واضح آرشیو وب فارسی:شفقنا: شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی گفت: عظمت اخلاق در این است که متخلق مظهر هوالخالق خواهد بود. اخلاق موعظه نیست، این نیست که کسی آدم خوب شود اخلاق این است که خلقت بکند این خلق با همان خلق سازگار است. به گزارش خبرنگار شفقنا در قم، این مرجع تقلید در پیامی تصویری به همایش ملی فلسفه اخلاق و یادبود آیت الله مجتبی تهرانی ابراز داشت: مقدم شما آیات و حجج و فرهیختگان حوزوی را گرامی میداریم و از همه بزرگوارانی که در تشکیل این محفل با شکوه و همایش وزین فلسفه اخلاق تلاش و کوشش کردند حق شناسی می کنیم و از همه بزرگوارانی که با ایراد مقاله یا ارائه مقالات بر وزن علمی این همایش افزودند سپاسگذاریم و از خدای سبحان مسئلت می کنیم به برکت قرآن و عترت این نظام ما را و این حوزه ی ما را در پرتو خلق عظیم صاحب اصلی این نظام به خلق عظیم برساند ان شالله . او ادامه داد: مسئله اخلاق دو صبغه دارد یکی صبغه فقهی و یکی صبغه فلسفی؛ صبغه فقهی اش در کتاب فقهی فقهای ما فرمودند که عدالت واجب است به شرط صحت امامت است در شرط صحت بخش های دیگری از فقه است و گناهان کبیره و صغیره را هم شمرده اند این کار فقهی است که امام رضوان الله انجام دادند اما تحلیل این معاصی کبیره چیست معاصی صغیره چیست؟ راه پیدایش این ها چیست راه درمانش چیست ضررهای این غده ها چیست؟ این در فقه مطرح نیست فقیه می گوید عدل واجب است ظلم حرام است و فلان کار جزو معصیت کبیره است و یا فلان کار جزو معصیت صغیره است و به تعبیر دقیق مرحوم صاحب جواهر (رضوان علیه) می فرماید فلان کار جز معصیت کبیره است برای اینکه در باب حدود برایش حدی آمده فلان کار جز معصیت صغیره است و در باب حدود برایش تعزیر آمده این کارها را رضوان علیه انجام دادند اما اعلم چیست، چگونه انسان عادل می شود، ظلم چیست، چگونه انسان دچار ظلم می شود و چگونه باید به عدل برسند، چه شانی از شئون انسان اگر منحرف شود می شود ظلم و اگرچه شانی از شئون انسان اگر مستقیم بود می شود عدل، این ضرورت مسئله است این از فقه رایج بر نمی آید این از حکمت بر می آید. آیت الله جوادی آملی ابراز داشت: مطلب دوم آن است که عظمت اخلاق در این است که متخلق مظهر هوالخالق خواهد بود. اخلاق موعظه نیست، این نیست که کسی آدم خوب شود اخلاق این است که خلقت بکند این خلق با همان خلق سازگار است. ما شنیده ایم و در دعای وضو و مانند آن می خوانیم خدایا ما را در قیامت رو سفید کن خدایا ما را در قیامت رو سیاه نکن در هنگام شستن صورت در وضو می گوییم «اللهم بیض وجهی یوم بری تصبت » اینها را می گوییم در قیامت یکسری رو سفید محشور می شوند زیبا و به صورت جمال یوسفی در می آیند و یک سری سیه رو و روسیاه محشور می شوند بسیار بد منظرند ما اینها را معتقدیم اما باید اینها را خودمان بسازیم ما مظهر هوالخالق بشویم؛ به اذن او بدنمان را خودمان می سازیم در دنیا مرد خداشناس که تقوا طلب کند خواه سفید جامه و خواه سیاه باشد یعنی فرق بین سهیب رومی سفید پوست و بلال حبشی رنگین پوست نیست اما در قیامت رسوایی است ما با فن اخلاق مظهر هوالخالقیم و بدن می سازیم، صورت می سازیم. حقیقت ما به او وابسته است چرا باید مورد غفلت باشد چه کسی ما را سفید رو می کند خود ما چه کسی ما را یوسف جمال می کند خود ما چه کسی خدایی ناکرده به صورتی درمی آید که تحت عند القدره خود ما. او ادامه داد: مگر در روایات ما نیست بعضی ها به صورت هایی محشور می شوند که بوزینه پیش آن ها زیباست این ماییم که می سازیم این کار کار آسانی نیست خلق همان خلقت است مظهر هوالخالق شدن گاهی مسیحی پیدا می شود انی اخلق لکم من تیلک الی تلک این مظهر هو الخالق است به اذن الله ما اگر بیرون از حوزه و قلمرو خود نتوانیم کاری بکنیم در درون خودمان داریم می سازیم چه بخواهیم چه نخواهیم که بدن زیبا به ما می دهد چه کسی بدن زشت به ما می دهد یوم تبیض فیه الوجوه چه کسی سفید رو می کند چرا در روانکاو وضو گرفتن بگویید اللهم بیض وجهی پس ما با اخلاق داریم مظهر هو الخالق می شویم؛ ماییم و ابدیت ما تنها نظم جامعه و تمدن جامعه و برقراری عدل جامعه این یک حاشیه به سایه آن برکت است البته جامعه ای که متخلق در آن جامعه زندگی می کند جامعه سعادتمند و متمدنی است اما این کجا آن جریان ابد کجا. اگر جریان ابد با ساختن ما ساخته می شود چرا از آن غفلت داریم فقیه فقط می گوید آن ۷۰ تا معصیت کبیره اند آن چندتا معصیت صغیره اند انسان باید عادل باشد این توفیقی است راجع ما این مرجع تقلید ابراز کرد: اما چه کنیم که درمان بشویم چه کنیم که این هوس را رام بکنیم مگر کار آسانی است ما داریم او را می سازیم وگرنه او ما را می سازد این اعداء عدوک نفسک الذی بین جنبک اگر ما او را نسازیم او ما را می سازد ما می توانیم اماره به حسن داشته باشیم نشد آن می شود اماره به سوء چه کسی انواری به سوء است نفس که با فطرت الهی خلق شد اول اماره به سوء است یا ما او را بد ساختیم اول نفس مسئوله بود۱ نفس مسئووله روانکاو خوبی است می داند چه خوشمان می آید ۲ این همه معاصی و زباله ها را این پنهان می کند ۳ یک زر ورقی روی آن می کشد و آن را به صورت یک تابلویی زرین نشان می دهد این همان کاری است که شما دوست دارید و ۴ ما مبتلا می شویم به این غده ها. او ادامه داد: تسویل این است وقتی نفس مسوله ما را به دام انداخت گاهی انسان در اثر تسویل نفس برادرش را به چاه می اندازد که یعقوب سلام الله علیه فرمود: یسول لکم انفسکم گاهی با تسویل شرک را در کنار توحید قرار می دهد که سامری گفت صولت فی نفسی این نفس مسوله ما را به این صورت به بند می کشد و بعد می شود اماره به سوء اول که اماره به سوء نداشتیم ما می توانیم نفس مسوله را طوری تربیت کنیم و بپرورانیم و بسازیم که حق را به ما زیبا نشان بدهد چون باطن و ظاهر را یکسان نشان می دهد بعد همان اماره به سوء که در رقابت ما بود آن را اماره به الحسن قرار دهیم بعضی ها کار خیر را سریعا و صریحا انجام می دهند این عجله و شتابی که می کنند که نماز اول وقت بخوانند برای چیست اینکه اصراری دارند که مبادا کسی را بسوزانند و برنجانند برای چیست و غزالی می گوید من به این نصایح ۴۰ ساله خودم را در شعر حکیم ابوالقاسم فردوسی یافتم. آیت الله جوادی آملی عنوان کرد: فردوسی از حکمای بزرگ شیعه بود آن روزی که نام مبارک حضرت امیر جرم بود او صریحا گفت درست این سخن گفته پیغمبر است که من شهر علمم علی ً در است مگر ممکن بود غیر از فردوسی این جور حرف بزند ایشان فرمود اگر بار خوار است خود کشته ای اگر پرنیان است خود رشته ای غزالی می گوید این از عصاره نصایح ۴۰ ساله مرا حکیم ابوالقاسم فردوسی اینچنین گفته خوب ما شنیده ایم که هر جهنمی هست که امیدواریم نبینیم سوخت و سوزی هست اما هیچ شنیده ایم که این ها از کدام جنگل هیزم می آورند آن را که نشنیدیم که فقط آن چیزی که از قرآن شنیده ایم این است که خود ظالم هیزم جهنم است. خوب چرا ما بشویم هیزم جهنم ما با خودمان داریم هیزم می سازیم. او افزود: چرا روح و ریحانی که در پایان سوره مبارکه (واقعه) است نسازیم این خود شخص است که روح و ریحان است اگر خود شخص بشود هیزم پس این طرف خود شخص هم می شود روح و ریحان اخلاق یعنی هیزم نشدن اخلاق یعنی روح و ریحان شدن اخلاق یعنی فرشته شدن خوب فرشته ها می آیند فراش ما می شوند در حوزه ها برای چه این فرشته هایی که برابر آیات سوره فاطر این ها می آیند فراشی می کنند و پر پهن می کنند این طلبه ها روی پر فرشته ها می نشینند این ها ۳ پیام دارند این فرشته هایی که فراشی ما را می کنند یکی اینکه ای طلبه ها شما هم پر در بیاورید ای طلبه ها شما هم پرواز کنید و ای طلبه ها مثل ما پرواز کنید ما از جهت پرواز می کنیم نه در جهت ما به طمع تالاب حرکت نمی کنیم از جهت حرکت می کنیم ما از زمان و زمین حرکت می کنیم نه در زمان و نه در زمین این معنای اخلاق است این مظهر خالقیت است خوب می شود انسان بشود متفکر بشود روح و ریحان متفکر می شود دیگه دیگران گفتند قرآن را باید مرد عظیم بگیرد خدا گفت ما هم می گوییم مرد عظیم بگیرد اما عظمت در این نیست که شما در مردان سرمایه دار مکه و طائف می بینید ما قرآن را به کسی می دهیم که خلق عظیم داشته باشد منتها اصلش برای پیغمبر است شاگردان او و کسانی که از شاگردی خلق عظیم تعقیب هستند از این معارف قرآن و عترت که آن هم قرآن ناطق هستند بهره می برند بنابراین اخلاق یعنی طوری انسان با خداییش رابطه برقرار کند که بشود مظهر هوالخالق همه ما دوست داریم مثل یوسف زیبا باشیم خوب چرا نشویم همه ما معتقدیم که بعضی ها زیبا محشور می شوند چه کسی ما را زیبا می کند این خلق است دیگر آیت الله جوادی آملی در پایان خاطرنشان کرد: پس ما دو راه داریم یا خدایی ناکرده به صورتی خودمان را در می آوریم که تحصرو عند القرده یا ان شالله به صورتی در می آوریم که سفید روی می شویم همانند یوسف می شویم زیبایی و جوانی برای انسان فضیلتی جمالی که ذات اقدس الهی آن را امضا کرده بنابراین این راه باز است من از بزرگواری همه شما که تلاش و کوشش کردید که فلسفه اخلاق را در حوزه ترویج کنید و اخلاق را بر آن کرسی اصلی بنشانید سپاسگذاریم. www.fa.shafaqna.com
پنجشنبه ، ۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفقنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]