واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
زمینههای شکلگیری انقلاب اسلامی به روایت شهید مطهری
آزادی، استبداد ستیزی، نفی استعمار، عدالت، برابری و ... جزء ریشههای انقلاب اسلامی است اما هیچ یک به تنهایی مراد تودههای مردم نبود، چرا که همه این اهداف در درون اسلام تعریف شده است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، یکی از برجستهترین کارکردهای فرهنگ اسلامی برای جامعه معاصر ایرانی، ایجاد یک انقلاب اجتماعی با شکوه در سال ۱۳۵۷ با عنوان انقلاب اسلامی است. فرهنگ اسلامی به پنج واسطه، در ایجاد انقلاب اسلامی ایران، نقش آفرینی بنیادی کرده است: تولید «ایدئولوژی انقلابی»، «تولید کنش انقلابی»، «تولید رهبر انقلابی»، «تولید طبقه پیشرو انقلابی» و تولید «بسیج فراطبقاتی انقلابی». *فرهنگ اسلامی و تولید ایدئولوژی انقلابی
پیش از به قدرت رسیدن سلسله پهلوی، یک ساختار هنجاری و ارزشی بر جامعه ایران مسلط بود که هر چند با ساختاری هنجاری و ارزشی مطلوب که ساختار هنجاری و ارزشی برآمده از اسلام است، فاصله و شکاف داشت، اما این فاصله و شکاف در مقایسه با دوره حاکمیت سلسله پهلوی، آنچنان گسترده نبود. از آغاز استقرار سلسله پهلوی، این فاصله و شکاف به صورت روزافزونی گسترش یافت. سیاستها و اقدامات رضا و محمدرضا پهلوی بر مداری قرار داشت که همواره، هنجارها و ارزشهای مسلط دینی را به چالش میطلبید و سرکوب میکرد. در واقع این دو در پی محقق ساختن پروژهای برنامه ریزی شده بودند که ماهیتش اضمحلال ساختار هنجاری و ارزشش مسلط و جایگزین کردن ساختار هنجاری و ارزشی دیگری بود. این گونه «جایگزینی ساختاری» مورد پذیرش تودههای مردم قرار نگرفت و نتوانست مشروعیت اجتماعی کسب کند، از این رو، جایگزینی ساختاری که حاکمیت سیاسی در پی تحقق آن بود، به شکل گیری تدریجی «تنش ساختاری» انجامید. به بیان دیگر «تنش ساختاری» آنگاه پدید میآید که حاکمیت سیاسی قصد کند ساختار هنجاری و ارزشی مورد پذیرش جامعه را مضحمل کرده و ساختار هنجاری و ارزشی دیگری را جایگزین آن کند که فاقد مشروعیت اجتماعی است. علامه مطهری بر این باور است که زمینه شکل گیری نهضت اسلامی مردم ایران که از سال 1342 آغاز شد و به وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 انجامید، پیدایش تنش ساختاری بر آمده از تلاش پنجاه ساله رژیم پهلوی در راستای تحمیل هنجارها و ارزشِهای سکولاریستی ـ اعم از لیبرالیستی، ناسیونالیستی، استبدادی و ... ـ به جامعه دین گرای ایران بود که در تضاد آشکار با هنجارها و ارزشیهای اسلامی قرار داشت. شهید مطهری تصریح میکند که انقلاب اسلامی از نظر فرهنگی تلاش برای «احیای هویت اسلامی» ایرانیان بود، چرا که آنها احساس میکردند حاکمیت سیاسی با فرهنگ اسلامی، اصطحکات و تضاد زیادی پیدا کرده است. آزادی، استبداد ستیزی، نفی استعمار، عدالت، برابری و .. جزء ریشهها و هدفهای انقلاب اسلامی بوده اما هیچیک از اینها به تنهایی مراد و مقصود تودههای مردم نبوده است، چرا که همه این اهداف، در درون اسلام تعریف شدهاند و اسلام یک کل تجزیه ناپذیر است. استاد مطهری اظهار میدارد «بعضی خیال میکنند اسلام چون دین است یک معنویت (محض) است و در کنار سایر عناصر قرار میگیرد»، درحالیکه «اسلام یک مکتب جامع است» از این رو انقلاب اسلامی «همه جنبههایش آمیخته به جنبه اسلامی بود». *فرهنگ اسلامی و تولید کنش انقلابی لازمه وقوع انقلاب اجتماعی، نارضایتی و ناخشنودی افراد جامعه از وضعیت موجود است آن هم در حدی که اصلاح نظام موجود را برای دستیابی به وضعیت مطلوب، کافی نپندارند. اما آیا ناراضی بودن از وضعیت موجود، خود به خود به وقوع انقلاب اجتماعی میانجامد؟ روشن است که پاسخ منفی است. نارضایتی از وضعیت موجود، آنگاه موجب تحقق انقلاب اجتماعی را فراهم میکند به تحرک عملی و ستیزه جویانه تودههای مردم پیوند بخورد. بدین ترتیب ایدئولوژی انقلاب باید علاوه بر اینکه وضعیت موجود را نامطلوب و بحرانی توصیف میکند و در تودههای مردم، نارضایتی و ناخرسندی تولید میکند، باید دارای آموزههای انقلابزا و تحرک بخش نیز باشد تا بتواند به انقلاب اجتماعی منجر شود. اسلام به عنوان مکتب و ایدئولوژی انقلاب از چنین قابلیتی برخوردار است، یعنی دارای آموزههای انقلابی و تحرک بخش است که عبارتاند از جهاد، امر به معروف، نهی از منکر و شهادت طلبی. منبع: نظریه فرهنگی استاد مطهری اثر مهدی جمشیدی آینده انقلاب اسلامی ایران، مرتضی مطهری بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر، مرتضی مطهری
94/11/06 - 11:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]