واضح آرشیو وب فارسی:قانون: خیلی از هنرمندان در کشور ما در یک موضوع خاصی مثلا یونسکو یا کودکان کار یا سرطان و... سفیر فرهنگی هستند. از آنجا که اسم سفیر که می آید تن عده ای از دوستان کهیر می زند احساس می کنند کاش در زندگی یک سفیر ناقابل گیرشان بیاید که ببینند حال یک سفیر را گرفتن چه مزه ای دارد. بنابراین چند وقتی است که برخی هنرمندان ما وقتی به شهر و دیاری سفر می کنند برخی دوستان خودسر و خودجوش احساس می کنند یک سفارتخانه سیار سر راه شان سبز شده و باید به آن حمله کنند. آخرین موردش حمله برخی رفقای خودجوش ما به فاطمه معتمدآریا بود. بعد از حمله اخیر، من با خودم فکر کردم وقتی فیلم ها با مجوز قانونی ساخته شده و این ها مجوز را قبول ندارند باید چه کار کرد. در واقع باید با چه راهکاری از حمله این ها به هنرمند جماعت جلوگیری کرد. فعلا به این راهکارها رسیدم: - پدربزرگ من قدیم ها در خانه شان را که رنگ می کرد در کمتر از 24 ساعت دوباره با زغال و رنگ روی آن می نوشتند و در را مثل قبل کثیف می کردند. یک روز پدربزرگم پسر گنده لات محله را که از همه شرتر بود و خودش با زغال روی در می نوشت، صدا کرد و گفت صفر خان برای شما افت نداره تو این محل باشی و کسی جرات کنه روی در خونه ما را بدون اجازه شما با زغال یادگاری بنویسه؟ صفر شرمنده شد و همان جا به عنوان دربان ارشد پدربزرگ منصوب شد. بعد از این انتصاب چون دربان و نقاش یکی شده بودند هرگز کسی با زغال رنگ در را کثیف نکرد. برای جلوگیری از حمله این دوستان به سینما و عواملش هم بهتر است از این ترفند استفاده کنیم و عناصر خودسر و خودجوش را جذب سینما کنیم . قبلا هم این کار را کرده ایم. - بهتر است قبل از ساخت هر فیلم انتخابات بگذاریم. البته با رعایت کلیه موازین انتخاباتی از جمله احراز صلاحیت. یعنی وقتی هنرپیشه های یک فیلم انتخاب و احراز صلاحیت شدند، تازه بازی آن ها را به همه پرسی بگذاریم که فردا کسی دبه نکند. هر هنرپیشه ای بالای 51 درصد رای آورد فیلم را بازی کند. - یکی دیگر از روش های نوین نظرسنجی و آمارگیری خانه به خانه است. همزمان با اجرای طرح واکسیناسیون فلج اطفال در سراسر کشور از همه شهروندان نظرشان را درباره مثلا بانو معتمد آریا بپرسیم. خوبی این طرح این است اگر دیدیم یک نفر نه تنها در مورد معتمدآریا که در مورد اکبرعبدی هم همین نظر را دارد که باید به او حمله کرد، می شود به جای استفاده از قطره فلج اطفال قطره دیگری بریزیم تو دهان او تا حداقل تا طبقه منفی پنجش بسوزد. - یک راه نمونه دیگر این است که دوستان فیلمساز ما کلیه عوامل فیلم را بردارند ببرند یک کشور خارجی و آنجا فیلمبرداری کنند. وقتی فیلم ساخته شد آن را به عنوان یک فیلم خارجی و به صورت قاچاق وارد کشور کنند. بعد از ورود قاچاقی همه اعم از خانه دار و بچه دار و کارمند و بازاری و بیکار و زن و مرد و دلنگران و خودجوش و خودسر و اصلاح طلب و اصولگرا و... یواشکی فیلم خارجی را می خرند می برند خانه نگاه می کنند و دیگر فکر حمله کردن از سرشان می افتد. - مایلی کهن را به عنوان مدیر هنری فیلم ها منصوب کنیم. او خودش چنان به بقیه اعم از تندرو و بیننده و خودسر حمله می کند که همه جا می زنند، کسی جرات حمله به تیمی که مایلی کهن توی آن است را ندارد.
شنبه ، ۱۰بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قانون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]