واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۳
هفت کتاب از مجموعه رمان نوجوان «هفت مهر جادو» نوشته کای مایر با ترجمه ندا درفش کاویانی منتشر شد. به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، کتابهای «جادوی بزرگ بازمیگردد»، «لکلک سیاه»، «دخمه دامیانو»، «مرد خاردار»، «فرشته سیاه»، «شبی با مترسکهای زنده» و «مسافری از ماه» از مجموعه «هفت مهر جادو» و در ژانر وحشت منتشر شدهاند. در یادداشت پشت جلد این مجموعه عنوان شده است: «هفت مهر» مجموعه داستانی از کای مایر نویسنده آلمانی است که در خلق فضاهای دلهرهآور و رازآلود استاد است. شخصیتهای نوجوان این داستانها برای کشف راز هفت مهر، قدم در راهی خطرناک میگذارد و هر بار با موجودات و اتفاقی عجیب روبهرو میشود. مجموعه «هفت مهر جادو» با شمارگان 700 نسخه و هر جلد با قیمت 7500 تومان در بنگاه ترجمه و نشر پارسه منتشر شده است. جلد اول این مجموعه با نام «جادوگر بزرگ باز میگردد» در 137 صفحه به بازار آمده است. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: درست در همان موقع، کورا موجودی را دید که تک و تنها وسط ریلها ایستاده بود. کورا به سرعت خودش را عقب کشید و میان بوتههای تشمک رفت، خودش را جمع کرد و با دقت به آن جا زل زد. زنی لاغراندام و زیبا آن جا ایستاده بود... جلد دوم، کتاب «لکلک سیاه» در 124 صفحه به چاپ رسیده است. توضیح پشت جلد کتاب: خانههای بزرگ پرسروصدا هستند؛ صداهای ترسناکی که آرامش شب را از بین میبرند. هیچ کس بهتر از لیزا و برادرش نیلز، این موضوع را نمیدانست. چون هر دو در بزرگترین و ترسناکترین خانه در منطقه گیبلاشتاین در هتل قدیمی از کرهوف زندگی میکردند. جلد سوم «دخمههای دامیانو» در 136 صفحه منتشر شده است. پشت جلد کتاب: از وقتی که او و سه دوستش حاملان هفت مهر شده بودند – همان نشانهای جادویی که از طریق جادو روی ساعدشان حک شده بود - اشتیاق بیش از اندازهای برای کشف رازهای مبهم، خواندن دستنوشتههای بسیار قدیمی و حل معماهای تصویری عهد باستان در او به وجود آمده بود... جلد چهارم با نام «مرد خاردار» در 138 صفحه انتشار یافته است. توضیح پشت جلد: کورا به خودش گفت: خونسردیتو حفظ کن. ترس و اضطراب به خودت راه نده. حتی وقتی کریس کنارت نباشه. تازه، از کی تا حالا از تاریکی میترسی؟ نمیترسید. البته که نمیترسید. حتی از وقتی که صاحب هفت مهر شده بود... جلد پنجم، کتاب «فرشته سیاه» در 132 صفحه منتشر شده است. توضیح پشت جلد: متوجه شدند که پشتسرشان گودالی دهان باز کرده؛ شکافی بزرگ که از این طرف راهرو به طرف دیگر میرسید. عرض آن خیلی نبود - دو یا حداکثر دو و نیم متر. اما آنقدر عمیق بود که نور چراغ قوه به ته آن نمیرسید. کریس خیلی آهسته گفت:حرف نداره واقعا معرکهس... جلد ششم، کتاب «شبی با مترسکهای زنده» در 137 صفحه منتشر شده است. توضیح پشت جلد: نیلز و کریس دوشادوش هم روی چمنهای پایین تپه راهآهن راه میرفتند. لیزا و کورا هم چند قدمی عقبتر از آن دو بودند. آنها از تپه قدیمی قبرستان (وعدهگاه پنهانیشان) به سمت خانه میرفتند ... جلد هفتم با نام «مسافری از ماه» در 128 صفحه به چاپ رسیده است. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «مه این منطقه اونقدر غلیظه که فکر میکنم تنها آدم توی دنیا هستم.» اما بدتر از اون، اینه که این مه صداها رو هم بلعیده! همه جا به طرز وحشتناکی ساکته! و در ذهن خودش گفت: مثل سرزمین مردهها! انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]