مالاریا اثر سیندهه هفتادیها و هشتادیها چه میکنند؟
دهه هفتادیها و هشتادیها چه میکنند بنابر یک پژوهش نوجوانان ایرانی درگیر رفتارهای پرخطر زیادی هستند آمار بالایِ تجربه سیگار و قلیان انجام رفتارهای خشونتآمیز و برقراری رابطه جنسی زوری و اختیاری برخی از این رفتارهای پرخطری هستند که نوجوانان دختر و پسر را تهدید میکند به گزارشفیلمی که به درد دهه هفتادی ها میخورد
فیلمی که به درد دهه هفتادی ها میخورد بازیگر فیلم سینمایی مالاریا با اشاره به موضوع تلخ این اثر گفت این فیلم به درد دهه هفتادی ها می خورد خبرآنلاین بازیگر فیلم سینمایی مالاریا با اشاره به موضوع تلخ این اثر گفت این فیلم به درد دهه هفتادی ها می خورد به گزارش ارتباطات و اطاز هر چهار ازدواج در بوکان یک مورد به طلاق منجر شده است
سرویس آذربایجان غربی- رئیس دادگستری شهرستان بوکان گفت در ده ماه گذشته از هر چهار ازدواج صورت گرفته در این شهرستان یکی منجر به طلاق شده است به گزارش خبرنگار کردپرس علیرضا نوروزی روز یک شنبه 11 بهمن در چهارمین جلسه کارگروه زنان و خانواده شهرستان بوکان که با حضور شهلا تاجفر مدیرازدواج به سبک فرقه بهائیت
علی محمد باب در کتاب بیان گفته است اگر ظاهر شود که در یک طرف مانعی از ظهور ثمره است حلال می شود بر اینکه اذن بدهد بر دیگری تا به وسیلة دیگری ایجاد ثمره کند به گزارش ادیان نیوز در بهائیت فقط ازدواج با مادر زن پدر حرام اعلام شده است و هیچ حکمی در منابع بهائی که به طور صریح حفیلمی که به درد دهه هفتادی ها می خورد
به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر ساغر قناعتی درباره فیلم سینمایی مالاریا اثر سینمایی پرویز شهبازی اظهار کرد امیدوارم کارگردان از کارم در این فیلم رضایت داشته باشد هرچند فکر می کنم توانسته ام نظر او را جلب کنم وی گفت این فیلم را باید بیشتر از یک ب-
گوناگون
پربازدیدترینها